طالبان به داشتن نیروی انتحاری «افتخار» میکنند. این نیروها سرسختترین و در عین حال خطرناکترین یگان طالبان است که منتظر مرگ اند؛ آنهم به بهای همه چیز و حتا کشتار غیرنظامیان. شماری از جوانان زیر سن ۱۸ هم در حملههای انتحاری طالبان سهم داشتند.
طالبان بخشی از نیروهای انتحاریشان را در ساختار نظامیشان جذب کردهاند، اما شمار نیرو و اردوگاههای آموزشی نیروهای انتحاری را علنی نکردهاند. مشخص نیست که طالبان چه آموزشهای نظامی و اعتقادی به نیروهای انتحاری مدنظر گرفتهاند تا این نیروها حاضر میشوند جانشان را برای تأمین منافع «امارت اسلامی طالبان» و رهبرشان قربان کنند.
هویت بیشتر نیروهای انتحاری طالبان پنهان است و بخشی از آنان زیر نظر ریاست استخبارات و طالبان کار میکنند. عبدالحق وثیق، رییس و تاجمیر جواد، معاون استخبارات طالبان بیشتر نیروهای انتحاری این گروه را مدیریت میکنند و هر دو از چهرههای مرموز در درون طالبان اند.
در اوایل ماه حوت سال جاری تاجمیر جواد شماری از نیروهای انتحاری این گروه را به خانهای که ملا عمر، بنیانگذار و رهبر نخست طالبان زندگی میکرد فراخواند. گفته میشود که ملا عمر فعالیت نظامی خود را از این خانه آغاز کرده بود. گردآوری نیروهای انتحاری در خانهی ملا عمر حامل این پیام بود که آنان گوش به زنگ رهبری طالبان و مقامهای ارشد این گروه باشند و در هر زمان و هر مکان آمادهی انجام حملههای انتحاری.
ملا تاجمیر جواد خطاب به نیروهای انتحاری گفت: «امروز ما و شما در ولایت قندهار در ولسوالی ژیری و در منطقهی سنگ حصار هستیم. این حجرهی خاکآلود، حجرهی عمر ثالث (ملا عمر، بنیانگذار طالبان) است. عمر ثالث در این حجرهی خاکآلود، تحریک اسلامی طالبان افغانستان را آغاز کرد که در تاریخ معاصر امت اسلامی یک حرکت بزرگ اسلامی است.»
تاجمیر جواد از نیروهای انتحاری خواست که از «امارت اسلامی طالبان» حفاظت کنند.
او گفت: «ما و شما به این حرکت خون دادیم و حالا نظام اسلامیای که بهوسیلهی جهاد و قتال و مبارزهی این حرکت به میان آمده [است را] باید با خون نگاه کنیم. ما استشهادی بودیم، استشهادی هستیم و استشهادی خواهد بودیم. هر وقت که ضرورت پیش آمد، اولین کسی که برای حفاظت و دفاع نظام اسلامی عملیات استشهادی انجام میدهند، آنان ما و شما هستیم.»
ملا تاجمیر جواد از نیروهای انتحاری این گروه خواسته است که از ملا هبتالله آخوندزاده اطاعت کنند و او «ستارهی درخشان» در علوم دینی و سیاست اسلامی است. او ادعا کرده است که توسط رهبری ملا هبتالله تحریک طالبان به اهداف خود میرسد.
در سرودهای طالبان از داشتن لشکر انتحاری ستایش شده است. در یکی از این سرودها، جمهوری اسلامی ایران به حملههای «انتحاری» تهدید میشود. متن یکی از این سرودها این است: «ایران، اگر تو موشک داری، من غازی و فدایی (انتحاری) دارم. من هم جوانانی مثل ملا یعقوب، قهرمان زیبایی دارم.»
سرودهای بدون نواختهشدن آلههای موسیقی در طول جنگ طالبان با حکومت افغانستان و متحدان غربی آن، بارها خوانده و تکرار شده است تا عطش جنگطلبی نیروهای طالبان را همچنان زنده نگه دارد.

کارنامهی قطعهی انتحاری؟
طالبان در دوران حکومتداریشان چندین مرتبه موتربمب، بمبهای کنارجادهای، جلیقهها و نیروهای انتحاریشان را به نمایش گذاشتهاند و نیروهای انتحاری و ابزار انفجار و انتحار را بهعنوان عوامل «رعب و وحشت» در سطح جامعه استفاده کردهاند.
شهروندان افغانستان از حملههای انفجاری و انتحاری طالبان خاطرات «بدی» دارند و شماری از عزیزانشان در این انفجارها کشته و زخمی شدهاند. نام بردن از نیروهای انتحاری و حملههای انتحاری باعث ترس و وحشت این شهروندان میشود.
آصف آشنا، فعال سیاسی در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز گفت که طالبان از نیروی انتحاری بهعنوان ابزار جنگی استفاده میکنند.
او گفت: «طالبان بهعنوان یک نیروی تندرو و انحرافی، فلسفهی وجودیشان با خشونت، کشتار و جنایت معنا میشود و به همین دلیل است که از کارگیری عملیاتهای انتحاری و استفاده از نیروی انسانی بهعنوان انتحارکننده هم دفاع میکنند و هم از توسل به این چنین جنایتها متأسفانه افتخار میکنند. همچنان این را برای خود شان اسلحهی منحصر به فرد تعریف میکنند و جا میاندازند.«
فرزند ملا هبتالله چگونه کشته شد؟
ملا هبتالله آخوندزاده تنها رهبر طالبان است که فرزندش، عبدالرحمان خالد در حملهی انتحاری کشته شده است. این باعث شده است که جایگاه ملا هبتالله در میان طالبان تقویت شود. در آن زمان حامیان ملا هبتالله تبلیغ گسترده انجام داده بودند که بین فرزند رهبر شان و طالب پایینرتبه هیچ فرقی نیست.
منابع طالبان ادعا میکنند که عبدالرحمان در سن نُهسالگی قرآن را بهگونهی کامل حفظ کرده بود و آموزشهای دینی را فراگرفته و برای چندین سال در صف انتظار نیروهای انتحاری طالبان قرار داشت.
منابع در میان طالبان ادعا میکنند که فرزند ملا هبتالله در ماه شوال سال ۱۴۳۷ قمری در حملهی انتحاری در ولسوالی گرشک هلمند کشته شده است.
نیروهای طالبان گفتند که حملههای گستردهای به پاسگاههای امنیتی و مراکز نظامی ولسوالی گرشک هلمند انجام دادند، اما یک پاسگاه نیروهای نظامی افغانستان مانع پیشروی آنان میشد که نیروهای انتحاری طالبان، از جمله عبدالرحمان خالد توانستند که این پاسگاه را تخریب کنند.
در ویدیویی منتسب به عبدالرحمان خالد، فرزند ملا هبتالله، او بر مبارزهی مسلحانه تأکید میکند. او گفته است: «ای کافران! این پیام من به شما است که هرگز به طاقت خود زیادهروی نکنید. شما مسلمانان و افغانها را ضعیف میشمارید. پس با قدرت و گستاخی فراوان به افغانستان عزیز ما حمله کردید. شما حال اول تان را یاد کنید [که] چقدر با تکبر به افغانستان داخل شدید، اما اکنون به وضعیت خود نگاه کنید که انجام تان چه شد.»

انتحار در رویای رسیدن به «بهشت»
مقامهای ارشد طالبان چندین مرتبه در همایشها و سخنرانیهایشان با افتخار از نیروها و حملههای انتحاریشان یادآوری کردهاند.
محمدآغا حکیم، والی طالبان برای پنجشیر در یک سخنرانی مخالفان این گروه را به حملههای انفجاری تهدید کرده است. او گفته است: «در مقابل صلیبیها تقریبا سه هزار فدایی عملیات استشهادی انجام دادند. تا پنج هزار فدایی ما در انتظارخانهها داشتیم. حالا شمار این فداییها به بیش از ۲۰ هزار نفر رسیده است.» او تأکید کرد که هر «مجاهد امارت اسلامی طالبان» در مقابل مخالفان این گروه ایستادگی میکند.
مولوی شهابالدین دلاور، وزیر معادن و پترولیم طالبان و یکی از اعضای پیشین دفتر سیاسی طالبان در قطر در صدوچهارمین سالروز استقلال افغانستان ادعای مبالغهآمیزی مطرح کرده و گفته بود که هزاران جوان در صفوف طالبان است که آمادهی انجام حملههای انتحاری اند.
او گفت: «اردوی اسلامی ما از ۴۰۰ هزار نفر زیادتر است و در تاریخ افغانستان این قدر نیروی اردو، پولیس و استخبارات جور نشده بود. در میان این جوانان، اکثریت کسانی اند که قرآن را در سینهی خود دارند. الحمدالله یقین دارم که در بین این جوانان، هزاران استشهادی اند و هزاران جوان به انتظار شهادت هستند.»
طالبان با تبلیغ برقراری نظام اسلامی و شکست دادن «امریکا و غرب» هزاران نفر از جوانان اهل افغانستان را برای حملههای انفجاری و انتحاری جلبوجذب کردند و شماری از آنان جانشان را برای اهداف طالبان فدا کردند.
طالبان با تبلیغات وسیع در میان جوانانی که بیشترشان بیسواد یا کمسواد بودند و با تشویق شان برای «رسیدن به بهشت»، آنان را به لشکر انتحاریشان جذب کردند. بخشی از مدارس دینی پاکستان و افغانستان که حامی طالبان بودند با برجسته کردن مفاهیم «جهاد» در قرآن، احادیث پیامبر اسلام و تفسیر «جهاد» بر اساس دیدگاهشان، طلبهها را شستوسوی مغزی میدادند و آنان را آمادهی جنگ با حکومت پیشین افغانستان و متحدان غربی آن میکردند.
سراجالدین حقانی، وزیر داخلهی طالبان و رهبر شبکه حقانی که عامل «خونینترین و مرگبارترین» حملههای انفجاری و انتحاری است، در یک پیام صوتی با اشاره به حملهی طالبان به هتل انترکانتیننتال ادعا کرده بود که پیامبر اسلام این عملیات را رهبری کرده است.
سراجالدین حقانی در این پیام صوتی ادعا کرده است که یکی از مهاجمان انتحاری در هتل انترکانتیننتال درخواست صحبت با او را داشته است، اما او در آن زمان تلفنی صحبت نمیکرده است.
او گفته است: «به حافظ کریمالله سلام داد. حافظ کریمالله برای من گفت که خلیفه صاحب (لقب سراجالدین حقانی) به ذات الله قسم که رهبری عملیات ما را محمد میکند و اینجا در دروازه ایستاده است. ما آرمان خود را تکمیل کردیم و آنقدر کفار را کشتیم و فقط در انتظار شهادت هستیم. بعد از اینکه آنان (مهاجمان انتحاری به هتل انترکانتیننتال) شهید میشوند، در خواب یک دوست میآید و میگوید که محمد (پیامبر اسلام) بالای یک مسجد نشسته و به انتحاریهای کانتیننتال سند جنت نوشته میکند.»

پیشتر طالبان ویدیویی از حملهی سال ۱۳۹۰ به هتل اینترکنتیننتال کابل منتشر کردند و عکسهای ۱۵ نفر از مهاجمان شبکه حقانی، بهشمول انتحاریها در این ویدیو درج شده بود. حمله به هتل اینترکنتیننتال با کشتهشدن بیش از ۲۰ نفر، از جمله شماری از شهروندان خارجی و با حمایت ناتو از نیروهای افغانستان پایان یافت.
با فروپاشی حکومت افغانستان، سراجالدین حقانی، وزیر داخلهی طالبان خانوادههای نیروهای کشتهشدهی انتحاری این گروه را به هتل انترکانتیننتال فراخواند، از عملکرد این نیروها «قدردانی» و به حمایت از خانوادههای آنان تأکید کرد. سال گذشته نیز سراجالدین حقانی در یک گردهمایی در قندهار گفته بود که تنها هزار و ۵۰ نفر از اعضای شبکه حقانی در یکونیمدههی گذشته حملههای انتحاری انجام دادهاند. او از طالبان خواست که «فداکاری» نیروهای انتحاری را فراموش نکنند.
بدرالدین حقانی، برادر سراجالدین حقانی که بیش از ده سال پیش در حملهی هواپیمای بیسرنشین امریکایی در وزیرستان پاکستان کشته شد، یکی از چهرههای مخوف در بخش آموزش و عملیسازی حملههای انتحاری بود. او در میان طالبان بهعنوان «سالار استشهادیها» مشهور است و نام او با حملههای خونین و مرگبار بر نظامیان و غیرنظامیان گره خورده است. شبکه حقانی واحد انتحاری تحت نام «بدری» دارد.
با سلطهی طالبان بر افغانستان، تمرکز این گروه روی احداث مدارس دینی و مساجد افزایش یافته است. طالبان در گذشته از مدارس دینی پاکستان سربازگیری میکردند، اما اینک روی مدارس دینی در داخل خاک افغانستان تأکید کردهاند که بخشی از نیروهایشان را به بهانهی «جهاد» و دوام «نظام اسلامی» جذب کنند.
نیروی انتحاری طالبان یکی از خطرناکترین نیروهای این گروه به حساب میآید و گروههای چون شاخهی خراسان دولت اسلامی (داعش) و تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) از تاکتیکها و روشهای نیروهای انتحاری طالبان بهره میبرند. بیم آن وجود دارد که نیروهای انتحاری طالبان به کشورهای منطقه راه پیدا کنند و امنیت منطقه را با تهدید مواجه کنند.