Photo: @UNFPA

کشتنِ مادران

یادداشت روز

افغانستان تحت حاکمیت طالبان جای خطرناکی برای مادر شدن است. روزنامه گاردین به نقل از سازمان صحت جهانی گفته است که در افغانستان روزانه ۲۴ مادر جان خود را به دلایل قابل پیش‌گیری و به خاطر عدم دسترسی به امکانات صحی از دست می‌دهند. امکانات صحی‌ای که می‌توانند جان مادران را نجات دهند، توسط حکومت طالبان از دسترس زنان خارج شده‌اند. به بیانی دیگر، ما تنها با پدیده‌ی عام زن‌ستیزی روبه‌رو نیستیم؛ وضعیت حاضر وضعیت «کشتن مادران» است.

کشتن با هزار زخم

طالبان می‌توانند کشتن ۲۴ زن در یک روز را انکار کنند و بگویند که دست به چنین کاری نزده‌اند. اما نمی‌توانند انکار کنند که این زنان به خاطری جان خود را از دست می‌دهند که طالبان آنان را در موقعیت مردن قرار داده‌اند. حکومت طالبان به زنان اجازه نمی‌دهد که کار کنند و درآمد داشته باشند؛ حکومت طالبان نمی‌گذارد که زنان تحصیل کنند؛ حکومت طالبان به زنان اجازه‌ی حرکت و سفر نمی‌دهد و برای سفر زنان شرایط دشواری گذاشته است؛ حکومت طالبان به نگرانی‌ها و اعتراضات زنان توجهی نمی‌کند؛ حکومت طالبان از طریق تهدید و ارعاب و آزار فضا را برای زندگی امن شهروندان تنگ ساخته و اکثر متخصصان را مجبور کرده که افغانستان را ترک کنند.

حال، زنی را تصور کنید که قرار است در یک قریه‌ی دورافتاده طفل به دنیا بیاورد. در قریه‌ی او داکتر و دوا و کلینیک نیست؛ او برای این که به یک شهر کلان برود (مثلا به کابل)، نیاز به پول سفر و هزینه‌ی شفاخانه دارد. پول ندارد، چون هم خودش بیکار است و هم شوهرش. او حتا وقت کافی در اختیار ندارد که خود را به یک شهر بزرگ برساند. حتا اگر خود را به کابل برساند، متخصصانی که هنوز در کشور مانده‌اند تعدادشان کمتر از آن است که بتوانند به نیاز تمام زنان رسیدگی کنند. متخصصان زن یا کشور را ترک کرده‌اند یا از ترس و تحت فشار محدودیت‌های پرشمار طالبان دست از کار کشیده‌اند و خانه‌نشین شده‌اند. در چنین احوالی، وقتی زنی جان خود را از دست می‌دهد، آن که جان او را ستانده است، کیست؟ این شبکه‌ی فشارها و محروم‌سازی‌های تحمیل‌شده توسط طالبان است که بر تن و روان زن هزار زخم می‌زند و زن افغانستان با همین هزار زخم از پا می‌افتد و نابود می‌شود.

طالبان فرصت آگاهی و خودآگاهی را از زنان گرفته‌اند، چون نمی‌گذارند زنان درس بخوانند. این یک گام برای ناتوان‌سازی زنان است. زنی که سواد نداشته باشد و به اطلاعات مفید صحی (و جز آن) دسترسی نداشته باشد، از کجا بداند که در پروسه‌ی باردار شدن، نُه ماه حاملگی و زمان زایمان چه‌گونه از صحت خود مراقبت کند؟ زنان دیگری که در قریه و اطراف او هستند و سواد و آگاهی لازم را ندارند، چه‌گونه به او کمک کنند؟

طالبان فرصت کار و سفر آزادانه را از زنان گرفته‌اند. زنی که  درآمد و پول ندارد و حق ندارد به صورت آزادانه در کشور خود سفر کند یا حتا به راحتی از خانه‌ی خود بیرون بیاید، چه‌گونه می‌تواند در موقع نیاز، مثلا برای به دنیا آوردن طفل یا برای تداوی بیماری‌ خود، خواهان کمک حرفه‌ای و تخصصی شود (در حالی که باید در برابر دریافت کمک تخصصی باید پول بپردازد)؟

طالبان از یک سو روابط زن و مرد را طبق کُدهای قبیله‌ای و سنتی خود به شدت محدود ساخته و قاعده‌ی ارتباط مرد با مرد و زن با زن را حاکم ساخته‌اند، از سوی دیگر جلو متخصص شدن زنان را گرفته‌ و تحصیل زنان را ممنوع کرده‌اند. اگر بنا باشد که داکتر مرد مریض زن را نبیند و داکتر زن وجود نداشته باشد (چون طالبان نمی‌خواهند وجود داشته باشد)، زنی که به شدت نیازمند مراقبت صحی است، چه کار باید بکند؟ اگر زنی محرم مرد نداشته باشد، اما ناگزیر باشد که هم سفر کند و هم نزد یک داکتر مرد برود (و هر دو در نزد طالبان ممنوع است)، جز آن که بمیرد دیگر چه چاره‌ای دارد؟

طالبان اگر مادران افغانستان را با گلوله و شمشیر نمی‌کشند، با هزار زخمی که در تاریکی بر تن و روان‌شان می‌زنند می‌کشند.