خلاصه‌ی نظرها در مورد کمیسیون اصلاحات انتخاباتی!

اشرف غنی: به باور من، چارچوب بنیادینی که برای اصلاحات نظام انتخاباتی افغانستان ضرورت است، در وجود شکریه بارکزی دیده می‌شود. ایشان به حول و قوه‌ی الله جل‌ شانوهو، این شایستگی را دارد که نظام انتخاباتی ما را در سطح منطقه بی‌نظیر و در سطح آسیا به یک نظام قابل احترام تبدیل کند. از این‌رو، من بی‌هیچ ملاحظه‌ای او را در سمت ریاست این کمیسیون مقرر می‌کنم و از خداوند متعال برایش تبریکات زیاد آرزو می‌کنم. یعنی من با توجه به اهمیت استراتژیک این پست، از ملت و به‌خصوص از بزرگان توقع دارم که این پست را برای او تبریک‌بادی بگویند؛ چرا که بنده تمام موفقیت‌هایم را مرهون مبارک‌بادی‌های دوستانم هستم. اگر گاهی خطا می‌کنم، به این دلیل است که یک تعداد از برادران ما که باید تبریک می‌گفتند، نگفتند! تأثیر ازوست.

عبدالله عبدالله: من قبول ندارم. شکریه بارکزی از نظر من آدم خوبی نیست. او نه تنها به یاری خدا توانایی ریاست در این کمیسیون را ندارد، که انشاءالله از لحاظ سیاسی وابسته معلوم می‌شود. من اگر خدا بخواهد در روزهای آینده با این تقرری مخالفت می‌کنم و اجازه نمی‌دهم که یک‌بار دیگر وطن ما به طرف دیگر برود. ملت مجاهد افغانستان، شایسته‌‌ی آدم‌های بهتر از شکریه بارکزی است. انشاءالله و تعالی آدم بهتری پیدا خواهیم کرد و من از همین حالا این پیروزی را برای مردم عزیز افغانستان تبریک گفته و برای شهدای افغانستان جنت برین آرزو می‌کنم. جای آن‌ها بهشت باد و جای ما که افغانستان است، به امید صلح پایدار و امنیت سرتاسری. زنده‌باد افغانستان! زنده‌باد مردم دلیر افغانستان.

یوسف نورستانی: من فقط قانون را می‌شناسم. هر کاری که در چوکات قانون باشد، از آن طرف‌داری می‌کنم. هر کاری که بیرون از قانون باشد، قبول ندارم. اصلاح نظام انتخاباتی افغانستان، مطابق قانون به خیر و صلاح همه‌ی ملت است. من آن را قبول دارم. هم‌چنان ضروری می‌بینم. اما تقرری شکریه جان بارکزی، اول باید معلوم شود که چه است؟ وقتی معلوم شد، دیده می‌شود که او اصلاحات را از چوکات قانون اساسی و قانون انتخاباتی بیرون می‌کند. من به اراده‌‌ی افراد احترام نمی‌کنم. هرکسی که در چوکات نظام انتخاباتی افغانستان کار شخصی بکند، خداوند او را لعنت کند. اهداف شخصی را خداوند نابود کند. زنده‌باد انتخابات! زنده‌باد قانون اساسی و قانون انتخابات! مرگ بر اهداف شخصی! مرگ بر آدم‌های وابسته و سیاسی که می‌خواهند انتخابات افغانستان را بدنام و بی‌آبرو و بی‌حیثیت و بی‌شرف و بی‌وجدان بسازند. الهی آمین!

فیفا: ما قبلاً فی فا بودیم. اما جبر روزگار مجبورمان کرد، فیفا شویم. به هر صورت، تا جایی ‌که رییس صاحب ما فهمیده، این کمیسیون، پر از افراد سیاسی و وابسته است. افراد سیاسی و وابسته، مثل مار دوسر اند. یک سرش را اگر مواظبت کنی که زهر نپاشد، سر دیگرش را چه کار کنی؟ بهتر است از خیر اعضای این کمیسیون تیر شویم. به والله اگر با این افراد که ما می‌شناسیم، این کمیسیون بتواند نظام انتخاباتی را اصلاح کند. شاید به جای اصلاح، یک دفعه متوجه شویم که قانون جدید انتخابات پاس شده و در صفحه‌ی اول، ماده‌ی اول آن آمده که اشرف غنی اشرف غنی تا زمان ریاست جمهوری خویش، حق دارد رییس جمهور باشد. تفسیر این ماده طبق خواست و نظر خود اشرف غنی صورت گیرد. ما دشمنی شخصی با شکریه بارکزی و باقی اعضای این کمیسیون نداریم؛ اما خدا ریا نکند، این‌ها شایستگی آوردن اصلاحات در نظام انتخاباتی را ندارند و از طرف دیگر، استقلال شخصیت این‌ها مثل برنده‌شدن خود اشرف غنی، دنیای اسرار است. از این‌رو، ما نگرانیم و از حکومت می‌خواهیم که آدم‌های صحیح را در رأس امور قرار بدهند، اگر دل‌شان به کار است.

یکی از اعضای کمیسیون اصلاحات نظام انتخاباتی: بنده‌ خدا را شاهد می‌گیرم که تا هنوز هیچ‌ کارِ خلافی نکرده‌ام. در ادارات زیادی کار کرده‌ام. چیزی که به من گفته شده، درست همان‌طور کرده‌ام. اگر گفته که فلانی پروژه را به فلانی حاجی بده، داده‌ام. اگر گفته که پول سرک بامیان را باید گزارش ندهم، نداده‌ام. اما پولش را نخورده‌ام. اگر هم خورده، بقیه خورده، به خدا اگر قیرانش را دیده باشم. فقط هر سال که من بودجه‌ی سرک بامیان را گزارش نمی‌کردم، یکی دوماه معاشم را یک‌هزار دالر اضافه می‌کردند؛ اما اگر چیزی دیگر دیده باشم، خدا از گردنم بگیرد. من در کار همیشه جانب انصاف را رعایت می‌کنم. از این‌رو، بابت حضور من نگران نباشید، من یک فرزند دل‌سوز میهنم!

شکریه بارکزی: این کشور، از جانب‌های مختلف پرابلم دارد. تنها کمیسیون اصلاح نظام انتخاباتی نیست، شما سری بزنید به وزارت مالیه، تکسی را که این وزارت از مردم جمع‌آوری می‌کند، کجا می‌کند؟ آیا لیست کاستش را هم دارد؟ آیا پارلمنت ما که هرکدام‌شان خود را برای دور بعدی آماده‌ی کاندید‌شدن کرده، از پوست صاف است؟ نمی‌دانم چرا رییس اجرائیه با تقرری من مخالفت دارد؟ از چه می‌ترسد؟ از این‌که من کدام پرابلم برای او خلق کنم؟ یا از این‌که من زیاد هوشیار و فهمیده هستم؟ کدامش؟ من از تلویزیون طلوع ریکویست دارم که یک شب بنده را مهمان کند. من قول می‌دهم ویوی خود را برای آوردن ریفورم در نظام ایلیکشن افغانستان، در حالی بیان کنم که چادرم سرخ باشد. به این معنا که من هم قدر خون شهدا را می‌دانم. جورابم سبز باشد، به این معنا که من بیش‌تر از هرکس دیگری به فیوچر امیدوارم. پیراهنم سفید باشد، به این معنا که بک‌گروند من الحمدلله مثل بک‌گروند بعضی از جهادی‌ها سیاه نیست!

وکلای پارلمان: ما 69 درصدمان تصمیم داریم که در انتخابات آینده‌ی پارلمانی شرکت کنیم. از این‌رو، از حکومت می‌خواهیم که در روز انتخابات زن و مرد ولایت‌مان را مجبور کند به ما رای بدهند. در ضمن، ما از این‌که نمی‌توانیم به منطقه‌ی خود برویم و تا حالا هم نرفته‌ایم، سخت نگرانیم. امیدوارم سرک‌های طیاره‌ی هیلی‌کوپتر زودتر قیر شوند که وزارت دفاع سر ما زیاد بهانه نیاورد. دوست داریم از این‌جا روی رای‌دهنده‌گان دور بعدی خویش را می‌بوسیم، از زن و مرد را! والله خوب است که نظام انتخاباتی افغانستان اصلاح شود، به شرطی که اصلاح شود.