رقابت میان دو فرمانده تخاری طالبان به تأسیس پرورشگاهها کشیده شده است و در این پرورشگاهها صدها کودک بازمانده از نظامیان پیشین افغانستان و جنگجویان طالبان تحت آموزش «دینی-جهادی» و سرپرستی قرار دارند. مولوی نورالدین عمیر ازبیکتبار برای یک سال و چهار ماه و مولوی ضیاءالرحمان مدنی تاجیکتبار برای یک سال والی طالبان در تخار بودند و اینک چهار پرورشگاه را کنترل و حمایت مالی میکنند.
منبعی در میان طالبان در تخار به اطلاعات روز گفت که ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر این گروه برای کاهش اختلاف و تنش این دو فرمانده، قدرت نظامی آنان را کاهش داده و از آنان تعهد گرفته است که حالا که مقام رسمی در تخار ندارند، در امور این ولایت مداخله نکنند.
منابع مردمی به روزنامه اطلاعات روز گفتند که مولوی نورالدین عمیر از باشندگان منطقهی «دوراهی» ولسوالی بهارک تخار و مولوی ضیاءالرحمان مدنی از روستای «ده مرسلان» ولسوالی نمکآب تخار است.
یافتههای روزنامه اطلاعات روز در تخار نشان میدهد که هزار و ۱۳۶ کودک بین ۶ تا ۱۲ سال در پنج پرورشگاه تحت سرپرستی قرار دارند. دو پرورشگاه (دارالایتام انوریه و پرورشگاه مرکزی) تحت سرپرستی مولوی ضیاءالرحمان مدنی، والی کنونی طالبان در لوگر قرار دارد و در آنها ۸۶۰ کودک بیسرپرست نگهداری میشوند. منبع به اطلاعات روز گفت که ادارهی محلی طالبان، بهویژه ادارهی کار و امور اجتماعی این گروه در تخار هیچ بودجه و امکاناتی در اختیار این دو پرورشگاه قرار نمیدهد و تمام امکانات مالی آن از سوی مولوی ضیاءالرحمان مدنی تأمین میشود.
پرورشگاه عمیری و عثمانیه به شکل خصوصی تحت مدیریت مولوی نورالدین عمیر، معاون والی طالبان در سرپل قرار دارد و در آن حدود ۲۴۱ کودک تحت سرپرستی قرار دارند. پرورشگاه «حضرت محمد» که حدود ۳۵ کودک بیسرپرست در آن نگهداری میشوند، تحت مدیریت نهاد خیریهی ترکی موسوم به «ردا» است و تأمین مالی میشود. نصاب آموزشی در این پرورشگاه اما مطابق به خواست طالبان است.
تبدیل بازار زنانه به پرورشگاه
منبع معتبری در تخار به روزنامه اطلاعات روز گفت که به دستور مولوی ضیاءالرحمان مدنی، باغ زنانهی «آی خانم» با مساحت حدود چهار جریب زمین و مرکز فروش محصولات زنان در این باغ به دو پرورشگاه بدل شده است.
بازار فروش محصولات زنان که در قسمتی از باغ زنانهی آی خانم اعمار گردیده بود و در آن صدها زن سرگرم فروش صنایع دستی خیاطی، مهرهدوزی، بافندگی، قنادی، آرایشگری، خبازی و دیگر حرفهها بودند، اکنون به پرورشگاه تبدیل شده است و کودکان بیسرپرست در این بازار تحت سرپرستی طالبان قرار دارند.
منابع مردمی در تخار به اطلاعات روز گفتهاند که بازار فروش محصولات زنان با هزینهی بیش از یک میلیون و ۷۶۶ هزار افغانی و با حمایت مالی یک نهاد خارجی اعمار شده بود، اما طالبان اجازهی فعالیت به زنان در این بازار را ندادند.
منابع محلی به اطلاعات روز گفتند که نیروهای وابسته به مولوی ضیاءالرحمان مدنی با «توری گابیونی» (توری فلزی با چشمههای ششضلعی) باغ آی خانم و بازار فروش محصولات زنان را از وسط به دو قسمت تقسیم کردهاند. منبع گفت که طالبان کودکان زیر سن ده سال را در پرورشگاه انوریه و کودکان ۱۰ الی ۱۲ سال را در پرورشگاه مرکرزی نگهداری میکنند و این کودکان تا ۱۸ سالگی در پرورشگاه هستند و سپس به «مدرسهی جهادی» فرستاده خواهند شد.
با سقوط تخار بهدست طالبان، باغ زنانهی «آی خانم» به مقر بودوباش نیروهای وابسته به مولوی نورالدین عمیر بدل شد؛ اما این باغ در زمانی که مولوی ضیاءالرحمان مدنی از سوی طالبان بهعنوان والی تخار گمارده شد، بهتاریخ ۱۷ دلو ۱۴۰۱ به پرورشگاه بدل شد. منبع در میان طالبان گفت که ضیاءالرحمان مدنی برای کاهش قدرت نظامی مولوی نورالدین عمیر، نیروهای وابسته به او را از باغ زنانه اخراج و این باغ و مرکز فروش را به دو پرورشگاه بدل کرد.
تنش و اختلاف
یافتههای روزنامه اطلاعات روز نشان میدهد که مولوی ضیاءالرحمان مدنی مصارف پرورشگاههای تحت کنترلش را از هزینهی شخصی و کمکهای تاجران تأمین میکند.
یک منبع در میان طالبان به اطلاعات روز گفت که مولوی ضیاءالرحمان دستکم چهار دکان در رستهی توت باغ و دو تانک تیل در شهر تالقان دارد و قسمتی از مصارف پرورشگاهها را از همین منابع تأمین میکند.
این منبع گفت که ضیاءالرحمان مدنی بخشی از سرمایهی خود را به ترکیه و امارات متحده عربی جهت سرمایهگذاری منتقل کرده است و اینک تمام اعضای خانوادهاش در ترکیه زندگی میکنند.
این منبع افزود که مولوی نورالدین عمیر نیز بخشی از مصارف پرورشگاههای تحت کنترلش را از منابع شخصی و بخشی دیگر را به کمک مقامهای ازبیک طالبان تأمین مالی میکند.
با سقوط تخار بهدست طالبان در سال ۲۰۲۱، مولوی نورالدین عمیر بهعنوان والی تخار گمارده شد. او از این فرصت استفاده کرد و افراد نزدیکش را در مسندهای مهم در این ولایت منصوب کرد.
پس از اینکه مولوی نورالدین عمیر به فرمان رهبر طالبان از سمت ولایت تخار برکنار شد و مولوی ضیاءالرحمان مدنی والی این ولایت شد، اختلاف میان این دو مقام طالبان شدت گرفت. مولوی ضیاءالرحمان مدنی افراد وابسته به مولوی نورالدین عمیر را از مسندهای ریاست دفتر والی، ادارهی اراضی، صحت عامه، مستوفیت، زراعت و مالداری و حوزههای امنیتی برکنار کرد و بهجایشان افراد خودش را گمارد. این موضوع باعث اختلاف ميان مولوی نورالدین و مولوی ضیاءالرحمان شده است.
مولوی نورالدین عمیر پس از برکناری از مسند ولایت تخار، ادعا میکرد که جمعیت ازبیکتباران در قیاس به تاجیکان در تخار بیشتر است و به همین خاطر باید افراد بیشتری از این قوم در مسندهای محلی در این ولایت گمارده شوند. منبع به اطلاعات روز گفت که رهبر طالبان برای کاهش اختلاف این دو فرمانده این گروه، تصمیم گرفت که از هر دو نفر تعهد بگیرد تا در امور مرتبط با تصمیمگیریهای سیاسی در ولایت تخار مداخله نکنند.
منبع در میان طالبان گفت که رهبری طالبان به کاهش قدرت نظامی مولوی نورالدین عمیر و مولوی ضیاءالرحمان مدنی اقدام کرده است؛ «اکنون وقتی مولوی نورالدین به تخار میآید، ده نفر نگهبان دارد و یک موتر لندکروزر و هایلکس او را همراهی میکنند. به همین ترتیب وقتی مولوی ضیاءالرحمان مدنی به تخار میآید، دو موتر لندکروزر، سه موتر هایلکس و ۳۰ محافظ او را همراهی میکنند. هر دو نفر از مداخله در امور اداری، مالی و نظامی تخار به کلی منع شدهاند.»
آیندهی مبهم کودکان بیسرپرست
محبالله (مستعار) در هفتسالگی پدرش را از دست داد. پدر او سرباز ارتش پیشین بود و در جنگ با طالبان در ولایت قندوز کشته شد. حدود سه سال میشود که محبالله در یکی از پرورشگاههای تحت کنترل فرماندهان تخاری طالبان شب و روزش را سپری میکند.
او به روزنامه اطلاعات روز میگوید که مادرش بهدلیل ازدواج مجدد، او را نزد پدرکلانش رها کرد؛ «پدرکلانم من را به پرورشگاه آورد. خیلی پشت خانهی خود دق شدم. زندگی کردن در اینجا (پرورشگاه) خیلی سخت است. معلمها ما را بهخاطر اینکه درس یاد نمیگیریم، لتوکوب میکنند. نان خوب هم نیست و اتاق ما حالی خیلی گرم و در زمستان خیلی سرد است. ما روزهای پنجشنبه و جمعه هم رخصت نیستیم که خانههای خود برویم. همیشه تحت فشار هستیم.»
محبالله به اجبار طالبان قرآن را حفظ کرده است؛ «اینجا مثل مکتب نیست و صنفبندی نشده است. بخش حفظ قرآن کریم و کتابهای دینی دارد. در روزهای پنجشنبه و جمعه ترانه و فیلمهای طالبان (نیروهای انتحاری و جنگ و انفجار) را به ما نشان میدهند.»
عمر ۱۲ ساله، فرزند یکی از نیروهای طالبان است که در جنگ با حکومت پیشین کشته شده است. عمر دو سال میشود که در یکی از پرورشگاههای تحت کنترل طالبان در تخار زندگی میکند. او به روزنامه اطلاعات روز میگوید: «پدر من چهار سال پیش در جنگ با اردوی ملی در ولسوالی اشکمش تخار شهید شد. مادر من دو سال پیش من را به پرورشگاه آورد. من آرزو داشتم که مکتب بروم و داکتر شوم، اما وقتی پدرم در جنگ شهید شد، نتوانستم مکتب بخوانم و در پرورشگاه هستم.»
عمر روایت میکند که در پرورشگاه مورد ضربوشتم مدرسان طالبان قرار دارد؛ «اینجا به آدم نان شکمسیر نمیدهند. هر روز به بهانهی اینکه درس را یاد نداریم، از طرف استادان لتوکوب میشویم. وقتی به مدیر پرورشگاه شکایت کردیم، او گفت که از حالا باید مشکلات را تحمل کنیم. درسهای اسلامی سخت است و من خوش ندارم مثل پدرم باشم. من میخواهم که مکتب بروم و به همین خاطر چند بار از پرورشگاه گریختم، اما دوباره من را به زور اینجا آوردند.»
یک منبع در ریاست کار و امور اجتماعی طالبان در تخار به روزنامه اطلاعات روز گفت که طالبان نصاب آموزشی مکاتب براساس دورهی جمهوریت را حذف کردهاند؛ «در پرورشگاه مرکزی تخار، نصاب آموزشی مدارس دینی تدریس میشود و کودکان حفظ قرآن [را تمرین میکنند] و کتابهای دینی میخوانند. بعد از تکمیل ۱۸ سالگی، نظر به هدایت رهبر طالبان به مدارس جهادی این ولایت فرستاده میشوند.»
این منبع گفت که در پرورشگاهها مستندهای مرتبط با طالبان، حملههای انتحاری و ترانههای «اسلامی» به کودکان نمایش داده میشود و افزون بر اینها، «امارتشناسی ابتدایی»، «فضایل جهاد» برای کودکان و داستانهای جنگی براساس روایتهای افراطگرایانه برای کودکان آموزش داده میشود.
این منبع افزود: «متأسفانه بدون کدام دلیل کودکان مورد لتوکوب و شکنجه قرار میگیرند. صدای گریه و نالهی کودکان پرورشگاه از سوی مردم محل شنیده شده است و آنان به ادارهی کار و امور اجتماعی شکایت کردهاند. این موضوع را به سیفالله مبارز، رییس کار و امور اجتماعی گزارش دادیم، اما تا حالا توجهی به آن نشده است.»
افسردگی و پرخاشگری
محمد (مستعار)، یکی از آموزگاران قبلی که چندین مرتبه از جریان آموزش و سرپرستی کودکان پرورشگاه تحت نظر طالبان نظارت کرده است، به روزنامه اطلاعات روز میگوید که این کودکان تحت تبلیغات گستردهی طالبان قرار دارند تا به سربازهای آیندهی این گروه در میدانهای جنگ بدل شوند.
او میافزاید که بیشتر کودکان پرورشگاههای تحت کنترل طالبان به افسردگی شدید و پرخاشگری و اختلال در تمرکز مبتلا شدهاند و طالبان هم با تطبیق نصاب افراطگرایانه، کودکان را منزوی و گوشهنشین میکنند.
او گفت: «کودکان بیسرپرست در پرورشگاه تخار همهیشان افسرده شدهاند و تحت تأثیر افکار تندروانهی طالبان نیز قرار دارند. طالبان در این پرورشگاه، آگاهانه و با استفاده از کمبودهای عاطفی، این کودکان را میخواهند که افراد مطیع و فرمانبردار برای خودشان تربیت کنند.»
براساس روایت محمد، بیشتر کودکان پرورشگاه، بازماندگان نظامیان حکومت پیشین و نیروهای طالبان هستند؛ «این کودکان در نتیجهی جنگ، حملههای انتحاری و انفجاری پدرانشان را از دست دادهاند و طالبان میخواهند که با آموزش دینی براساس روایتهای افراطیشان، این کودکان را شستوشوی مغزی بدهند و در صفوف نظامیشان استخدام کنند.»
مقامها و فرماندهان طالبان افزون بر توجه ویژه به پرورشگاهها و آموزش کودکان و نوجوانان بیسرپرست براساس روایتهای افراطیشان از شریعت اسلامی، مدارس دینی متعددی هم افتتاح کردهاند و از این مدارس حمایت مالی میکنند.
یادداشت: نامهای مصاحبهشوندگان مستعار است.