افراد نقابپوش به روز دوشنبه (4 حوت) 30 مسافر هزاره را که اکثریتشان از ایران برگشته بودند، در شاهراه قندهار-کابل در ولایت زابل از روی تذکرهیشان شناسایی کردند و از دو بس مسافربری پایین کرده، با خود بردند. وزارت داخله بعد از این حادثه اعلام کرد که تلاشهایی را برای رهایی این افراد روی دست دارد. به روز چهارشنبه بزرگان هزاره با همکاری بزرگان پشتون برای رهایی مسافران به ولایت زابل رفتند تا با نمایندگان طالبان در این مورد گفتوگو کنند و مسافران ربودهشده را آزاد سازند. گزارشها میرسانند، این بزرگان با نمایندگان طالبان صحبت کردهاند. اما طالبان گفتهاند که افراد ربودهشده نزد آنها نیستند و آنها توسط افراد خارجی دستگیر شدهاند. اکنون که شش روز از ربودهشدن این مسافران میگذرد، هنوز از سرنوشت آنها خبری نیست. وزارت داخله از نتیجهی فعالیتهایش در مورد آزادی مسافران ربودهشده، سخنی نگفته است.
سران حکومت در این مورد تا کنون هیچ واکنشی نشان ندادهاند و کوچکترین اظهار همدردی را به مسافران ربودهشده و خانوادههای آنها نداشتهاند. دیروز رییس جمهور برای اظهار همدردی با آسیبدیدگان حوادث طبیعی، بیانه داد و خود را خادم ملت خواند و حکومتش را در خدمت ملت؛ اما در مورد سرنوشت مسافران ربودهشده و نگرانی خانوادههای آنها، چیزی نگفت.
نکتهی قابل توجه در این مورد این است، این مسافران به خاطر هویت قومیشان ربوده شدهاند و گفته میشود که ربایندگان افراد مسلح خارجی یا منسوب به داعش میباشند. در صورتی که ثابت شود، ربایندگان وابسته به داعش اند، هزارهها اولین هدف داعش در افغانستان میباشند. به همین خاطر، ربوده شدن این مسافران نگرانیهای زیادی را در میان هزارهها برانگیخته است.
هزارهها پیش از این نیز به خاطر هویت قومیشان مورد خصومت قرار گرفتهاند. در زمان طالبان هزاران مسافر هزاره در کندیپشت ولایت زابل توسط افراد طالبان به قتل رسیدند. در دورهی جهاد نیز مسافران هزاره در این مسیر با دشواری روبهرو بودند و به دلایل نژادی و مذهبی، کشته شدند. اما حادثهی اخیر در طول سیزده سال، از این جهت که مسافران تنها به خاطر هویت قومی ربوده شدهاند، قابل تأمل است. این عمل توسط هر گروهی صورت گرفته باشد، نباید نادیده گرفته شود. تلاش برای رهایی ربودهشدگان بیشتر از همه برای بزرگان پشتون باید مهم باشد و آنها تلاش کنند که هرچه زودتر مسافران ربودهشده آزاد شوند؛ زیرا اگر این مسافران آزاد نشوند یا توسط ربایندگان به قتل برسند، یکی از پیامدهای ناگوار آن این است که مناسبات میان پشتونها و هزارهها را که در سیزده سال اخیر بهبود یافته است، متأثر میسازد و میتواند تنش و خصومتهای قومی را بیشتر کند.
رهبران دولت تا کنون باید اقدامهای جدیای را در مورد رهایی مسافران ربوده شده انجام میدادند. اما اکنون که شش روز ازاین حادثه میگذرد، سران حکومت نه تنها این مسئله را جدی نگرفتهاند، بلکه برای تسلی خانوادههای مسافران، اظهار همدردی هم نکردهاند. باید از رییس جمهور پرسید، اگر شما خادم ملت هستید و دولت تحت رهبری شما از تمام ملت نمایندگی میکند، چرا نسبت به سرنوشت 30 مسافر هزاره که به خاطر قومیت و مذهبشان ربوده شدهاند، ساکت هستید و وجدان بشری و انسانی شما نسبت به سرنوشت این شهروندان تکان نمیخورد؟ اگر میترسید موضعگیریتان در مورد رهایی این مسافران، مخالفان سیاسیتان ناراحت کند و روند گفتوگوی صلح را با طالبان متأثر سازد، حداقل میتوانستید در پیام همدردی خود که دیروز در مورد قربانیان حوادث طبیعی با مردم شریک ساختید، با مسافران ربودهشده ابراز همدلی کنید و میگفتید که نسبت به رهایی آنها بیتوجه نیستید.