از زمانی که منطقهی البرز در ولایت بلخ به سطح ولسوالی ارتقا یافت، دو سال میگذرد، اما باشندگان آن میگویند که برخلاف وعدههای طالبان، تا اکنون هیچ اقدامی برای بهبود خدمات در این منطقه صورت نگرفته است. در زمان طالبان، تعداد واحدهای اداریای که ولسوالی خوانده میشود افزایش یافته است. بعضی از شهروندان، از جمله باشندگان ولسوالی البرز، حالا بر این نظر هستند که افزایش تعداد ولسوالیها توسط طالبان بیشتر ابزاری است در دست طالبان محلی تا امتیازات بیشتری را برای قلمرو قدرت خود بهدست بیاورند، بدون آنکه آن امکانات را در این واحدهای نوتأسیس به کار بیندازند.
البرز، که اکنون ولسوالی است، در دوران جنگ طالبان با حکومت پیشین، یکی از پایگاههای مستحکم این گروه به شمار میرفت. پس از تسلط طالبان، فشار نیروهای محلی این گروه باعث شد که منطقهی البرز به سطح ولسوالی ارتقا یابد، اما تغییر نام آن، هیچ تغییری در وضعیت زندگی مردم ایجاد نکرد.
سیفالله (نام مستعار)، مردی حدود ۶۰ ساله که در یکی از دکانهای البرز با دوستانش مشغول صحبت است، به روزنامه اطلاعات روز میگوید: «طالبان البرز را ولسوالی ساختهاند، اما اینجا اندکترین امکانات وجود ندارد. فقط یک نام است، هیچ چیز تغییر نکرده.»
بهگفتهی سیفالله، موقعیت جغرافیایی کوههای البرز، بهدلیل نزدیکی به ولایتهای جوزجان و سرپل، این منطقه را به یکی از پایگاههای امن طالبان در زمان جنگ تبدیل کرده بود؛ «طالبان از مغارههایی که در میان کوهها ساخته بودند، استفاده میکردند. وقتی در جوزجان و سرپل تحت فشار قرار میگرفتند، به کوههای البرز پناه میآوردند، چون برایشان امن بود.»
سیفالله میگوید که در دوران حضور طالبان، این گروه در کوههای البرز مراکز آموزشی و نظامی ایجاد کرده بود؛ «همیشه طالبانِ کلانرتبه به مساجد ما میآمدند و جوانان را تشویق میکردند که به جهاد بپیوندند. خیلی از جوانان محل هم این دعوت را قبول کردند و رفتند، اما حالا طالبان ما را فراموش کردند و هیچ توجهی به ما ندارند.»
باشندگان البرز میگویند که روستاهایی مانند چهارسای، گوردره، چشمهی گزدار و شیرمها، که در مرز میان بلخ و سرپل قرار دارند، سالها بهعنوان پناهگاههای امن طالبان مورد استفاده قرار میگرفتند. نیروهای امنیتی حکومت پیشین بارها برای پاکسازی این مناطق اقدام کردند، اما هرگز موفق نشدند.
نیازالله، یکی از بزرگان قومی منطقهی گوردره میگوید که در دوران حکومت پیشین، بارها با هماهنگی نیروهای وزارت دفاع، وزارت داخله، نیروهای خیزش مردمی و نیروهای هوایی، عملیاتهایی را برای پاکسازی البرز از وجود طالبان اجرا کرد، اما این تلاشها نتیجهای نداشت.
او میافزاید: «حکومت پیشین، سالی یک یا دو بار در کوههای البرز عملیات راهاندازی میکرد، اما حاصلش فقط چند تا عکس و ویدیو بود. طالبان در غارهایی که در میان کوهها ساخته بودند، پنهان میشدند و بعد از رفتن نیروهای حکومتی، دوباره به فعالیتشان ادامه میدادند.»
نیازالله با ابراز پشیمانی از همکاری بخشی از مردم محل با طالبان، میگوید که این گروه پس از به قدرت رسیدن، این منطقه را به باد فراموشی سپرده و هیچ خدماتی به مردم آن ارائه نکرده است.
او روایت میکند: «جوانان ما یا از روی شوق یا از روی مجبوری، در صف طالبان جنگیدند. وقتی جنگ شدید میشد، ما در خانههای خود به طالبان پناه میدادیم و مخفیگاههایی که در کوه ساخته بودیم را در اختیارشان میگذاشتیم. ما مثل یک سپر برای آنان بودیم، اما حالا فراموش شدهایم. در این سه سال که البرز ولسوالی شده، هیچ پروژهای اجرا نشده که برای مردم سهولت ایجاد کند. حتا یک ساختمان برای ولسوالی و فرماندهی امنیه هم نداریم.»
برخی از باشندگان البرز معتقد هستند که ارتقای این منطقه به سطح ولسوالی، بیش از آنکه بر مبنای نیازهای مردم باشد، نتیجهی تلاشهای مقامهای بلندپایهی طالبان برای امتیازدهی به نیروهای بومی این گروه بوده است.
عبدالجبار، یکی از باشندگان البرز ادعا میکند که این تصمیم بیشتر بهدلیل نفوذ قدرتالله ابو حمزه، والی پیشین طالبان در بلخ و نورالهادی ابو ادریس، معاون فعلی والی طالبان در بلخ گرفته شده است تا طالبان محلی از امتیازات بیشتری بهرهمند شوند.
او میگوید: «پس از اینکه البرز به ولسوالی تبدیل شد، تنها چیزی که به ما رسید این بود که ولسوال، معاون ولسوال، قوماندان امنیه و برخی از کارمندان نهادهای دولتی مثل معارف، همه از میان مجاهدان همین منطقه انتخاب شدند.»

قربانی ناامنی
حضور طالبان در البرز طی سالهای گذشته، نه تنها این منطقه را به پناهگاه امن برای جنگجویان تبدیل کرده بود، بلکه باعث شد که دولت پیشین نیز بهدلیل تهدیدات بلند امنیتی، هیچ پروژهی عمرانی و توسعهای در آن راهاندازی نکند. این وضعیت، زندگی باشندگان محل را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
قدرتالله، یکی از باشندگان البرز در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز میگوید که عامل اصلی عقبماندگی این منطقه، خود طالبان بودهاند و حالا که به قدرت رسیدهاند، همچنان هیچ توجهی به این ولسوالی ندارند.
او میگوید: «در بیش از ۱۰ سال که طالبان در این ولسوالی بودند و برای عملیاتها بین جوزجان و سرپل رفتوآمد داشتند، هیچ پروژهای در منطقهی ما اجرا نشد. ترس وجود داشت. هیچ نهادی جرأت نمیکرد که برای ما کار کند.»
باشندگان البرز نه تنها از نبود پروژههای عمرانی و توسعهای رنج میبرند، بلکه بهدلیل نبود امکانات درمانی، زندگیشان به خطر افتاده است. در این ولسوالی، هیچ شفاخانهی مجهزی وجود ندارد و درمانگاههای محدود نیز از کمبود داکتر و تجهیزات رنج میبرند.
عزتالله، یکی از باشندگان البرز تجربهی تلخی از نبود خدمات درمانی در این ولسوالی دارد. او ماه گذشته، پس از سه ساعت سفر دشوار با موتورسایکل و عبور از تپههای خاکی، همسر باردار خود را به درمانگاه البرز رساند، اما با چهرهی خسته و خاکآلود دریافت که در این مرکز حتا یک قابله هم حضور ندارد.
عزتالله روایت میکند: «همسرم درد شدید داشت. تمام شب درد کشید. هیچ کاری از دستم برنمیآمد. در منطقهی ما نه داکتر است و نه شفاخانه. مجبور شدیم تا صبح صبر کنیم. هر لحظه فکر میکردم که همسرم را از دست میدهم. ساعت ۱۰ صبح به کلینیک رسیدیم، اما داکتر نبود. تا ساعت ۱۲ منتظر کسی ماندم که فقط نامش قابله بود، اما هیچ چیز از طبابت نمیدانست.»
این نخستینبار نبود که خانوادهی عزتالله قربانی نبود خدمات درمانی میشد. سال گذشته، هنگامی که همسرش در حال زایمان بود، بهدلیل نبود امکانات صحی، نوزادشان جان داد.
عزتالله میگوید: «این وضعیت باید تغییر کند. بسیاری از زنان حامله جان خود را از دست میدهند و نوزادانشان حتا فرصت زندگی پیدا نمیکنند.»
حشمتالله، یکی دیگر از باشندگان البرز در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز میگوید که حضور طالبان در سالهای گذشته، مانع از توسعهی زیرساختهای درمانی شده است؛ «کلینیکهای ما هیچ چیزی ندارند. داکترها فقط معاینه میکنند و سیروم تزریق میکنند. اینجا نمیدانم برای چه ساخته شده، چون هر بار که بیمار میآوریم، میگویند به مزار شریف ببرید، ما بستر نداریم.»
کارمندان مراکز درمانی این ولسوالی نیز نبود امکانات و تجهیزات لازم را تأیید میکنند. آنان میگویند که خدمات کنونی برای جمعیت ۷۵ هزار نفری این منطقه کافی نیست و مردم ناچار هستند برای درمان بیماران خود به مزار شریف سفر کنند.
شمسالله (اسم مستعار)، یکی از داکتران محل به روزنامه اطلاعات روز میگوید: «از لحاظ نیروی انسانی مشکل نداریم، اما امکانات بسیار محدود است. اینجا فقط یک کلینیک ابتدایی داریم، درحالیکه نیاز به یک شفاخانهی مجهز داریم. ما امکان درمان بیماران عاجل و آنانی که وضعیت وخیمی دارند، نداریم.»
او میافزاید در حال حاضر، این ولسوالی تنها هفت مرکز ابتدایی صحی دارد که هیچیک قادر به ارائهی خدمات درمانی پیشرفته نیستند.

تشنگی در سرزمین فراموششده
مردم البرز نه تنها از نبود خدمات درمانی و زیرساختهای اساسی رنج میبرند، بلکه حتا به ابتداییترین نیاز زندگی، یعنی آب آشامیدنی سالم نیز دسترسی ندارند. در بیشتر روزهای سال، آنان ناچار هستند آب مورد نیاز خود را از آب باران، آبهای جمعشده و منابع دوردست تأمین کنند.
باشندگان این ولسوالی میگویند که منابع آبیشان تنها کندههایی است که برای نگهداری آب باران، سیلابها و برفهای زمستانی ساخته شده است. کندهها، در واقع گودالهایی اند که مردم محل با کندن زمین ایجاد کردهاند.
عبدالقدوس، یکی از باشندگان البرز در گفتوگو با روزنامه اطلاعات روز میگوید: «ما آب خوردنی پاک نداریم. همین کندههایی که خودمان ساختهایم، ذخیرهگاه آب باران است. اگر باران شود، آب داریم، اما اگر نشود، مجبوریم از آب شور استفاده کنیم.»
او میگوید که در هر خانواده، یک نفر وظیفه دارد تا هر روز آب مورد نیاز را تهیه کند؛ «ما هر روز باید یک ساعت یا بیشتر پیادهروی کنیم تا به این کندههای آب برسیم. یک نفر از خانواده فقط برای همین کار است و دیگر نمیتواند هیچ کاری انجام دهد.»

مشکل تنها سختی دسترسی به آب نیست؛ بسیاری از خانوادههایی که کندههای شخصی ندارند، مجبور هستند برای دریافت آب هزینه بپردازند. برخی از خانوادهها باید برای یک بشکهی ۲۰ لیتری، ۲۰ افغانی پرداخت کنند، مبلغی که در شرایط اقتصادی دشوار، بار سنگینی برای مردم این منطقه است.
زمری، یکی از باشندگان محل میگوید: «کندهها یا ذخیرههای آب که در گوشهوکنار ساخته شده، مال پولدارها است. ما تا پول ندهیم، به ما آب نمیدهند. هر لیتر آب را در مقابل یک افغانی میخریم.»
البرز، منطقهای که زمانی یکی از پایگاههای استراتژیک طالبان بود، پس از سقوط حکومت پیشین به سطح ولسوالی ارتقا یافت. اما این ارتقا هیچ تغییری در زندگی مردم ایجاد نکرد. برخلاف وعدههای طالبان، نه زیرساختی ساخته شد، نه خدمات درمانی بهبود یافت، و نه پروژههای عمرانی اجرا شد. مردم همچنان از نبود جاده، کمبود امکانات درمانی، فقر شدید و بحران آب رنج میبرند. بسیاری از باشندگان البرز که روزی طالبان را پناه داده بودند، اکنون احساس میکنند که فراموش شدهاند.