جهادِ تنانه
سه دختر نوجوان بریتانیایی با فرار از خانه، به صف «عروسان جهادی» پیوستند. امیره عباس 15 ساله، شمیمه بیگم 15 ساله و خدیجه سلطان 16 ساله روز سهشنبه از گتویک انگلیس به مقصد استانبول پرواز کردند. یک منبع اطلاعاتی به روزنامهی گاردین گفته است که این سه دختر به محض ورود به ترکیه، با یک منبع جلب و جذب نیروهای خارجی برای داعش ملاقات کرده و آن فرد زمینهی خروج آنان از ترکیه و ورود به سوریه را فراهم کرده است. این سه دختر جوان روز جمعه وارد ترکیه شده و رسما به جمع نیروهای داعش پیوستند.
این دختران جوان نه با هدف جنگیدن و شرکت مستقیم در جنگ، بلکه با هدف کمک به جنگجویان به صفوف داعش میپیوندند. به عبارت دیگر، آنان از بدنشان به عنوان وسیلهای برای آرامش بخشیدن به نیروهای مرد داعش استفاده میکنند. جهاد نه با کشتن و کشته شدن، بلکه با به بستر کشیدن یک مرد خسته و احتمالا مظطرب و کام دادن به او به معنای بهره جستن از جنسیت به عنوان ابزاری برای تداوم جنگ است. دخترانی که دست به جهاد جنسی میزنند، نه به خاطر لذت جنسی بردن، بلکه به دلیل لذت جنسی دادن، وارد این مبارزه میشوند. این دختران وارد بستر مردانی میشوند که از نظر شخصی هیچ نوع حسی نسبت به آنان ندارند و اکثر این مردان از نظر سنی بزرگتر از پدران عروسهای جهادی میباشند.
این دختران جوان به خاطر خدا وارد بستر این مردان بیگانه میشوند و به خاطر خدا تنشان را برهنه میکنند و به خاطر خدا از همهی توان زنانگیشان استفاده میکنند تا بتوانند رابطهی تنانهیشان را با مردانی که هیچ نسبت جنسی و شهوانی با آنان ندارند، برقرار کنند.
مردانی که به خاطر خدا از گل صبح تا نیمههای شب آدم میکشند، وقتی شب به خانههایشان میآیند، در آغوش این ماهرویان جوان آرامش مییابند. چنین است که عروسان جهادی با تن و اندام زنانهیشان در کشتار شوهرانشان شرکت میجویند.
یک دختر نوجوان چقدر میتواند از خود بیخود شود که شیطان را به جای خدا بنشاند و جوانی خود را فدای قاتلان هوسباز کند و بعد نام همهی این کارهای کثیف را نیز جهاد بگذارد و مسئولیت همهی این جنایتها را به حساب خدا بنویسد. این خدایی که دختران جوان را به کام جنایت پیشهگان داعش میفرستد تا با تن تازه و جوانشان دستگاههای کشتار جمعی را آرامش ببخشند، کسی جز خود شیطان نیست.