Photo: yanademenishin/ via Freepik

پرتگاه‌های اطلاع‌رسانی در عصر کلیک

یادداشت روز

چندی پیش، من و دو تن از همکارانم ویدیویی را می‌دیدیم که در آن سه نفر در یک میزگرد تلویزیونی از راه دور شرکت کرده بودند. حضور دو تن از میهمانان آن برنامه تعجبی نداشت. آنان معمولا در تلویزیون‌ها مصاحبه می‌کنند و در بحث‌ها شرکت می‌کنند. حضور نفر سومی خیلی عجیب بود. هر مدیر برنامه‌یی در هر رسانه‌یی می‌داند که آن فرد را نباید در یک بحث جدی تلویزیونی دعوت کرد. نه به‌خاطر عقاید یا موضع‌گیری‌هایش -که او هیچ عقیده و موضع جدی و روشنی ندارد- بلکه به این خاطر که آن شخص یک چهره‌ی تیک‌تاکی است که کل توانایی‌اش در فحش‌دادن به این و آن است. گفتیم این آدم را چه‌طور به این برنامه دعوت کرده‌اند.

البته به‌زودی معلوم شد که ویدیوی آن برنامه ویرایش شده است. یعنی کسی کلیپ‌های ویدیویی از جاهای مختلف را گردآورده و کنار هم گذاشته و برنامه‌یی جعل کرده که آدم، حداقل در نگاه اول، فکر می‌کند که واقعا برنامه‌ی اصلی یک کانال تلویزیونی است.

امروز برای ساختن تصاویر راهزن دیگر نیازی به داشتن امکانات و ابزارهای گران‌قیمت نیست. لازم نیست کسی استدیویی داشته باشد و هفته‌ها و ماه‌ها زحمت بکشد تا نسخه‌ی ضعیف و پرمشکلی از یک تصویر تقلبی فراهم کند. آن روزگار گذشت که کسی سعی بسیار می‌کرد تا در یک تصویر ساختگی چیزی را به کسی نسبت بدهد یا با تصویری جعلی پیامی گمراه‌کننده‌یی را به مخاطبان انتقال دهد و در این کار معمولا ناکام شود. همه‌ی ما به یاد داریم که تصویری را می‌دیدیم و می‌دیدیم که تلاش ناشیانه‌ی فرد «جعل‌کار» ناکام بوده است. اما امروز چنان نیست. تکنولوژی به نفع جاعلان عمل می‌کند. تکنولوژی کامپیوتر، اپلیکیشن، به جعل‌کار می‌گوید:

 «اگر می‌خواهی نفهمند که جعل کرده‌ای، اینک امکان یک، امکان دو، امکان سه، گزینه‌ی چهار، ابزار پنج. رنگ می‌خواهی؟ اینجاست. پردازش ظریف نیاز داری؟ برو به آنجا.»

و جعل‌کار ماهر، به یاری اپلیکیشن و مدد تکنولوژی، هر جعل غیرقابل تشخیص از اصل را می‌تواند به انجام برساند. کم‌کم به این‌جا می‌رسیم:

عموی گرامی شما با بدن برهنه در یکی از کوچه‌های خلوت شهر قدم می‌زند و با صدای بلند به مقدسات مملکت دشنام می‌دهد. ویدیویش هست. عموی شما نیست؟ هست. صدا از او نیست؟ هست. پرشی، سکتگی‌ای، علامتی در ویدیو هست که نشان بدهد آن فرد کسی غیر از کاکای شماست؟ نه، نیست. همه چیز از اوست. هیچ چیز به هیچ چیز پینه نشده. هیچ مونتاژی «به نظر نمی‌آید». هیچ ویرایشی گمان نمی‌رود. عموی شماست. یعنی میان این‌که بپذیریم این فرد عموی شماست یا ویدیو جعلی است، پذیرفتن اولی آسان‌تر و معقول‌تر است. کدام جعل؟ خودِ بی‌تربیتش هست.

سابق وقتی سر کسی را روی بدن کسی دیگر می‌گذاشتند، سر با بدن خوب وصل نمی‌شد. آدم می‌دید که سر با بدن همراه نیست. اگر لب فردی تکان می‌خورد، می‌دیدید که آن دهان از آن صورت نیست. صدا نیز همین طور. اما آن دوره گذشت. حالا همه چیز واقعی است (در همان حال که صددرصد جعلی است). دیگر نه ساختن سند و امضا دشوار است، نه جعل عکس پاسپورت، نه جور کردن ویدیو- چنان که کسی نتواند درستی و نادرستی‌اش را تشخیص دهد.

روزگاری، در ملک ما آن کس که می‌توانست «خط» بخواند باسواد بود. بعدتر، کسی که می‌توانست قرآن بخواند و نامه بنویسد. بعدتر، معیارها بالاتر رفتند. در یکی-دو دهه‌ی اخیر بر سر زبان‌ها افتاده بود که باسواد به کسی گفته می‌شود که کامپیوتر «بلد» باشد. اکنون کار کردن با کامپیوتر امری عادی شده است. احتمالا نیاز به سوادی از نوعی دیگر نیاز است: سواد تشخیص حقیقت از غیرحقیقت‌هایی که به اندازه‌ی حقیقت مجاب‌کننده‌اند. خیلی احتمال دارد که به این نوع سواد نرسیم. یعنی به‌جای دست یافتن به این نوع سواد، کل نظام فکری‌ای که در آن دوگانه‌ی راست و دروغ و حقیقت و غیرحقیقت حکم‌فرماست، فرو بریزد. شاید هوش مصنوعی به کمک‌مان بیاید. اما آن طرف سکه هم هست: شاید هوش مصنوعی یک بار و برای همیشه ما را وارد عصری کند که در آن همه بی‌سواد شویم. به بیانی دیگر، هوش ما تسلیم شود به هوش مصنوعی و ما ناگزیر شویم (فارغ از آن‌که خودمان چه باورهایی داریم) به قضاوت ماشین گردن بنهیم.

آنچه در این میان می‌تواند همین اکنون ما را به اندیشیدن عمیق وادارد، وضعیت ذهنی و روانی خودمان در برابر انفجار اطلاعات است. امروز همه در کار اطلاع‌رسانی هستند. هر کسی می‌تواند با یک کلیک هرچه را دوست دارد، پخش کند. شما می‌توانید از تجاوز مولوی خیرالدین هشکاوی بر یک فرد نابینا خبر بدهید و مولوی خیرالدین هشکاوی‌ای وجود نداشته باشد. شما می‌توانید به‌جای «برادران عزیز به محفل ما خوش آمدید» که از دهان یک سخنران بیرون می‌آید، بگذارید «تبهکاران کثیف، شما باید دار زده شوید» و آن را پخش کنید. در عصر کلیک، می‌توانید خون‌ها را به جوش بیاورید و جوش‌ها و خروش‌ها را خاموش کنید- با کلیک.

این وضعیت از همه‌ی ما می‌طلبد که در پذیرفتن و باور کردن آنچه می‌خوانیم و می‌بینیم و می‌شنویم، با وسواس بیشتر پیش برویم.