اداره افغانستان برای سالهای متمادی همچنان ناکارا باقی خواهد ماند.
برنامهها، پروژهها و استراتیژیها همه براساس سلیقه طراحی میگردد. یکی از مسایل اساسی در طرح برنامهها موضوع بودجه است که همه ساله مصرف و عدم مصرف بودجه سوژه داغ رسانهها و موضوع جدی در پارلمان است. اینکه مکاتب خیالی، موسسات خیالی و پروژههای خیالی و هوایی در افغانستان قابلیت تطبیق را دارد، دلیلاش طرح و تنظیم بودجههای خیالی است که بر اساس خیال پردازیهای ادارات طرح میگردد. امروز در جلسه دفاع بودجه اشتراک داشتم و آنچه برداشت من از وضعیت عمومی بودجه وزارت خانههاست این است که؛ جمله بودجه براساس برنامه فعلاً فقط در حد حرف و ادعا میتواند در قالب جملات استفاده شود ورنه توانایی طرح برنامه براساس بودجه در توان مدیران فعلی ادارات کمتر و یا هیچ وجود ندارد.
آنچه جدی و چالشزاست این است که هنوز ادارهچیان افغانستان توانایی طرح برنامه را با توجه به ضرورتهای اساسی و کلی یک اداره را دارا نمی باشند. آنچه آنها در ذهن از طرح برنامه دارند متاثر از رشته و مسلک تحصیلی شان میباشند که فعلاً برخلاف آن مصروفیت اداری دارند. انجینر در تمام موارد ایده ساخت و ساز دارد، دوکتور در همه و یا اکثر موارد ایده دوز ادویه و طرح برنامه بر اساس دوزهای دوایی را در سر میپروراند، استاد در همه موارد برای تصاحب حقوق و امتیازات استادان، رفع تقاعد استادان و خلاصه زیاده خواهی استادی زمان و منابع مصرف میکند. خلاصه در افغانستان یکی به جای دیگر مصروف است و همه بدبختی ریشه در ضیاع زمان، منابع و انرژی بی مورد دارد.