کابل در برابر سراب معادن افغانستان

نویسنده: فردریک بوبین، خبرنگار روزنامه‎ی لوماند در کابل

برگردان: نسیم ابراهیمی

منبع: روزنامه‎ی فرانسوی‎زبان لوماند

جان میرزا‌ یک قطعه سنگ بلورین شفاف و درخشان را در کف دستش پیج‌و‌تاب می‎دهد. فروشنده‌ای که کلاه سفیدی بر سر دارد، با لبخند می‎گوید، هر قطعه‌اش 250 دالر می‎ارزد. در خنج، قریه‌ای که در کنار رودخانه‎ی پنجشیر قرار گرفته است – ولایت پنجشیر در 50 کیلومتری کابل موقعیت دارد- وقتی از درآمد‌های محلی سخن به میان می‌آید، جز زمرد، دیگر حرفی نیست که بر سر زبان‌ها بیفتد. سنگ‎های گران‎بهای دیگر نیز کم نیستند که در دامنه‎ی کوه‎های این دره، جا گرفته‌اند. بخشی از این سرمایه‎های بزرگ را تانک‎های جنگی روس‎ها ‌زیر تایرشان نابود کرده‌اند؛ تانک‎های جنگی‌ای که با مسعود در نبرد بوده‌اند. این دره که در امتداد سلسله کوه‌های هندوکش قرار دارد، ذخایر بزرگی از زمرد، طلا و لاجورد را در قلب خود جا داده است. موجودیت ذخایر معدنیِ این‌جا افسانه‌ای است.

مأموریت جنگی ناتو در افغانستان در آخر ماه دسامبر 2014‌ خاتمه یافت؛ اما بیش از هر زمان دیگر، بهره‌برداری از این ذخایر معدنی به یک گفتمان داغ مبدل شده است. این عواید بالقوه‌ای که در افغانستان وجود دار‌د، می‎توانست در عوض کمک‌های جامعه‎ی جهانی که از سال 2002 به این‌سو به افغانستان تزریق می‎شوند، استفاده شو‌د. از این معادن به شیوه‎ی غیر‌رسمی از سوی نهادهای داخلی و خارجی‌ استفاده می‌شد؛ ‌این در حالی است که دولت کابل با مشکل و بحران بودجه‌ای مواجه می‎باشد. در بعضی اداره‎های دولتی، تا هنوز بخشی از معاش‌ها پرداخته نشده‌ است.

با این وجود، افغانستان سرشار از ذخایر معدنی است؛ ذخایر بزرگ معدنی چون آهن، کوبالت، طلا، لیتیم، سنگ‎های کم‌یاب، سنگ‎های قیمتی و‌… در گوشه‌ گوشه‎ی این کشور در زیر خاک‎ها پنهان اند. ارزش‌های تخمینی آن‎ها خیلی شگفت‌آور است. بر اساس تخمین‎ها، ارزش این ذخایر معدنی، از 1000 تا 3000 میلیارد دالر حدس زده شده است. خوش‌بینی دولت کابل بر این است که از این مجرا می‎تواند به خودکفایی اقتصادی برسد. اما واقعیت چیز دیگری است.

خان میرزا که در پیش‌برآمد دکان خود تکیه زده است، می‎گوید، در خنج، گفته می‎شود که این معادن تا دامنه‎های کوه‎های پر‌برف امتداد دارد. در بازار قریه، از این ذخایر معدنی مطابق یک قانون داد و ستد صورت می‎گیرد. او از زمان گذشته‎ی این دره می‎گوید که فرمانده مسعود چگونه با پول این ذخایر معدنی، جنگش را تأمین می‌کرد‌. او می‎گوید، ‌مسعود زمردها را به پولندی‎ها می‎فروخت و نیروهای جنگی‌اش را تجهیز می‎کرد. وی هم‎چنان می‌افزاید که از همین ذخایر معدنی اکنون در دبی، نیویورک، هند، تایلند و دیگر جاها چیزهای مرغوب ساخته می‌شوند و دوباره به افغانستان وارد می‎شوند. از او می‎پرسم، اگر استفاده از این معادن این‎قدر ساده است، خود شما چرا استفاده نمی‎کنید. او می‎خندد و می‎گوید: «این‎جا قانون نیست، پرسان نیست، هرکس می‎تواند ‌آن‎جا برود و فقط ده درصد باید به دولت بدهد». او با تأسف می‎گوید، «این مقدار مالیه هم مشخص نیست».

تقسیمات غیرقاونی معادن

خنج، اختیار تام و تمام در عواید خود دارد. خنده‌دار این است که دولت کابل با وجود مشکلات مالی، از این عواید بهره‎ی اندکی می‎برد. در سال 2013، عواید معادن افغانستان به‌طور چشم‎گیری کاهش یافت. افغانستان میلیون‌ها دالر خساره دید. تنها 2.6 درصد از بودجه‎ی کشور را عواید معادن تأمین می‎نماید؛ در حالی که ذخایر معادن و عواید آن به‌مراتب بیش‌تر از آن است.

دو دلیل عمده را علت اصلی این کاهش و عدم بهره‌برداری لازم از معادن ‌می‌دانند. نخست، تقسیم‌بندی غیر‌قانونی معادن. در سراسر کشور 1400 معدن در حال استفاده وجود دارند که محصولات این معادن را به کشورهای همسایه صادر می‎کنند، به‌خصوص در مورد معدن کرومیت که به کشور پاکستان صادر می‎شود. زمانی که قراردادهای بهره‌برداری معادن به امضا می‌رسد، دولت در مقابل گروه‌ها و شرکت‌های قرارداد‌کننده‎ی خصوصی ضعف نشان می‎دهد و ارتباطات سیاسی را به عنوان دلیل انصراف و رهایی خود از این قراردادها به پیش می‎کشد.

یکی از این نمونه‎ها، شیوه‎ی بهره‌برداری از معدن مشهور طلای قره زاغان در ولایت بغلان (شمال کابل) می‎باشد. در سال 2001، بانک سرمایه‌گذاری امریکایی (JPMorgan) با متصدی انحصاری و زورمند محلی، سادات نادری، ارتباط بر‌قرار نمود. قرارداد به امضا رسید‌ و معدن به بهره‌برداری سپرده شد. آقای نادری پس از آن‌که از این معدن طلا را استخراج نمود، به‌خاطر‌ پرداخت مالیه، قرارداد را فسخ کرد. جاوید نورانی، پژوهشگر مستقل و کارشناس در امور معادن افغانستان در این مورد می‎گوید: «ضعف دولت، افراد زورمند و آلوده به فساد و محیط نا‌امن‌ زمینه‎های استخراج غیرقانونی معادن را فراهم نموده‌اند. خساره‎های مالی سالیانه‌ی دولت افغانستان، صدها میلیارد دالر تخمین زده شده است. مطابق گزارش انستیتوت ‌صلح (USIP)، دولت کابل برای تأمین ثبات و پایداری افغانستان، به این مقدار پول‌ نیاز جدی دارد و با مشکل فراوان مواجه می‎باشد؛ در حالی که شورشیان بیش از پیش به قدرت‌شان افزوده‌اند.

ضعف دولت

دولت افغانستان‌ زمانی که می‎خواهد با شرکت‎های بزرگ بین‌المللی قرارداد کند، ‌به‌طور آشکار از خود ضعف نشان می‎دهد. در سال 2007 زمانی که دولت با‌ یک شرکت چینی به‌نام Metallurgical Corporation of China (MCC) برای استخراج ذخایر معدنی مس (مس عینک) در ولایت لوگر (جنوب کابل) قرارداد بست‌، امیدهای زیادی به میان آمدند. دولت افغانستان عواید سالیانه‌ی 250 میلیون دالری را پیش‌بینی کرده بود. هفت سال از این قرارداد می‌گذرد؛ اما کار آن تا هنوز شروع نشده است. چینی‌ها دلیل تأخیر و شروع نشدن کارشان را نا‌امنی، موجودیت آثار باستانی از دوران بودایی و حفظ این آثار‌ گفته‌اند.

اما تحلیل‌گران در کابل‌ این بهانه‌ها را «غیر‌معقول» می‌دانند. به باور یک باستان‌شناس، موجودیت این آثار باستانی، مانع کار شده نمی‌تواند. در حقیقت، مدیران شرکت MCC در پی گفت‌وگوی دوباره در مورد قرارداد سال 2007‌ می‌باشند. بر اساس این قرارداد، آن‌ها باید یک مرکز حرارتی، خط آهنی به طول 718 کیلومتر و یک مجتمع فولاد‌سازی ‌راه‌اندازی نمایند؛ اما اکنون در پی تجدید نظر قرارداد اند تا این رقم را کاهش دهند. چینی‌ها انتظار دارند که 19.5 درصد‌ به‌نفع خودشان کاهش دهند. این کاهش، بی‌نهایت به ضرر افغانستان تمام می‌شود. به نظر می‌رسد که کابل در مقابل این عزم آهنین چینی‌ها بی‌پاسخ و بی‌دفاع مانده است.

این ناتوانی دولت افغانستان یک تصادم مهم نا‌امنی را در پی دارد. سکتورهای معادن، برای پیشرفت و ثبات کار‌شان، مجبور اند به مردم محل مراجعه کنند. شورشیان و فرصت‌طلبان، به رقابت و کشمکش‌های درونی‌شان می‎پردازند و دست به نا‌امنی می‎زنند. این یک ناکامی است. معادن در حال استفاده، اکثرا در اختیار زورمندان و فرماندهان محلی قرار دارند و حتا آن‎ها این معادن را پیش‌فروش می‌کنند.

هم‌چنان، خشونت‌ها در میان باندهای مسلح رقیب بروز می‌نماید. در سال 2012، بر سر معدن کرومیت در کوه صافی در شمال کابل، ده‌ها نفر کشته شدند. به‌تازگی‌، در ماه نوامبر 2014، به‌خاطر در‌گیری میان دو داوطلب معدن لاجورد در ولایت شمالی بدخشان، پنج سرباز پولیس کشته شدند. به باور دانش کرخیل، سردبیر خبرگزاری پژواک، یک‌چهارم ‌نا‌امنی‌ها در افغانستان، به‌خاطر مقابله‌ی فرماندهان محلی‌ و باندهای مسلح به‌خاطر دستیابی و در اختیار گرفتن ذخایر معدن صورت می‌گیرد. خبر‌گزاری پژواک یکی از خبرگزاری‌های مهم افغانستان است که اکثرا در مورد معادن بازتاب خبری دارد. دولت افغانستان برای آن‌که از آسیب‌پذیری، نا‌پایداری و شکنندگی کنونی نجات بیابد، مجبور است که در بهره‌برداری از ذخایر معادن، سعی جدی کند.