وقتی مجسمههای بزرگ بودا تخریب شدند، به جز برخی مراجع بینالمللی و اشخاص فرهنگی، واکنش چندانی در سطح ملی در قبال این جنایت نشان داده نشد و تا هنوز هم اقدامات عملی برای پیگیری این قضیه صورت نگرفته است. این امر نشان از عدم درک اهمیت میراث فرهنگی و به صورت خاص، تندیسهای بزرگ بودا در جامعهی ما دارد.
این بیمهری و بیاطلاعیها، زمینه و زمانه را برای فرسایش و ویرانی جبرانناپذیر میراثهای فرهنگیِ تجدیدنشدنی هموار و برقرار نموده است. نه تنها مجسمههای بودا، بلکه بسیاری از میراثهای گرانسنگِ فرهنگیِ دیگر در نقاط مختلف کشور، از جمله بامیان، در معرض فرسایش و نابودی قرار دارد.
در حالی که دسترسی به میراثهای فرهنگی، به عنوان سرمایههای معنوی و ارزشی، حق بشری افراد است، صیانت و حفاظت آن نیز حق دیگری است. تحقق این حقوق (دسترسی و حفاظت میراثهای فرهنگی) در گام اول، مستلزم آگاهی است. آگاهیدهی و معرفتبخشی، شرط ابتدایی، در امر خوبنگهداری میراثهای فرهنگی است و بختِ بقا و ضمانتِ سلامت این میراثها را فزونی خواهد داد.
پارهای از افراد، به خاطر فقدان آگاهی لازم، بر اهمیت صیانت میراثهای فرهنگی وقوف و اشراف ندارند و چه بسیار که با دلایل سست و نادرست، تخریب و نابودی میراثهای فرهنگی را توجیه میکنند. چنین است که گام اول در امر خوبنگهداری میراثهای تاریخی و فرهنگی، رفع و اصلاح این کژفهمیها و بدپنداریها میباشد.