آیا یوتیوب به بدیل رسانه‌های اصلی در افغانستان تبدیل شده است؟

افغانستان با نمایش عمومی حریم و قصر رهبرانش بیگانه نیست، آخرین‌باری که چنین کاری صورت گرفت، پس از کودتای هفت ثور احزاب کمونیستی بود. آن‌ها پس از سرنگونی جمهوری داوودخان قصرها و اماکن مجلل شاهی و دولتی را به‌روی عموم شهروندان گشودند تا -همان‌طور که خودشان معتقد بودند-فساد و عشرت آن‌ها و معنای فاصله‌ی طبقاتی را به مردم نشان دهند.

کم‌تر از پنج‌دهه بعد، این نمایش به‌گونه‌ی دیگری تکرار شد. در وضعیتی که با به قدرت رسیدن طالبان بسیاری از رسانه‌هایی که عمدتا به شیوه سنتی فعالیت می‌کردند (رادیوها، تلویزیون‌ها و روزنامه‌ها) یا بسته شدند یا مجبور به ترک کشور شدند، طالبان خانه‌های بسیاری از رهبران سیاسی سابق را به‌روی یوتیوبران گشودند و اجازه دادند که آنان «گزارش‌های ویژه‌ای» از خانه‌های مجل رهبران تهیه و منتشر کنند. یکی از کانال‌ها، کانال «همایون افغان» بود. کانال او در یوتیوب از پنج ‌سال پیش فعال است. ویدیوهای این کانال در یک‌ سال اول بین یک تا ده‌ هزار بازدید داشته است، اما اوج افزایش بازدیدهایش زمانی بود که او پس از سقوط دولت پیشین، به سراغ تهیه گزارش‌های ویدیویی از خانه‌های مقام‌های سابق رفت. به استثنای چند مورد، تمامی ویدیوهای معروف این کانال، گزارش‌هایی است که از قرارگاه‌های نظامی، ادارات دولتی، زندان‌ها و خانه‌های رهبران سیاسی سابق تهیه شده است. مثلا او درحالی‌که شماری از خبرنگاران داخلی و بین‌المللی دیگر نیز در ویدیو دیده می‌شوند، از سوی طالبان برای بازدید از قرارگاه قطعه صفر-یک امنیت ملی سابق می‌رود. این گزارش ویدیویی تا اکنون نیم‌میلیون بازدید گرفته است.

افزایش مخاطبان کانال‌های یوتیوب در افغانستان صرفا محدود به نمایش عشرت و تجمل و بضاعت مالی رهبران سیاسی سابق نمانده است؛ در این سه‌ سال شاهد گسترش روزافزون کانال‌های یوتیوب در میان کاربران افغانستانی هستیم که محتواهای متنوعی از سرگرمی و تفریح تا سفر و خبر و بحث‌های سیاسی و قصه‌های شخصی را به اشتراک می‌گذارند.

یوتیوب که به سرعت در حال جا باز کردن میان مردم است، مورد توجه طالبان نیز بوده است. طالبان برای نخستین‌بار در افغانستان برای ساخت و انتشار محتوا در این شبکه‌ی اجتماعی شرایطی را وضع کرده‌اند که مهم‌ترین آن گرفتن جواز فعالیت رسانه‌ای برای انتشار محتوا در یوتیوب است. با وصف آن‌که کانال‌های منتقد و مستقلی نیز (عمدتا خارج از افغانستان) فعال ‌اند، بررسی‌های ما نشان می‌دهد که این گروه سعی کرده هم‌زمان با کنترل این پلتفرم، از آن برای ارسال تصویری مثبت از افغانستان استفاده کند.

عرصه‌ای تازه و جذاب

یوتیوب در کم‌تر از دودهه توانسته است جایگاه خود را به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین رسانه‌های جهان تثبیت کند و حتا در بسیاری از کشورها جای رسانه‌های کلاسیک مانند تلویزیون و روزنامه‌ها را بگیرد. این پلتفرم، به‌عنوان یک بستر گسترده و رایگان برای اشتراک‌گذاری ویدیو، به سرعت در بین مردم محبوبیت پیدا کرده است. دلایل مختلفی وجود دارد که چرا کاربران آن را به رسانه‌های سنتی ترجیح می‌دهند.

اولین دلیل، دسترسی آسان و فراگیر یوتیوب است. برخلاف تلویزیون یا نشریات چاپی که تولید و انتشار محتوا در آن‌ها به منابع و تجهیزات پیچیده نیاز دارد، یوتیوب به همه کاربران اجازه می‌دهد که به راحتی ویدیوهای خود را آپلود و منتشر کنند. همین ویژگی باعث شده که تولیدکنندگان محتوا، به‌ویژه جوانان و افرادی که به‌دنبال ابراز خود یا آزمودن بخت خود در این عرصه هستند، به سمت یوتیوب جذب شوند.

از طرف دیگر، محتوای متنوع و مخاطب‌محور یکی دیگر از عواملی است که یوتیوب را متمایز می‌کند. در رسانه‌های سنتی، سردبیران و برنامه‌سازان‌ هستند که تصمیم می‌گیرند که چه محتوایی منتشر شود؛ اما در یوتیوب، این کاربران هستند که محتوا را براساس سلیقه و نیازهای خود تولید و تماشا می‌کنند. این ویژگی به مخاطبان این امکان را می‌دهد که محتوای مطابق با علایق خود را پیدا کنند- از آموزش ویدیویی گرفته تا بررسی محصولات و مستندهای شخصی. به عبارتی، تراکنش مخاطبان با تولیدکنندگان محتوا مستقیم است و مخاطب پیوسته در دیده شدن بیشتر محتواهای دلخواهش دخالت می‌کند.

عنصر تغییر سلیقه‌ی نسل جدید هم نقشی کلیدی در این تحول ایفا کرده است. نسل جوان به‌دنبال محتوایی است که به زندگی واقعی و روزمره نزدیک باشد. آنان ترجیح می‌دهند محتوایی که از هم‌سن‌وسالان خود و افرادی شبیه به خودشان تولید شده است را تماشا کنند، تا این‌که صرفا به تماشای برنامه‌های رسمی تلویزیونی بنشینند. طیف گسترده‌ای از سلیقه‌ها و محتواها در یوتیوب مجال ظهور و ابراز پیدا کرده‌اند که می‌تواند سلیقه‌ی جوانان را ارضا کنند.

یوتیوب همچنین با استفاده از الگوریتم‌های هوشمند، تجربه تماشای محتوا را بهبود می‌بخشد. این الگوریتم‌ها براساس فعالیت‌های گذشته‌ی کاربر، ویدیوهای مرتبط و محبوب را به او پیشنهاد می‌دهند. به این ترتیب، کاربران اغلب زمان بیشتری در یوتیوب می‌گذرانند و با محتوای متنوع‌تر و حتا گاه چالش‌برانگیزتر مواجه می‌شوند. این تجربه‌ی شخصی‌سازی‌شده باعث می‌شود که یوتیوب بتواند مخاطبانش را به مدت طولانی درگیر خود کند.

و در نهایت، یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های یوتیوب برای تولیدکنندگان محتوا، امکان درآمدزایی مستقیم است. یوتیوب با فراهم کردن فرصت‌های درآمدزایی از طریق تبلیغات و همکاری‌های اسپانسری، به تولیدکنندگان این امکان را می‌دهد که از طریق محتوای خود درآمد کسب کنند. بسیاری از یوتیوبرها به‌دلیل این فرصت‌ها، به‌طور حرفه‌ای و حتا تمام‌وقت به تولید محتوا می‌پردازند و درآمدی که از این طریق کسب می‌کنند گاهی از درآمدهای رسانه‌های کلاسیک نیز فراتر می‌رود.

این ویژگی‌ها در گسترش استقبال از یوتیوب در افغانستان نیز نقش داشته است، زیرا در یک‌و‌نیم‌دهه‌ی گذشته با افزایش خدمات شبکه‌های موبایل و خدمات اینترنتی، شمار مخاطبان شبکه‌های اجتماعی مجازی نیز افزایش یافته است.

براساس گزارش Digital 2023 Afghanistan که توسط We Are Social و Kepios منتشر شده، حدود۴.۱۰  میلیون نفر از جمعیت افغانستان تا جنوری ۲۰۲۳ به اینترنت دسترسی داشته‌اند که این عدد تقریبا ۱۰.۴ درصد از کل جمعیت کشور را شامل می‌شود. این آمار نشان‌دهنده‌ی کاهش قابل توجهی نسبت به سال‌های پیش از ۲۰۲۱ است که تعداد کاربران اینترنت در افغانستان تخمین زده می‌شد که حدود هشت تا نه میلیون نفر باشد.

علی‌رغم کاهش کاربران اینترنت در داخل کشور اما کانال‌های یوتیوبی که محتوای مرتبط با افغانستان تولید می‌کنند، به‌صورت چشم‌گیری با افزایش مخاطب روبه‌رو شده‌اند. بسیاری از مخاطبان این محتواها کسانی هستند که در خارج از افغانستان زندگی می‌کنند.

از سویی هم جامعه‌ی افغانستان، با میانگین سنی بسیار پایین (بیش از ۶۳ درصد زیر ۲۵ سال)، از لحاظ جمعیتی به‌شدت جوان است. این جوانان که در دوران «جمهوری اسلامی افغانستان» رشد کرده‌اند، با شبکه‌های اجتماعی، اینترنت و تلفن‌های هوشمند آشنا هستند و به رسانه‌های دیجیتال دسترسی دارند. در مقابل، نسل‌های قدیمی‌تر بیشتر به رسانه‌های سنتی مانند تلویزیون و رادیو اعتماد دارند.

این تفاوت نسلی در مصرف رسانه‌ای، به‌ویژه در شرایط کنونی که رسانه‌های سنتی تحت کنترل شدید طالبان قرار دارند، بیشتر به چشم می‌آید. نسل جوان به‌دنبال اطلاعات غیررسمی و دیدگاه‌های متنوع است و تمایل دارد از یوتیوب و دیگر شبکه‌های اجتماعی استفاده کند، درحالی‌که نسل‌های قدیمی‌تر ممکن است همچنان به رسانه‌های رسمی توجه داشته باشند. این تغییر نسلی در مصرف رسانه‌ای نشان‌دهنده‌ی تغییری عمیق در فرهنگ عمومی افغانستان است و نقش مهمی در تحولات رسانه‌ای این کشور دارد.

محتوای متنوع: از پروپاگاندا و سرگرمی تا خبررسانی

یکی از ویژگی‌های یوتیوب در افغانستان تنوع محتوای آن است. این کانال‌ها شامل موضوعات اجتماعی، آموزشی، سرگرمی و حتا تبلیغات حکومتی هستند.

یکی از تحولات قابل توجه نقش کانال‌های یوتیوب در خبررسانی واقعی و دقیق از افغانستان است. این تحول به‌ویژه پس از این‌که بسیاری از رسانه‌های خبری تلویزیونی تحت حاکمیت طالبان به خودسانسوری روی آورده‌اند، پررنگ شده است. برای مثال یکی از کانال‌های تولیدکننده‌ی محتوای خبری که به‌دلیل خبررسانی از وضعیت مردم تحت حاکمیت طالبان پرمخاطب شده است، کانال «سنترال افغانستان» است. این کانال از سال ۲۰۱۲ فعال بوده و تا اکنون محتواهای آن بیش از ۷۶ میلیون بار دیده شده است. این کانال ۱۰۹ هزار مشترک و نزدیک به هشت هزار ویدیو دارد. براساس بررسی‌ها، اولین ویدیوها که ۱۱‌ سال پیش آپلود شده‌اند بین ۲۰۰ تا ۲۰۰۰ بازدید کسب کرده‌اند (به استثنای دو-سه مورد). در آن سال‌های اولیه این کانال در طول سال بیش از ۴ تا ۵ ویدیو منتشر نکرده است. با این‌حال، با شروع سقوط دولت سابق به طرز قابل توجهی میزان بازدید از ویدیوهای خبری این کانال افزایش یافته است و به تبع آن فعالیت این کانال هم افزایش یافته است. اولین ویدیو که مربوط به سقوط کابل و رسیدن رهبران سیاسی در اسلام‌آباد است، بیش از ۵۶ هزار بار دیده شده است. اکنون این کانال ده‌ها ویدیوی پربازدید دارد، به‌گونه‌ای که بسیاری از ویدیوهای آن بیش از ۱۰۰ هزار بار دیده شده‌اند. این کانال عمده‌ی اعتبارش از این می‌گیرد که در بسیاری موارد، به‌خصوص حوادث مناطق مرکزی افغانستان با ارتباط به منابع محلی و از قول آن‌ها گزارش می‌کند.

علاوه بر این، کانال‌هایی که گفت‌و‌گوهای سیاسی یا محتوای سیاسی پخش می‌کنند نیز طرفداران فراوانی یافته‌اند. کانال ‌مختار لشکری که یکی از مجریان معروف تلویزیونی پیشین است یکی از این کانال‌ها است. گرداننده‌ی کانال با بسیاری از چهره‌ها و مقام‌های رده‌بالا و میانی حکومت‌های سابق و اعضای طالبان و فعالان حقوق زنان در مورد طیف‌های متنوعی از مسائل، از ماجرای سقوط حکومت تا سیاست‌های طالبان و دیدگاه‌های مخالفان سیاسی آن را در بر می‌گیرد. یک گفت‌و‌گوی گرداننده با جنرال مبین که از چهره‌های جنجالی رسانه‌های مجازی طالبان است، بیش از یک میلیون بار دیده شده است. کانال او که در سال ۲۰۱۸ ساخته شده تا اکنون بیش از ۳۳ میلیون بار دیده شده است.

با این‌حال، برخی کانال‌ها نیز از طریق انتقاد صریح از طالبان به تعداد مخاطبان شان افزوده‌اند. یکی از این کانال‌ها که در میان مردم معروف شده، کانال یک انیماتور به‌نام حفیظ افضلی است که با استفاده از یک کاراکتر محبوب به‌نام «آدم‌خان» که یک «طالب نوعی» را نمایندگی می‌کند، محتوای انتقادی تولید می‌کند. این کانال در سال ۲۰۲۰ ایجاد شده و تا اکنون محتواهای آن بیش از ۶۵.۶ میلیون بار دیده شده است.

از تئوری توطئه تا نوستالژی و سرگرمی

یک وجه جالب دیگر در بخش محتواهای سیاسی، خبری و اجتماعی در کانال‌های یوتیوبی مرتبط با افغانستان، افزایش مخاطبان کانال‌هایی است که اطلاعات و تحلیل‌های توطئه‌محور یا مبتنی بر تئوری توطئه منتشر می‌کنند. پیش‌بینی جنگ جهانی سوم، راز پشت پرده‌ی حمله پوتین به اوکراین یا «گزارش‌های افشاگرانه‌ی از پشت پرده وضعیت سیاسی» افغانستان، تم‌های غالب محصولات این نوع کانال‌ها است. بررسی‌های ما نشان می‌دهد که رویکرد این نوع کانال‌ها اغلب توجه به مسائل جنجالی و حاشیه‌ساز و ترسیم افق‌های عجیب در مورد مسائل آینده است. یکی از کانال‌ها کانال «جمهوری پنجم» است. بازدید برخی از ویدیوهای آن به‌صورت میانگین تا ۱۰۰ هزار بار است. این در حالی است که این کانال به‌صورت پیوسته و گاه در روز چندین ویدیو منتشر می‌کند.

برخی کانال‌ها مانند «عاشقان کابل» با محتوای سرگرم‌کننده و روایت‌های شخصی، طرفداران زیادی دارند. برای مثال، این کانال ویدیوهایی از زندگی روزمره‌ی مردم کابل و موضوعات اجتماعی و تفریحی منتشر می‌کند که با استقبال زیادی روبه‌رو شده است. محتواهای این کانال که در سال ۲۰۱۷ فعالیتش را شروع کرده بیش از ۶۸ میلیون بار دیده شده است. این کانال اغلب در هماهنگی با طالبان از مأموریت‌های مأموران این گروه گزارش تهیه می‌کند. یکی از ویدیوها که زنی را نشان می‌دهد که گویا توسط برادرش ۲۵ سال در زندان خانگی بوده و توسط طالبان آزاد شده است. این ویدیو بیش از ۶۲۶ هزار بازدید داشته است. ویدیوی این کانال از میدان هوایی کابل تحت اداره‌ی طالبان بیش از نیم‌میلیون بازدید گرفته است. 

در غیبت صنعت سرگرمی و افزایش میزان مشتریان محتواهای تولیدشده در کانال‌های یوتیوب مرتبط با افغانستان، بسیاری از کانال‌هایی که محتوای سرگرمی تولید می‌کنند به سراغ ساخت سریال‌های آماتور، درامه و قصه‌های تصویری کوتاه رفته‌اند تا از این کانال‌ها منتشر کنند. یکی از این کانال‌ها کانال «سریال اوگل» است که به‌صورت متوسط هفته دو-سه ویدیو منتشر می‌کند و در طول هفته دست‌کم ۷۰ تا ۱۰۰ هزار بازدیدکننده دارد.

برخی کانال‌های مهاجران افغانستانی نیز جزو کانال‌های محبوب یوتیوبی در افغانستان هستند. این کانال‌ها که عمدتا محتوای سرگرمی و تفریحی و بعضا سیاسی منتشر می‌کنند، هزاران دنبال‌کننده و ده‌ها هزار بیننده دارند. مثلا یکی از کانال‌های محبوب، کانال «خنده‌لند» است که تعدادی از مهاجران افغانستانی مقیم ایران در آن درامه اجرا می‌کنند. این کانال هم‌اکنون بیش از ۳۳ هزار مشترک دارد و محتوای آن از سال ۲۰۱۹ تا اکنون بیش از  17.6 میلیون بار دیده شده است.

حسرت و دلتنگی مهاجران افغانستانی

یکی از ویژگی‌های مهم دیگر کانال‌های یوتیوبی افغانستان این است که تعداد زیادی از مخاطبان آن‌ها را مهاجران و پناهندگان افغانستانی در کشورهای خارجی تشکیل می‌دهند. میلیون‌ها افغانستانی به‌دلیل جنگ و ناامنی‌های پی‌درپی، در دهه‌های اخیر به کشورهای مختلف، از جمله ایران، پاکستان، اروپا، و امریکا مهاجرت کرده‌اند. برای این افراد، یوتیوب به‌ نوعی پل ارتباطی با وطن شده است که از طریق آن می‌توانند تصاویری از زندگی روزمره، خیابان‌ها، کوچه‌ها و مناطق آشنا در افغانستان را ببینند و حس نوستالژی و دلتنگی خود را تسکین دهند.

این مهاجران، به‌ویژه کسانی که دور از خانه هستند و امکان بازگشت به وطن را ندارند، با تماشای ویدیوهایی از زندگی روزمره در کابل، هرات، و دیگر شهرهای افغانستان، به‌طور غیرمستقیم به وطن خود نزدیک می‌شوند. این ارتباط عاطفی باعث می‌شود که ویدیوهای یوتیوبی با مضامین محلی، با استقبال گسترده‌ای از سوی مخاطبان افغانستانی مقیم خارج مواجه شود و به‌عنوان منبعی برای حفظ پیوندهای عاطفی با افغانستان عمل کند. نوعی «نوستالژی مشترک» در میان مهاجران افغانستانی، عامل افزایش بازدیدهای ویدیوهای یوتیوبی با مضامین بومی و محلی است که خود بر اهمیت یوتیوب به‌عنوان یک رسانه‌ی جایگزین تأکید می‌کند.

علی که ساکن امریکا است، می‌گوید وقتی به خانه بر می‌گردد متوجه می‌شود که مادرش کانال‌های یوتیوب افغانستان را می‌بیند. او می‌گوید دیدن محتوای این کانال‌ها برای مادرش بدل به نوعی سرگرمی شده که می‌تواند دلتنگی‌اش را برای وطن تا حدی رفع کند.

بررسی کمنت‌های برخی از این کانال‌ها نیز نشان می‌دهد که بسیاری از مخاطبان آن‌ها از خارج از افغانستان هستند.

دشواری‌های کار تحت حاکمیت طالبان: محدودیت‌ها و فشارها

یکی از چالش‌های اساسی برای یوتیوبرهای افغانستانی، محدودیت‌ها و فشارهایی است که طالبان بر محتوای آنان اعمال می‌کنند. موسیقی در ویدیوها ممنوع شده و مجریان زن موظف به رعایت حجاب کامل هستند. همچنین هرگونه محتوایی که به نحوی از انحا نقض قوانین و خط قرمزهای طالبان محسوب شود، ممکن است باعث بازداشت و تهدید یوتیوبرها شود.

میلاد عزیزی، یکی از یوتیوبرهای مطرح افغانستان که مدیریت کانال «عاشقان کابل» را بر عهده دارد، در مصاحبه‌ای با روزنامه واشنگتن پست اظهار داشت که او به‌دلیل انتشار یک ویدیوی انتقادی، توسط طالبان بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفت. با وجود این مشکلات، بسیاری از یوتیوبرهای افغانستان به‌دلیل نبود فرصت‌های شغلی جایگزین و نیز عدم امکان مهاجرت، به کار خود ادامه می‌دهند. یوتیوب برای آنان نه تنها منبع درآمد است، بلکه راهی برای حفظ ارتباط با دنیای خارج و بیان هویت فردی و اجتماعی‌شان نیز محسوب می‌شود.

طالبان گردانندگان کانال‌های یوتیوب را ملزم به گرفتن جواز فعالیت کرده‌اند. این میکانیسم از یک‌سو باعث می‌شود که تولیدکنندگان محتوای دیجیتال پابندی‌شان را به چارچوب‌های تنظیم‌شده از سوی طالبان نشان بدهند و از سوی دیگر با ثبت رسمی آن زمینه را برای نظارت از خود نیز فراهم می‌کنند.

ارائه‌ی تصویر مثبت از افغانستان، رعایت حجاب و اصول شرعی مورد نظر طالبان و پرهیز از تولید محتوای انتقادی، از الزام‌های اساسی فعالیت تولیدکنندگان محتوای دیجیتال در افغانستان است. به همین خاطر بسیاری از کانال‌هایی که گردانندگان یا تولیدکنندگان آن در افغانستان هستند، مجبور به رعایت این اصول سخت‌گیرانه هستند. تخطی از این اصول یا تولید محتوایی که مغایر با خواسته‌ها و تفکر طالبان باشد می‌تواند پی‌آمدهای سنگینی به‌دنبال داشته باشد.

یک گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر مستقر در لندن نشان می‌دهد که طالبان یوتیوبرها را سرکوب و خاطیان را مجبور به اعتراف اجباری می‌کند. یکی از نمونه‌های معروف آن، بازداشت اجمل حقیقی و همکارانش است. او و سه همکارش از سوی اداره‌ی عمومی استخبارات طالبان دستگیر، مجازات و مجبور به اعتراف اجباری شدند. آنان متهم به حتک حرمت قرآن بودند.

چالش‌های مالی و راه‌کارهای دور زدن تحریم‌های بین‌المللی

یکی از موانع بزرگ یوتیوبرهای افغانستان، تحریم‌های بین‌المللی و مشکلات انتقال درآمد است. سیستم بانکی افغانستان به‌دلیل تحریم‌های جهانی با محدودیت‌های جدی مواجه است و این امر دریافت درآمد از پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب را دشوار کرده است. هیچ تولیدکننده‌ی محتوای یوتیوب در افغانستان نمی‌تواند به‌صورت مستقیم درآمد کانالش را دریافت کند.

وضعیت بد اقتصادی در افغانستان باعث شده است که یوتیوب به منبع درآمد حیاتی برای بسیاری از شهروندان تبدیل شود. در کشوری که متوسط درآمد ماهانه بسیار پایین است، درآمد یوتیوب می‌تواند به زندگی بهتری منجر شود و حتا برخی از یوتیوبرها به‌دلیل تعداد بالای بازدیدهای ویدیوهای‌شان قادر به کسب هزاران دالر در ماه شده‌اند.

یوتیوبرهای افغانستانی مجبور اند از واسطه‌ها در خارج از کشور برای دریافت پرداخت‌های خود استفاده کنند. به‌عنوان مثال، آنان از دوستان یا اقوام خود در کشورهای دیگر مانند امریکا یا اروپا برای دریافت درآمد و انتقال آن به افغانستان کمک می‌گیرند. بررسی‌های ما نشان می‌دهد که تقریبا تمامی کانال‌هایی که از داخل افغانستان محتوا تولید و منتشر می‌کنند، در کشورهای دیگر ثبت شده است. مثلا کانال «همایون افغان» در ترکیه ثبت شده است. کانال «دریچه افغانستان» که عمدتا برنامه‌های بازسازی و «تغییرات مثبت» در افغانستان را بازتاب می‌دهد نیز در ترکیه ثبت شده است. حتا کانال «خنده‌لند» که از ایران فعالیت می‌کند نیز در آلمان ثبت شده است. به‌صورت کل بسیاری از کانال‌ها در امریکا، ترکیه، آلمان، کانادا و کشورهای مشابه ثبت شده‌اند.

ما از خلال گفت‌و‌گو با برخی از یوتیوبران فعال در افغانستان دریافتیم که آنان معمولا درآمد شان را از طریق حواله، یا سیستم‌های انتقال وجه مالی مثل مانی‌گرم و وسترن یونیون و یا از طریق خرید ارز دیجیتال در افغانستان دریافت می‌کنند.

استفاده‌ی ابزاری طالبان

طالبان که به نقش پررنگ یوتیوب در جامعه پی برده‌اند، خود نیز از این پلتفرم برای ترویج دیدگاه‌های حکومتی و کنترل افکار عمومی بهره می‌گیرند. آنان با اعطای مجوز به برخی از یوتیوبرها، به آنان اجازه می‌دهند تا با وزارت‌خانه‌های دولتی همکاری کرده و پروژه‌های دولتی و خدمات اجتماعی را تبلیغ کنند. این سیاست طالبان در عین حال که تلاش برای ایجاد تصویر مثبتی از خود دارد، سبب شده تا کاربران و یوتیوبرهای مستقل برای دوری از مشکلات و سانسور، به نوعی خودسانسوری نیز روی آورند.

کانال‌هایی مثل «افغانستان ما» محتوای تبلیغاتی تولید می‌کنند و تلاش می‌کنند تصویر مثبتی از حکومت طالبان را به نمایش بگذارند. این کانال به انتشار ویدیوهایی از توزیع کمک‌های دولتی، پروژه‌های توسعه‌ای و صحبت‌های مقام‌های طالبان می‌پردازد و سعی دارد به مخاطبان خارجی و داخلی این پیام را منتقل کند که طالبان به‌عنوان حکومتی مشروع در حال تلاش برای پیشرفت کشور است.

برخی از کانال‌ها نیز به فعالیت‌های نظامی، آموزش‌های نظامی و نشان دادن اقتدار نظامی طالبان متمرکز هستند. تعدادی دیگر اما به نشان دادن فعالیت‌های شهرداری‌های طالبان، بازسازی سرک‌ها و معابر و سایر فعالیت‌های طالبان متمرکز هستند.

با این‌حال، بعضی از پربیننده‌ترین کانال‌ها که به سفر به مناطق روستایی و دوردست افغانستان می‌پردازند و ضمن نشان دادن «زیبایی‌های طبیعی افغانستان» از «امنیت سراسری» که توسط طالبان تأمین شده ستایش می‌کنند.

سرانجام می‌توان جمع‌بندی کرد که یوتیوب در شرایط کنونی افغانستان به رسانه‌ای مهم و تأثیرگذار تبدیل شده است. این پلتفرم نه تنها به‌عنوان بستری برای بیان دیدگاه‌های آزاد و غیررسمی عمل می‌کند، بلکه منبع درآمدی حیاتی برای بسیاری از شهروندان کشور است. همچنین، یوتیوب به‌عنوان پلی ارتباطی بین شهروندان داخل و خارج از کشور عمل می‌کند و برای مهاجران افغانستانی، امکان حفظ ارتباط با فرهنگ و زندگی در افغانستان را فراهم می‌آورد.

با این‌حال، آینده‌ی رسانه‌های دیجیتال در افغانستان تحت حاکمیت طالبان همچنان نامشخص است. اگر طالبان کنترل خود را بیشتر کنند، ممکن است دسترسی به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی دشوارتر شود و آزادی بیان بیشتر محدود شود. به‌خصوص تلاش‌های رهبر طالبان برای ممنوعیت نشان دادن تصویر می‌تواند آینده‌ی فعالیت تولیدکنندگان محتوای دیجیتال در افغانستان را نیز به‌شدت تحت تأثیر قرار بدهد. اما به‌رغم همه‌ی این محدودیت‌ها، به نظر می‌رسد یوتیوب و شبکه‌های اجتماعی همچنان به‌عنوان یک رسانه‌ی آلترناتیو و جایگزین برای جوانان افغانستانی و نسل جدید باقی خواهند ماند.