جلیل تجلیل

دلالان سفارت پاکستان

امروز از ساعت هشت تا ساعت یک بعدازظهر در صف، منتظر گرفتن ویزه‌ی پاکستان نشستم؛ اما موفق نشدم. کمیشن‌کاران و دلالان دروازه‌ی این سفارت، کار را برای مراجعان ویزه دشوار کرده‌‌اند.

از افرادی که از این راه نان می‌خورند و این کار را به عنوان منبع درآمد تعریف کرده‌اند، تا سربازان پولیس بخش امنیتی این سفارت و ابلق‌پوشان مستقر در آن‌جا، همه دلال اند. امروز چندین بار نوبتم را دلالان گرفتند و‌ افرادشان را پیش کشیدند. تا نوبت به من رسید، وقت تمام شد و دروازه‌ها را بستند و کار تعطیل شد.

سربازان و دلالان که در بین خود اختلاف نظر پیدا کردند، به سفارت می‌آیند و شکایت می‌کنند که بسته کن بی‌نظمی است. یا بهانه‌های دیگر. از آن‌طرف، پاکستانی پشت میز هم بر شهروندان پوزخند زده و می‌بندد. افرادی که از شش صبح تا یک منتظر مانده، مجبورا فردا باید عین برنامه را دنبال و تحمل کنند.

کمیشن این نوبت گرفتن و اخذ ویزه چنان بلند است که مجبورا باید منتظر ماند. جلو‌ چشمم مردی از کنار صف پیر مردی را که در ظاهر آشنایش بود، صدا کرد و گفت، هزار افغانی بده که نفر تو را صدا کند. وی پذیرفت و دو دقیقه نگذشت که نوبتش رسید و از وسط صف رفت و کار‌ش را انجام داد.

باز ما از پاکستانی‌ها و ‌ایرانی‌ها شکایت داریم؛ در حالی که سربازان و هم‌شهریان خود ما بر ما دوکان دلالی و تجارت باز کرده‌اند. کسی هم نیست که بپرسد چه و چرا.

مردی کهن‌سال که تازه از پشاور برگشته بود و خانمش در شفاخانه‌‌ای در پشاور به سر می‌برد، بارها التماس کرد تا به وی نوبت و اولویت داده شود؛ اما نه دل رحم در مراجعان بود و نه سربازان و دلالان با وی مدارا کردند. بسیار جای افسوس است و هر باری که در چنین صف‌ها و انتظارات به ادارات مراجعه کنیم، جز‌ تحقیر، توهین، ناراحتی و لعنت خواندن چیزی نمی‌بینیم.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *