روند جهانی مقابله با تغییرات اقلیمی و جایگاه افغانستان

نیکبخت آجه

سی‌ودو سال است که آخرهای تقریبا هر سال میلادی، کنفرانسی در سطح جهانی جهت بررسی پی‌آمدهای تغییرات اقلیمی، راه‌های پیش‌گیری از آن و سازگاری با آن برگزار می‌شود. امسال این کنفرانس با عنوان «کوپ ۲۸» از ۳۰ دسامبر در شهر دوبی امارات متحده عربی دایر شده است و قرار است تا ۱۲ دسامبر به مدت دو هفته ادامه یابد. استعاره‌ی تغییرات اقلیمی به تغییرات آب‌وهوایی و گرم‌ترشدن زمین اشاره دارد که در ۵۰ سال اخیر بر اثر افزایش شدید مصرف سوخت‌های فسیلی سرعت نگران‌کننده‌ای پیدا کرده است. گرم‌ترشدن زمین به‌دلیل برهم زدن معادله‌های زیستی، تأثیرات زیست‌محیطی مخربی بر گیاهان، جانوران و در نهایت انسان‌ها گذاشته است. جدا از استثنائات موردی، به نظر می‌رسد که مقابله با تغییرات اقلیمی از معدود مواردی است که تقریبا تمام سیاست‌مداران، دانشمندان و جامعه‌ی مدنی را در سطح جهانی متحد کرده است. تقریبا تمامی کشورهای مهم، برنامه‌هایی برای کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی (نفت، گاز و زغال‌سنگ) و افزایش تولید انرژی‌های پاک روی دست گرفته‌اند و اغلب آن‌ها دو مقطع زمانی را مشخص کرده‌اند: یک، مقطع سیر نزولی مصرف سوخت‌های فسیلی و دو، مقطع رسیدن به نقطه‌ی کربن صفر. اما وضعیت افغانستان در این زمینه، دردناک است.

اقدامات جامعه‌ی جهانی

از اواخر دهه‌ی هشتاد قرن بیستم میلادی، موضوع تغییرات اقلیمی (آب‌وهوایی) و پی‌آمدهای آن نگرانی بسیار جدی در سطح جهانی برانگیخت و به تدویر اولین کنفرانس آب‌وهوایی در سال ۱۹۹۲ در شهر «ریودوژانیرو»ی کشور برازیل انجامید. حاصل این کنفرانس، تصویب «کنوانسیون ریو» و تعیین چارچوب سازمان ملل متحد برای تغییر اقلیم، شامل مجموعه‌ای از فعالیت‌ها برای کنترل گازهای گلخانه‌ای در جو زمین بود. ۱۹۵ کشور اعلام کردند که در اجرای مفاد کنوانسیون مشارکت خواهند کرد. از آن سال به بعد -با وقفه‌هایی- کنفرانس‌های سالانه‌ای با عنوان اختصاری «کوپ» از سوی سازمان ملل متحد با مشارکت کشورهای عضو برگزار شده است؛ نه تنها برای پی‌گیری مفاد کنوانسیون مذکور، بلکه برای رسیدگی به پرسش‌ها و انتظارات جدید دانشمندان، فعالان محیط زیست و افکار عمومی در سطح جهان. برخی از کنفرانس‌های سالانه‌ی سازمان ملل متحد درباره‌ی تغییرات اقلیمی که نقطه‌ی چرخش عمده در سطح جهانی به‌وجود آورده عبارتند از: کنفرانس کیوتو، کنفرانس دوربان، کنفرانس پاریس و کنفرانس گلاسکو.

در آستانه‌ی برگزاری کنفرانس «کوپ ۳» کیوتو در سال ۱۹۹۷ که به تصویب «پروتوکل زیست‌محیطی کیوتو» منجر شد، کشورهای در حال توسعه با این ادعا که عامل اصلی سوخت‌های فسیلی و انتشار گازهای گلخانه‌ای کشورهای توسعه‌یافته می‌باشند، اصرار داشتند که این کشورها باید تعهدات مشخص‌تری را به گردن بگیرند. تحت این فشار و در چارچوب پروتوکل کیوتو، کشورهای توسعه‌یافته‌ی جهان ملزم به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌‌ای به میزان پنج درصد در ظرف ده سال شدند و معیار مقایسه، میزان انتشار گازهای گلخانه‌‌ای در سال ۱۹۹۰ در نظر گرفته شد. گازهای گلخانه‌ای مثل «دی اکسید کربن» یا گاز «متان» که حاصل سوزاندن سوخت‌های فسیلی می‌باشد، با تراکم در جو زمین باعث گرم‌ترشدن این سیاره می‌شود.

اما دیری نپایید که مشخص شد اقدامات کشورهای توسعه‌یافته برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای ناکافی است. در حاشیه‌ی کنفرانس «کوپ ۱۷» دوربان در افریقای جنوبی در سال ۲۰۱۱، نتایج تحقیقات منتشره از سوی کارشناسان حفاظت از محیط زیست حاکی از آن بود که این کنفرانس‌ها، نتوانسته بر وضعیت وخیم سیاره‌ی زمین تأثیرات لازم را به‌جا بگذارد و حرکت این سیاره به‌سوی یک فاجعه‌ی زیست‏‌محیطی همچنان سریع است. بنابراین، نیاز است که تمامی کشورهای روی زمین در این راستا سهم بگیرند. اما مشکل کشورهای در حال توسعه این بود که بودجه‌ی کافی برای عملیاتی‌کردن سهم‌گیری مناسب نداشتند. تشکیل «صندوق سبز» در کنفرانس دوربان، پاسخی بود برای رفع این مشکل. صندوق سبز بزرگ‌ترین صندوق جهانی برای کشورهای در حال توسعه جهت کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای تا اکنون می‌باشد.

با وجود این، تحقیقات سال‌های بعد هشدار داد که میزان مصرف سوخت‌های فسیلی همچنان به شکل خطرناکی در حال افزایش است. مطابق این تحقیقات، دمای متوسط زمین در ۱۵۰ سال گذشته به میزان ۱.۱ درجه‌ی سانتی‌گراد بالا رفته و اگر روند رو به افزایش مصرف سوخت‌های فسیلی متوقف نشود، به‌زودی افزایش دما نسبت به ۱۵۰ سال پیش، از مرز دو درجه خواهد گذشت و پی‌آمدهای ناگوار آن بر محیط زیست غیرقابل کنترل خواهد بود. این تحلیل‌ها نگرانی‌های افکار عمومی را نسبت به پی‌آمدهای تغییرات اقلیمی تشدید کرد و فعالیت‌ها در راستای حمایت از محیط زیست در اشکال مختلف گسترش یافت. از تظاهرات خیابانی گرفته تا انتشار گزارش‌های تحقیقی، برگزاری نمایشگاه‌های هنری، تدویر محافل گفت‌وگو و تشکیل انجمن‌های حامی محیط زیست. برخی از افرادی که به شکل پی‌گیرانه و فداکارانه در این راستا وارد عمل شدند، تأثیرگذاری فکری و روانی در سطح جهانی داشتند. از کودکی مثل گرتا تونبرگ سویدنی که با امتناع از رفتن به مکتب و در پیش گرفتن برنامه‌های خلاقانه، الهام‌بخش بسیاری از کودکان و نوجوانان شد، تا سال‌کرده‌هایی مثل دیوید اتنبروی بریتانیایی که با تهیه فیلم‌های مستند از روند ویرانی محیط زیست در ابعاد متنوع و در گوشه‌های مختلف زمین، جهانیان را هشدار داد که اگر نحوه‌ی تعامل خود با طبیعت را تغییر ندهیم، باید به‌زودی شاهد پی‌آمدهای فاجعه‌باری باشیم. در مجموع گزارش‌های متعدد تحقیقی راجع به تغییرات اقلیمی بیان می‌کرد که فرصت‌های اقدامات جبرانی به سرعت رو به پایان است و اگر اقدامات سخت‌گیرانه‌تری اتخاذ نگردد، امکان این‌که روند تغییرات اقلیمی از کنترل بشر خارج شود انکارناپذیر می‌گردد. حالا افکار عمومی و بسیاری از سیاست‌مداران به این نتیجه رسیده بودند که باید خط سرخ تعیین کنیم و به آن پابندی نشان دهیم.

کنفرانس «کوپ ۲۱» پاریس در سال ۲۰۱۵ پاسخی به این انتظار و خواست بود. ۱۹۰ کشور در پاریس توافق‌نامه‌ای را امضا کردند که هدف اصلی آن محدودکردن افزایش دما در حد دو درجه‌ی سانتی‌گراد بود. هدف دیگر، افزایش قدرت سازگاری کشورها با پی‌آمدهای تغییرات اقلیمی بود. اما نمایندگان شماری از دولت‌ها، از جمله برخی از مهم‌ترین دولت‌های غرب آسیا مثل ایران، ترکیه و عراق از امضای آن سر باز زدند. باور آن‌ها نسبت به ضرورت اقدامات بازدارنده آنقدر عمیق نبود که پای تعهد الزام‌آوری را امضا نمایند. برخی از این دولت‌ها مشکل تغییرات اقلیمی را «مشکل غرب» می‌دانستند که ربطی به زندگی روزمره‌ی آن‌ها ندارد. خروج ایالات متحده امریکا به دستور رییس‌جمهور غیرمتعارف آن، دونالد ترمپ نیز در سال ۲۰۱۷ از پیمان زیست‌محیطی پاریس با این استدلال که عمل به این پیمان، اقتصاد امریکا را تضعیف کرده، موجی از ناامیدی ایجاد کرد. اما افزایش میزان خشک‌سالی‌ها، توفان‌ها، آتش‌سوزی‌ها، آب‌شدن یخدان‌های طبیعی و نادبودی تنوع زیستی، راهی نمانده بود برای جامعه‌ی بشری غیر از این‌که اقدامات پیش‌گیرانه و جبرانی خود را با قوت و انگیزه‌ی بیشتری ادامه دهند. تحقیقات جدید انجام‌شده توصیه می‌کرد که حتا محدودکردن افزایش دما در حد دو درجه، عواقب غیرقابل کنترلی دارد و باید تدابیر و برنامه‌ها به‌گونه‌ای تنظیم شود که افزایش دما در مرز یک‌ونیم درجه نگه داشته شود.

در کنفرانس «کوپ ۲۶» گلاسکو در اسکاتلند در سال ۲۰۲۱ این تعهد داده شد که به خودی خود قدمی مهم رو به پیش بود. در این کنفرانس کم‌تر سیاست‌مداری پیدا می‌شد که جرأت مخالفت با برنامه‌های پیش‌گیرانه یا جبرانی زیست‌محیطی را داشته باشد. نمایندگان بیش از ۲۰۰ کشور جهان ضمن تعهد قوی‌تر، سیاست‌های‌شان را در مورد نحوه‌ی کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای تا سال ۲۰۳۰ اعلام کردند. حالا که جهان برای چنین اقداماتی بسیج شده بود، پرسش‌های اصلی این بودند که در عمل چه زمانی تولید گازهای گلخانه‌ای روند کاهشی پیدا می‌کند و چه زمانی این روند به نقطه‌ی صفر می‌رسد. نقطه‌ی صفر یعنی میزان تولید گازهای گلخانه‌ای در حدی باشد که همزمان به همان میزان دوباره جذب شود.

پاسخ پرسش اول ظاهرا در همین سال پیدا شده است. بر اساس گزارش مؤسسه معتبر «امبرز» در سال ۲۰۲۳، رشد تولید انرژی‌های بادی و خورشیدی بیشتر از میزان افزایش تقاضا خواهد بود که به معنای شروع روند نزولی تصاعد گازهای گلخانه‌ای یا گرم‌کننده در سطح جهان خواهد بود. اما پی‌آمدهای تصاعد گازهای گلخانه‌ای دهه‌ها ادامه پیدا خواهد کرد. بر اساس تحقیق مؤسسه تغییرات اقلیمی کوپرنیک در اتحادیه اروپا، ماه جولای در تابستان ۲۰۲۳ گرم‌ترین ماه زمین از زمان ثبت دما بوده است. سیاست‌مداران جامعه‌ی جهانی، و دست‌اندرکاران محیط زیست طی دو هفته‌ی پیش رو در دوبی روی این موضوع بحث خواهند کرد که چه اقدامات دیگری می‌توانند در راستای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای روی دست گیرند تا هرچه زودتر به زمینی امن‌تر و هوای قابل تحمل‌تر دسترسی پیدا کنند.

وضعیت در افغانستان

جنگ، فقر شدید، نبود اراده در حاکمیت و ناآگاهی افکار عمومی سبب شده که حساسیت نسبت به تغییرات اقلیمی در افغانستان ناچیز و دیرهنگام باشد. یکی از هشت هدف توسعه‌ی هزاره که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ برنامه‌ریزی شده بود، تضمین پایداری محیط زیست بود. دولت افغانستان این اهداف را نیم‌دهه دیرتر، یعنی در سال ۲۰۰۵ میلادی، به‌عنوان مبنا برای روند توسعه‌ای تعیین کرد و در اجرای آن نیز بی‌کفایتی، سهل‌انگاری و غفلت نشان داد. اقدام دولت افغانستان در زمینه‌ی توسعه پایدار نیز دیرهنگام بود. یکی از اهداف ۱۷ گانه‌ی توسعه پایدار که مورد توافق ۱۹۳ کشور جهان قرار گرفت و از سال ۲۰۱۵ آغاز شده و در سال ۲۰۳۰ ختم می‌گردد، اقدامات فوری برای مبارزه با تغییرات آب‌وهوایی و عوارض ناشی از آن می‌باشد. دولت افغانستان دو سال بعد در جولای ۲۰۱۷ کمیته اجرایی اهداف توسعه پایدار را در چوکات ریاست اجرائیه ایجاد کرد. در همین سال سرور دانش، معاون وقت ریاست‌جمهوری در هفته‌ی جهانی تغییر اقلیم، افغانستان را یکی از آسیب‌پذیرترین کشورها در زمینه‌ی تغییرات اقلیمی دانست. به نظر می‌رسد که در کنار عوامل فوق‌الذکر، گسترش ناامنی‌ها، و در نهایت تحول خشونت‌آمیز در حاکمیت، سبب شد که افغانستان آسیب‌پذیرتر شود. مولوی عبدالسلام حنفی، معاون اداری نخست‌وزیر طالبان در برنامه هفته‌ی جهانی تغییر اقلیم در سال ۲۰۲۳، ارزیابی جدید بین‌المللی را پذیرفت که افغانستان ششمین کشور آسیب‌پذیر از نظر تغییرات اقلیمی در جهان است.

این وضع هشدار می‌دهد که افغانستان در مسیر کاملا نادرست و خطرناکی به پیش می‌رود. مسیری که هیچ برنامه‌ی مؤثر پیش‌گیرانه و جبرانی نمی‌توان در آن یافت. سوخت‌های فسیلی در حال افزایش اند، طبیعت به حال خود رها شده و جنگل‌ها، بوته‌زارها، پرندگان و حیوانات وحشی در معرض ویرانی و نابودی قرار دارند. این وضعیت فعالان محیط زیست افغانستانی را بیش از پیش مضطرب کرده است. شمار زیادی از کشورهای فقیر و در حال توسعه تا اکنون با استفاده از صندوق سبز ملل متحد، برنامه‌های توسعه انرژی پاک (انرژی‌های بادی، آفتابی و سایر انرژهای پاک) را سرعت داده‌اند، اما افغانستان فعلا به‌دلیل این‌که رسمیت بین‌المللی ندارد، نمی‌تواند از این صندوق استفاده کند. افغانستان حتا اجازه‌ی شرکت در کنفرانس امسال در دوبی را نیافته است. بنابراین، وضعیت رژیم سیاسی افغانستان در کنار بی‌کفایتی آن، و فقر شدید و ناآگاهی جامعه نسبت به خطرات تغییرات اقلیمی دست‌بدست هم داده تا این کشور همچنان مسیر سراشیبی را در این زمینه بپیماید.