شرحه - نامه‌ها و دیدگاه‌های زنان افغانستان

واکاوی دلایل طالبان برای بسته بودن مکتب‌های دخترانه در افغانستان

نویسنده: توپیکی جلال

چکیده

حق تعلیم از جمله حقوق بنیادین هر انسان است. زندگی شرافتمندانه‌ی هر انسان تا حدود زیادی بستگی به رعایت این حق در زمان طفولیت دارد. فعال بودن مکتب‌ها برای آموزش‌های اساسی اطفال یکی از جنبه‌های رعایت حق تعلیم در هر جامعه است. گروه طالبان در افغانستان، علاوه بر این‌که سایر حقوق زنان را نقض کرده است، اقدام به مسدود کردن مکتب‌های دخترانه نیز نموده است. اما برای توجیه این عملکرد خود دلایل متعدد و متناقضی ارائه کرده است که به‌صورت کلی شامل دلایل فرهنگی، دینی و سیاسی می‌شود. این نوشتار از این جهت مهم است که بدانیم واقعا منظور طالبان از مسدود کردن مکتب‌های دخترانه چیست؟ در این نوشتار دریافتیم که طالبان از مسدود کردن مکتب‌های دخترانه در سراسر افغانستان به هدف امتیازگیری‌های سیاسی و تأمین منافع گروهی‌شان استفاده می‌کنند. در این میان این بانوان افغانستان است که قربانی می‌شوند.

طالبان در دور قبلی حاکمیت شان نیز تجربه‌ی بستن مکتب‌های دخترانه و سلب حقوق و آزادی‌های زنان را در کارنامه‌ی‌شان داشتند. در جریان مذاکرات طالبان و ایالات متحده در شهر دوحه قطر، بارها مردم افغانستان، به‌خصوص مدافعان حقوق بشر و فعالان مدنی افغانستان از برگشت طالبان و تکرار تاریخ گذشته ابراز نگرانی می‌کردند. نگرانی به این دلیل که طالبان با حقوق و آزادی‌های مردم، به‌خصوص زنان میانه‌ی خوب ندارند. هیچ دولت و سازمان بین‌المللی نگرانی مردم افغانستان، به‌خصوص زنان را جدی نگرفتند. اما رهبران طالبان و هواداران این گروه، همواره این‌گونه به مردم ذهنیت می‌دادند که طالبان تغییر کرده‌اند و حقوق زنان و آزادی‌های اساسی شهروندان مطابق شریعت اسلامی محفوظ خواهند بود.

با حاکمیت مجدد طالبان بر افغانستان، آنان نشان دادند که نه تنها تغییر مثبت نکرده‌اند بلکه بی‌رحم‌تر از گذشته به قدرت افغانستان حاکم شده‌اند. طالبان از روزی که بر افغانستان مسلط شدند، حقوق و آزادی‌های زنان را نادیده گرفتند. یکی از آن اقدام‌ها بستن دروازه‌های مکتب‌های دخترانه است. طالبان برای توجیه این عمل شان تا اکنون دلایل متعددی ارائه کرده‌اند که هیچ یک منطقی نبوده و قناعت مردم افغانستان و جامعه‌ی جهانی، به‌شمول کشورهای اسلامی را فراهم نتوانسته است.

دلایلی که رهبران و سخن‌گویان طالبان در توجیه مسدود کردن مکتب‌های دخترانه ارائه کرده‌اند از یک طرف گوناگون و از سوی دیگر متناقض هست. غیراسلامی خواندن نصاب تعلیمی، حساسیت‌های مردم افغانستان در مقابل تعلیم دختران، مشکل شرعی داشتن تعلیم دختران، رعایت نکردن حجاب از سوی دانش‌آموزان دختر، مختلط بودن مکتب‌ها و مشکلات اقتصادی از دلایلی است که طالبان عنوان کرده‌اند. اما در واقعیت امر مسدود بودن مکتب‌های دخترانه توسط طالبان دلایل سیاسی دارد و توجیه فرهنگی و شرعی درست نیست. طالبان حقوق و آزادی‌های زنان، از جمله حق آموزش دختران را وسیله‌ی معامله برای امتیازگیری خویش از جامعه‌ی جهانی ساخته‌اند.

عواقب مسدود ماندن مکتب‌های دخترانه

بستن دروازه‌های مکتب‌های دخترانه، افغانستان را از مسیر پیشرفت و توسعه باز می‌دارد و ضررهای جبران‌ناپذیر به آن وارد می‌نماید. بستن مکتب‌های دخترانه از جانب طالبان آنقدر غیرمسئولانه است که همه‌ی مردم افغانستان، اندیشمندان، کشورهای اسلامی و جهانیان را متحیر ساخته است. بستن مکتب‌های دخترانه سبب افزایش مهاجرت‌ها به بیرون از کشور، انزوای سیاسی طالبان، کاهش کمک‌های بشری و بدبینی مردم نسبت به شریعت می‌شود (سی‌اس‌آراس، ۱۴۰۱). از سوی دیگر، نهادهای تعلیمی خصوصی که یکی از دست‌آوردهای دودهه‌ی گذشته به حساب می‌آمد، با این تصمیم طالبان از بین می‌روند. در یک سال گذشته دست‌کم ۴۰۰ مکتب خصوصی به‌دلایل اقتصادی و کاهش شمار دانش‌آموزان بسته شده است (یورونیوز، ۲۰۲۲). افزایش بی‌شمار اضطراب و افسردگی در میان دانش‌آموزان دختر و افزایش کودک‌همسری از عواقب دیگری این تصمیم طالبان است. به نقل از سازمان بین‌المللی نجات (آی‌آرسی)، از هر چهار دختر دانش‌آموز یکی از آنان دچار اضطراب و افسردگی شده‌اند (ارزگانی، ۱۴۰۱).

دلایل طالبان برای مسدود ماندن مکتب‌های دخترانه

طالبان برای توجیه عملکرد شان به‌خاطر بستن مکتب‌های دخترانه دلایل متعدد و متناقض ارائه کرده‌اند. لذا دلایل طالبان را می‌توان در چهار دسته تقسیم‌بندی نمود.

۱. دلایل فرهنگی: نورالله نوری، یکی از مقام‌های طالبان که منحیث وزیر معارف این گروه بود دلیل بسته ماندن مکتب‌های دخترانه را حساسیت مردم دانست. او در توجیه مسدود ماندن مکتب‌های دخترانه گفت: «مسدود ماندن مکتب‌های دخترانه دلایل فرهنگی دارد و مردم اجازه نمی‌دهند که دختران ۱۶ و ۱۷ ساله‌ی‌شان به مکتب بروند.» در اعلامیه‌ی وزارت معارف طالبان که در شروع سال تعلیمی ۱۴۰۱ برای بستن مکتب‌های دخترانه صادر شد نیز آمده است: «هرگاه در این مورد مطابق شریعت و سنت و فرهنگ افغانی یک طرح جامع آماده و رهبری امارت دستور دهد به مکتب‌ها و لیسه‌ها رسما خبر داده می‌شود» (ارزگانی، ۱۴۰۱). عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان نیز باری گفته بود که مسدود بودن مکتب‌هایی دخترانه در افغانستان فرهنگ پشتون‌ها است. نماینده‌ی پاکستان در سازمان ملل متحد به‌تاریخ دوم فبروری ۲۰۲۳ در جلسه‌ی شورای اقتصادی و اجتماعی این سازمان بیان داشت که مسدود بودن مکتب‌های دخترانه در افغانستان به‌دلیل فرهنگ پشتون‌ها است. این در حالی است که یک، در تاریخ افغانستان سابقه ندارد که مردم مخالف تعلیم و بستن مکتب‌ها باشد؛ دو، اگر مردم مخالف تعلیم دختران می‌بودند، در دوره‌ی جمهوریت اعتراض می‌کردند؛ سه، مردم افغانستان، به‌خصوص مردم سمت جنوب افغانستان علیه بستن مکتب‌های دخترانه توسط طالبان اعتراض کردند و چهار، این‌که ممکن عده‌ای بسیار اندک مخالف تعلیم دختران باشند اما تمام مردم افغانستان موافق تعلیم دختران هستند و باید به خواست انسانی و شرعی آنان توجه شود.

۲. دلایل دینی: در افغانستان همواره دین یکی از ابزارهای سیاسی برای توجیه اعمال حکومت‌ها بوده است. طالبان نیز گاها به‌خاطر توجیه اعمال شان، به آن‌ها صبغه‌ی دینی می‌دهند. این گروه مسدود کردن مکتب‌های دخترانه را نیز دستور دینی عنوان کرده‌ است. باری ذبیح‌الله مجاهد، سخن‌گوی حکومت طالبان در رابطه به مسدود ماندن مکتب‌های دخترانه گفت: «مکتب‌ها به‌خاطر مسائل دینی بسته‌اند و به توافق عالمان دین نیاز است.» این در حالی است که حق تعلیم «اظهر من الشمس» است و نیاز به دلیل ندارد. چنانچه اولین آیت قرآنکریم با لفظ «اقراء» یعنی بخوان نازل شد و حدیث مشهوری نیز از پیامبر اسلام است که می‌گوید: «آموختن علم بر هر مرد و زن مؤمن فرض است.» اجماع امت اسلامی نیز همین است که دین اسلام نه تنها مخالف حق تعلیم دختران نیست بلکه آن را فریضه دانسته و بر آموختن آن تأکید نموده است.

رییس شورای علمای طالبان در ولایت کابل دلیل بسته ماندن مکتب‌های دخترانه را مختلط بودن مکتب‌ها (وی‌اوای، ۲۰۲۲) و انس حقانی، عضو ارشد و معین وزارت داخله‌ی حکومت طالبان و همچنان معین وزارت معارف طالبان مسدود ماندن مکتب‌های دخترانه را ناشی از اسلامی نبودن نصاب تعلیمی دانسته‌اند (روزنامه هشت صبح، ۱۴۰۱). و برخی از طالبان نیز بی‌حجابی دختران را دلیل مسدود ماندن مکتب‌های دخترانه دانسته‌اند. اما با برگزار شدن نشست علمای طالبان هیج بحثی راجع به مسدود ماندن مکتب‌های دخترانه نشده است.

در نقد این دلایل طالبان باید گفت که یک، دختران دانش‌آموز هیچگاه بی‌حجاب نبوده‌اند و مردم افغانستان بیشتر از طالبان در مسأله‌ی حجاب حساس اند؛ دو، با فرض بر این‌که اگر حجاب رعایت نمی‌شد، طالبان می‌توانست با توصیه بر رعایت حجاب مکتب‌های دخترانه را باز نگهدارند؛ سوم، مکتب‌های متوسطه و لیسه از قبل هم مختلط نبوده و صرفا در بعضی نقاط دوردست، مکتب‌های دوره‌ی ابتدائیه مختلط بودند؛ چهار، نصاب تعلیمی در وهله‌ی اول اگر مشکل داشته باشد به حدی نیست که مکتب‌های دخترانه بسته شود و دانش‌آموزان را از دایره‌ی اسلام خارج بسازد و همچنان ساختن نصاب جدید تعلیمی پروسه‌ی درازمدت است و هزینه‌ی هنگفت نیاز دارد و در چند ماه قابل حل نیست. به‌علاوه این‌که نصاب تعلیمی اگر مطابق شریعت نیست، چطور پسران را از دین خارج نمی‌کند که فقط متوجه دختران می‌شود (سی‌اس‌آر‌اس، ۱۴۰۱).

۳. دلایل سیاسی: به چند دلیل می‌توان عملکرد طالبان در مقابل زنان و دختران را سیاسی دانست. اول این‌که طالبان از شروع حاکمیت شان فرمان‌های زیادی را برای سلب حقوق و آزادی‌های زنان و دختران صادر کرده‌اند و مسدود بودن مکتب‌های دخترانه از همین دید قابل فهم است. دوم، رهبران طالبان در دیدارهای جداگانه با معاونان سرمنشی سازمان ملل متحد هر یک آمنه محمد و مارتین گریفیتس که هر کدام جداگانه در ماه جنوری سال ۲۰۲۳ میلادی برای حمایت از حق تعلیم، تحصیل و کار زنان به افغانستان آمدند، خواستار رفع تحریم‌های شورای امنیت این سازمان از رهبران‌شان، واگذاری کرسی افغانستان در سازمان ملل متحد به طالبان و همچنان خواهان تلاش سازمان ملل متحد برای به رسمیت‌شناسی حکومت طالبان شدند.

از این‌گونه اظهارات رهبران طالبان به وضوح دانسته می‌شود که آنان از حقوق زنان منحیث وسیله‌ی معامله استفاده می‌کنند و در پی امتیازگیری سیاسی از سازمان ملل متحد و جامعه‌ی جهانی هستند. همچنان این گروه تا اکنون هیچ وعده‌ی قطعی برای رعایت حقوق زنان، به‌ویژه حق آموزش و کار نداده‌ است. پافشاری رهبران طالبان بر وضع محدودیت‌های بیشتر بر زندگی زنان در افغانستان و ناکامی هیأت‌های اعزامی سازمان ملل متحد در وادارکردن طالبان به خودداری از این‌گونه اقدام‌ها، از یک‌سو شکست روش سازمان ملل متحد در تعامل با طالبان را نشان می‌دهد و از سوی دیگر استفاده‌ی سیاسی طالبان از حقوق زنان را به اثبات می‌رساند (وفایی، ۱۴۰۱).

نتیجه‌گیری

مطابق اسناد بین‌المللی حقوق بشر، حق تعلیم از جمله حقوق بنیادین انسان‌ها می‌باشد. لذا تمام دولت‌ها مکلف اند زمینه‌ی حق تعلیم را فراهم سازند. اما طالبان بعد از فروپاشی نظام جمهوریت که در افغانستان مسلط شدند، زنان را از حد اکثر حقوق بشری‌شان، به‌شمول حق تعلیم محروم کردند. طالبان برای توجیه این عملکرد بدوی‌شان دلایل محتلفی ارائه کرده‌اند. دلایل طالبان را از هر منظر که ببینیم قابل توجیه و منطقی نیست و صرفا می‌تواند دلایل سیاسی داشته باشد. طالبان با استفاده از سلب نمودن حقوق و آزادی‌های زنان خواهان به رسمیت شناخته‌شدن، گرفتن کرسی در سازمان ملل متحد و رفع تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد می‌باشند.

منابع:

  1. خبرگزاری دید، «بسته ماندن مکتب‌های دخترانه فاجعه‌آفرین است»، ۱۴۰۱، http://www.didpress.com
  2. ارزگانی، «۴۰۰ روز شرم‌آور»، ۱۴۰۱، http://www.nimrokhmedia.com
  3. یورونیوز فارسی، «مدارس بسته‌ی دختران، مسائل دینی یا محدودیت‌های فرهنگی»، (۲۰۲۲)، http://www.parsi.euronews.com
  4.  سی‌اس‌‌آراس، «منع دانشجویان دختر از تحصیل و پی‌آمدهای آن»، مرکز مطالعات استراتژیک منطقوی کابل، (۱۴۰۱)، http://www.csrskabul.com
  5. وفایی، مختار، «آمنه محمد و مارتین گریفیتس نتوانستند طالبان را وادارند تا فرمان‌های منع تحصیل و اشتغال زنان را لغو کنند»، (۱۴۰۱) http://www.parsi.euronews.com