Younus Negah

دیو بدخشانی

دیشب والی بدخشان در یک برنامه‌ی تلویزیونی با چهره‌ی واقعی یک چوچه‌ی حاکم وطنی ظاهر شده بود:

آثار خستگی، بی‌خوابی و نگرانی در چهره‌اش هرگز دیده نمی‌شد. گویا او دیروز نه به خاطر اتفاق خونینی که در ولایت تحت اداره‌اش افتاده رنج وجدان کشیده بود و نه برای جلوگیری از تکرار آن حادثه زحمتی تحمل کرده بود. به کسی می‌ماند که قابلی پلو عروسی همسایه‌اش را خورده و مصروف پاک‌کاری دندان‌هایش است.

با لحن صدا، انکار حقایق و توضیح جانب‌دارانه‌ی دلایل حادثه، می‌کوشید مسئله را کوچک جلوه دهد.

تأکید داشت که حکومت همه‌ی سعی و تلاشش را برای تأمین امنیت بدخشان انجام داده است. فقط همین‌قدر مانده بود که بگوید خانواده‌های جوانانی که هنوز زنده‌اند، باید سپاس‌گزار تلاش‌های حکومت باشند.

بی‌شرمانه تقصیر را به گردن سربازان جان‌باخته می‌انداخت. از جمله گفت، گروهی از سربازان بدون مقاومت کافی سنگر مهمی را یلا داده و باعث شکست شده‌اند.

آشکارا دروغ می‌گفت و از گفتن پاسخ به سوال‌های حساس طفره می‌رفت: پرسیده شد که آیا واقعاً موترهای سربازان تیل نداشت؟ به جای رد یا تأیید آن سوال، توضیح داد که سربازان یکی از سنگرهای واقع در در محل مهم و حاکم بر سایر سنگرها را بدون مقاومت رها کرده‌اند و‌… در پاسخ به این سوال که چرا کمک به آن‌ها نرسیده گفت که جنگ مدت زیادی طول نکشید و زمانی که نیروهای کمکی رسیدند، کار از کار گذشته بود. در بخش اول سخنانش مدت درگیری را حدود سه ساعت گفته بود، ولی این‌جا که رسید آن را به دو الی دوونیم ساعت تقلیل داد.

او با آن ریش رنگ‌شده و صورت بی‌احساسش نماد حکومت افغانستان است. بدخشانی‌ها شاید جزئیات بیش‌تری از خصوصیت حکومتی او بدانند، ولی من شک ندارم که او دیو تیار است و هیچ امیدی نمی‌توان از چنان آدم‌های رنگ‌شده، دروغ‌گو، فریب‌کار و چشم‌پاره داشت.

با این گله‌ی حاکم روزهای سخت‌تر از این چند روز اخیر بدخشان را تجربه خواهیم کرد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *