افغانستان و تلاش ایجاد توازن در رقابت‌های فزاینده‌ی ایران-سعودی

منبع: گاردین

نویسنده: فرهاد پیکار

برگردان: حمید مهدوی

اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان، با حمایت از عملیات عربستان سعودی علیه حوثی‌ها، یک گروه شیعه‌ی یمنی که از حمایت ایران برخوردار است، کشور پرآشوبش را در معرض خطر یک جنگ نیابتی سنی-شیعه قرار می‌دهد. اگر رهبران افغانستان نتوانند در روابط این کشور با عربستان سعودی و ایران توازن را حفظ کنند، مردم‌شان را با خطر قطبی‌شدن و گیرماندن در یک کشاکش قدرت منطقه‌ای مواجه می‌سازند. اما اگر کابل خوب بازی کند، نقش تاریخی دوسوگرایی افغانستان در فضایی که در آن کشورها نفوذ متضاد دارند، می‌تواند برای حفظ توازن قدرت در منطقه استفاده شود. در حالی که تحت رهبری اشرف غنی، روابط افغانستان با سعودی‌ها بیش از هر زمان دیگری بهتر بوده است، سفر رهبران افغانستان در 19 و 20 ماه آپریل به تهران، نشان داد که کابل به دنبال ایجاد توازن در روابط با همسایه‌ی غربی‌اش نیز هست. در جریان سفر هفته‌ی گذشته، غنی و حسن روحانی، همتای ایرانی‌اش، آغاز همکاری‌های بیش‌تر در زمینه‌ی تجارت، تکنولوژی و فرهنگ میان دو کشور را اعلام کردند. این دو کشور هم‌چنان در زمینه‌ی به اشتراک‌گذاری اطلاعات استخباراتی در زمینه‌ی تروریسم و قاچاق مواد مخدر توافق کردند.

از آن‌جایی که افغانستان قبلا میدان «بازی بزرگ» قرن نوزدهم میان امپراتوری‌های بریتانیا و روسیه بوده است، تلاش برای ایجاد و حفظ توازن میان قدرت‌های رقیب برای این کشور تازگی ندارد. هم‌چنان این کشور در جریان جنگ سرد میان ایالات متحده و روسیه و اخیراً میان پاکستان و هند گیر مانده بود. تا حدودی، این کشور از رقابت ایران-ایالات متحده نیز متأثر شده است.

اما از آن‌جایی که این کشور به‌سختی تلاش دارد تا از چندین دهه جنگ خودش را نجات بدهد، تقابل ریاض-تهران می‌تواند برای افغانستان ویرانگر باشد. حتا اگر جنگ نیابتی جاری در یمن در داخل مرزهای این کشور باقی بماند، تنش‌های فرقه‌ای مشابه در افغانستان، جایی که عربستان سعودی و ایران نفوذ چشم‌گیری بر گروه‌های مخالف قبیله‌ای و رهبران مذهبی دارند، بروز خواهد کرد.

روابط کابل-ریاض

بسیاری از افغان‌هایی که عربستان سعودی را به عنوان سرزمین مقدس می‌بینند؛ سرزمینی که دو مکان مقدس و بزرگ مسلمانان را در شهرهای مکه و مدینه‌ی خود جای داده است، نسبت به این کشور تصور مثبت دارند. سعودی هم‌چنان به مجاهدین افغانستان در جنگ علیه نیروهای شوروی کمک کرد. عربستان سعودی یکی از سه کشوری بود که رژیم طالبان را‌ قبل از این‌که در سال 2001 سرنگون شود، به رسمیت شناخت.

نفوذی که ریاض روی گروه‌های فعال مخالف حکومت دارد- از جمله طالبان، حزب اسلامی گلبدین حکمت‌یار، شبکه‌ی حقانی و دیگر گروه‌های مجاهدینی که اکنون بخشی از حکومت کابل را تشکیل می‌دهند– این کشور را در هرنوع توافق صلح با گروه‌های شورشی مؤثر می‌سازد.

رییس جمهور غنی از روابط حکومتش با عربستان سعودی امیدواری زیادی دارد. غنی از زمان رسیدن به ریاست جمهوری در ماه سپتامبر سال گذشته، دو بار به سرزمین مقدس مسلمانان سفر کرده و علناً از پادشاه عربستان خواسته است تا از نفوذش بر پاکستان برای آغاز گفت‌وگوهای صلح میان کابل‌، اسلام‌آباد و گروه‌های شورشی استفاده کند. طرف‌داری ضمنی کابل از «عملیات طوفان قاطع» در اول ماه آپریل‌ که کمتر از یک هفته بعد از آغاز حملات هواپیماهای جنگی عربستان سعودی و متحدانش علیه حوثی‌ها در یمن واقع شد، جای تعجب ندارد. غنی امیدوار است که در بدل حمایت از مداخله‌ی نظامی عربستان سعودی در یمن، شاهد حمایت باالمثل پادشاهی عربستان سعودی در تلاش‌های جاری صلح با طالبان باشد.

نفوذ ایران

ایران، مانند عربستان سعودی، از چندین دهه هرج‌و‌مرج و آشفتگی در افغانستان برای پیشروی میان رهبران سیاسی و نظامی محلی استفاده کرده است. این کشور در میان شیعه‌ها که حدود 20 درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می‌دهند، نفوذ قابل توجهی دارد. افغانستان محاط به خشکه هم‌چنان با ایران 900 کیلومتر مرز مشترک دارد، که این کشور را برای تجارت و دسترسی به منابع آبی فرامرزی به یک همسایه‌ی کلیدی تبدیل کرده است. مهم‌تر از همه، تهران می‌تواند از نفوذش روی 3 میلیون پناهنده‌ی افغانستان در این کشور استفاده کند و کابل را تحت فشار قرار دهد، یا حتا با اخراج مهاجران، کشور را بی‌ثبات سازد.

در جریان سیزده سال گذشته، با وجود حضور ده‌ها هزار سرباز ایالات متحده و ناتو در افغانستان، روابط کابل-تهران به شکل تاریخی‌ای خوب بوده است. دفتر حامد کرزی، رییس جمهور پیشین، به خاطر دریافت منظم «بوری‌های پول نقد» یا «پول ارواح» از سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و تهران، بدنام بود. در مقطعی در جریان تصدی کرزی، حتا کابل را میانجی باالقوه میان واشنگتن و تهران می‌دانستند.

بخشی از حوصله‌مندی ایران در برابر دیپلماسی دوسویه‌ی افغانستان، از شناخت تهران از واقعیت‌ها در منطقه سرچشمه می‌گیرد. یک افغانستان بی‌ثبات می‌تواند توسط دشمنان ایران برای ایجاد ناامنی در امتداد مرزها یا در داخل قملرو ایران استفاده شود. برای تهران، قاچاق مواد مخدر و گسترش دولت اسلامی در آسیای مرکزی، مسایلی اند که صرف می‌توانند از طریق همکاری فرامزی با افغانستان حل‌و‌فصل شوند. عربستان سعودی نیز می‌تواند از عناصری در داخل افغانستان استفاده کند و جنگ را به ایران بکشاند، همان‌طور که شورشیان حوثی هشدار داده‌اند، حملاتی را در داخل پادشاهی عربستان انجام خواهند داد.

واشنگتن غیرقابل پیش‌بینی

بسیاری از صاحب‌نظران هشدار دادند که احتمالاً ریاض کابل را تحت فشار قرار خواهد داد تا با آغاز حملات زمینی توسط ائتلاف کشورهای عربی، گروه‌های کوچکی از نیروهایش را [به کمک این نیروها] بفرستد؛ سناریویی که افغانستان را به نوع جدیدی از جنگ مسلحانه در داخل کشور و در منطقه خواهد کشاند.

افزایش هرگونه خشونت در افغانستان، با حمایت کشورهای منطقه، می‌تواند اوضاع را برای هزاران تن از نیروهای امریکایی مستقر در افغانستان خطرناک بسازد. ایالات متحده‌ که در حال حاضر به حملات هوایی ائتلاف به رهبری عربستان سعودی در یمن کمک استخباراتی و لوجیستیکی می‌کند، روی ریاض نفوذ کافی دارد تا این کشور را از درگیرکردن افغانستان در هرگونه اتحادهای نظامی بازدارد.

از آن‌جایی که رقابت میان عربستان سعودی و ایران بالا گرفته و کشورهای مسلمان را تحت فشار قرار می‌دهد تا جهت‌گیری کنند، الزامی است که افغانستان روابط تقویت‌شده‌اش با عربستان سعودی را حفظ کند و در عین زمان، از روابط استراتژیکش با ایران محافظت کند. عبور از این وضعِ دشوار برای رهبری جدید در کابل یک چالش خواهد بود؛ اما این تنها راه صلح‌آمیز جلوگیری از درگیری بیش از حد افغانستان در این بازی بزرگ جدید است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *