عذاب وجدان
عسكري در مجموع و مسلك خلباني از آدم مرد ميسازد. سپر قرار گرفتن در برابر ظلم و استبداد شهامت و شجاعت ميخواهد و چنين دليري و پايمرديای در وجود خلبانان نهفته است. مسلك خلباني مسلك غرورآفرين و سرشار از ويژگيهاي مردانه است.
اما گاهي غرور شكسته ميشود و آدم به يك موجود بيكفايت مبدل ميشود. انگار «ايزك» ميشوي و مردانگيات را در كوچههاي بيغيرتي به حراج ميگذاري. در چنين مواقعي، زمين بايد شكاف شود و تو با شرم و سرافگندگي به زير شوي و انگار مرگ را بر «عذاب وجدان» ترجيح ميدهي. چنين وضعيتي را زماني تجربه ميكنيم كه دوستان و همراهانمان به ميدان نبرد بروند و خطر كنند و ما از اثر مانعي نتوانيم در آن اشتراك كنيم. انگار عزيزانت را با دستان گنهكار و ضمير معيوبت به كشتارگاه ميفرستي و در هنگامهي كشتهشدنشان، دست زير الاشه به تماشا مينشيني!
لعنت به اينطور زندگي!