رضا، دانشآموز مکتب سلطان غیاثالدین غوری هرات، زمانی که به دروازهی مکتب میرسد، کلاه و دستار را از کیف خود بیرون میکند و به سر میگذارد تا اجازهی ورود به مکتب را پیدا کند. بدون یونیفورم، اجازهی رفتن به صنف برایش داده نمیشود.
او میگوید در مسیر رفتن به مکتب، وقتی لنگی بر سر دارد، از سوی مردم مورد تمسخر قرار میگیرد؛ «خیلی احساس حقارت میکنم. در بین راه مردم، من و همصنفیهایم را تمسخر میکنند و برایمان میگویند جوجهملاها را ببینید. متوجه باش لنگیات نیفتد! این را ببین، لنگی از وزناش سنگینتر است. دم لنگیات به زمین گیر کرده، جمعاش کن! از این قبیل حرفها به ما میگویند.»
این تنها رضا نیست؛ شمار زیادی دیگر از دانشآموزان نیز کلاه و دستار را تنها هنگام ورود به مکتب میپوشند و پس از پایان درس و خروج از دروازه، آن را دوباره در کیفشان پنهان میکنند.
رضا که در حین مصاحبه چند بار لنگیاش از سر افتاد و دوباره آن را پیچاند، میگوید وقتی وارد مکتب میشود آن را به سر میگذارد و با نواختن زنگ رخصتی، آن را داخل کیف خود میگذارد؛ «با لباس محلیای که فعلا برای ما یونیفورم گفته شده، در اذیت هستیم. لباس محلی، پیراهن و تنبان بلند است و به سختی به آن عادت میکنیم. از طرفی، رنگهای لباسها که سفید و آبی تعیین شده، زود کثیف میشود و نیاز به شستوشوی روزانه دارد. لباس دانشآموز باید راحت باشد.»
او میافزاید: «دانشآموزان لنگی را به وسیلهی سرگرمی تبدیل کردهاند. لنگی و یونیفورم جدید، نظم و انضباط مکتب را برهم زده است. در ساعتهایی که استاد در صنف حضور ندارد، دانشآموزان با لنگیهای یکدیگر بازی میکنند. یکی لنگی دیگری را بالا و پایین میاندازد. همدیگر را تمسخر میکنند.»
بهزاد، دانشآموز مکتب انقلاب هرات، لباس سفید به تن دارد و لنگی را همراه با کتابهایش داخل کیف میگذارد تا آماده رفتن به مکتب شود.
او به اطلاعات روز گفت: «از روز اول شروع مکاتب، ابلاغیهی ریاست معارف به سر صنف خوانده شد. چندینبار تأکید کردند که هر دانشآموزی که این یونیفورم را نپوشد، ضمن اینکه اجازهی ورود به مکتب برایش داده نمیشود، پنج روز هم غیرحاضر خواهد شد.»
این دانشآموز هراتی نیز میگوید بهدلیل تمسخر مردم در مسیر مکتب و احساس حقارتی که بهخود میگیرد، زمانی که وارد مکتب میشود لنگی را بر سر میگذارد.
او گفت: «بین راه، وقتی به مکتب میروم، خیلی احساس بدی دارم. مردم با نگاه تحقیرآمیز ما را تمسخر میکنند. حتا تصمیم گرفتم که دیگر مکتب نروم، اما پدر و مادرم گفتند این وضعیت طالبانی دوام نمیکند. گفتند: خیر است، بچیم مکتبات را برو. من هم لنگی را داخل کیف کتابهایم میگذارم و وقتی به دروازهی مکتب میرسم، به سر میگذارم. چاره نیست، مجبوریم این حقارت را بپذیریم.»
بهزاد میگوید طالبان روی تطبیق یونیفورم جدید پافشاری دارند و به دانشآموزانی که یونیفورم مورد نظر این گروه را رعایت نمیکنند، چندین روز برایشان اجازهی ورود به مکتب را نمیدهند و آنان را از درس محروم میکنند.
او میافزاید که برخی از همصنفیهایش گفتهاند ترجیح میدهند مکتب نروند تا اینکه بخواهند با پوشش تحمیلی طالبان در صنف حاضر شوند.
در ماه حوت سال گذشته، وزارت معارف طالبان دستورالعملی دربارهی یونیفورم جدید منتشر کرد. بر اساس این دستور، لباس دانشآموزان شامل پیراهن و تنبان است که قد پیراهن باید تا پایین زانو باشد. داشتن کلاه سفید یا دستار نیز الزامی است.
رنگ یونیفورم برای دانشآموزان صنف اول تا نهم آبی آسمانی و برای دانشآموزان صنفهای دهم تا دوازدهم سفید تعیین شده است. برای آموزگاران نیز پوشیدن پیراهن، تنبان، دستار یا کلاه اجباری است. استادان مدارس دینی حتما باید دستار ببندند.

آموزگاران؛ در صف اجباریپوشی
محدودیتهای طالبان آموزگاران را نیز همانند دانشآموزان هدف قرار داده است. آموزگاران نیز ریشهایشان را بلند کردهاند، برخی لنگی بر سر دارند و برخی هم با کلاه سفید در صنف حضور پیدا میکنند.
آموزگاران مکاتب دولتی در هرات با انتقاد از پوشش تحمیلی، تأکید دارند که طالبان بهجای تمرکز بر ظاهر، باید توجه خود را بر کیفیت آموزش، ارتقای سطح علمی، استخدام استادان شایسته و حل مشکلات بنیادی نظام تعلیم و تربیه معطوف کنند.
غلامسخی، یکی از آموزگاران مکاتب دولتی هرات به اطلاعات روز میگوید: «تحمیل پوشش طالبانی بر دانشآموزان آسیب جدی بر روند آموزش و پرورش کشور وارد کرده است. آنان تلاش دارند جایگاه علم و دانش را در جامعه بیارزش کنند.»
او که اکنون با لنگی و ریش بلند تدریس میکند، افزود: «فضای مکاتب فعلا تبدیل به مدارس دینی شده و حتا برای ما دشوار شده است که فرق بین مکتب و مدرسهی دینی را تشخیص بدهیم. این کار اقدام تحمیلی است که دانشآموز استقلال ندارد. در مکاتب، سختگیری زیادی برای تحمیل این پوشش صورت میگیرد. کارمندان امر به معروف هم در شهر و هم در ولسوالیها نظارت جدی دارند.»
غلامسخی همچنین از خشونت نسبت به آموزگاران خبر میدهد و میگوید یکی از همکارانش تنها بهدلیل کوتاه بودن ریشاش، چندین ساعت در کانتینر ریاست معارف زندانی شده است؛ «سختگیری و رشد افکار طالبانی در معارف به حدی است که یکی از آموزگاران چند روز پیش بهخاطر طی مراحل اسناد اداریاش به معارف مراجعه کرده بود. چون ریشاش کمی کوتاه بود، او را در داخل کانتینر در ریاست معارف برای چندین ساعت قید کرده بودند. مأموران امر به معروف در ماه دو مرتبه به مکاتب سر میزنند و ریش و لباس استادان را نظارت میکنند. شرایط بسیار دشواری بالای آموزگاران وضع کردهاند. هیچ برنامهای برای ارتقای سطح علمی و کیفیت تدریس ندارند و فقط چسبیدهاند به ریش، کلاه و لنگی.»
او میافزاید، آموزگارانی که پوشش مورد نظر طالبان را رعایت نکنند، از سوی مأموران امر به معروف این گروه بازخواست میشوند و حتا تهدید به شکنجه و اخراج نیز میشوند.

وقتی لنگی باعث اخلال تدریس میشود
عصمتالله، آموزگار دیگر مکاتب دولتی هرات نیز به اطلاعات روز میگوید که از پوشیدن لنگی به سبک طالبان دل خوشی ندارد، ولی ناگزیر است برای جلوگیری از آزار مأموران طالبان، کلاه سفید به سر کند.
او گفت: «ریش، کلاه و لنگی بر آموزگاران نیز رفتهرفته اجباری میشود. لنگی دانشآموزان وسیلهی سرگرمیشان شده است. در ساعتهای درسی من، بهدلیل شوخی بیمورد دانشآموزان با لنگیهایشان، مجبور شدم به آنان بگویم لنگیهایشان را از سر بردارند تا درس اخلال نشود. درب صنف را نیز میبندم که اگر هیأت معارف زمانی داخل صنف شد، متوجه شوم و به دانشآموزان بگویم لنگیهایشان را دوباره به سر کنند.»
بهباور این آموزگاران، طالبان با تغییر یونیفورم به شکل «پوشش مدرسهای»، در پی تبدیل مکاتب به مدارس دینی هستند و میخواهند دیدگاههای افراطی خود را در میان دانشآموزان ترویج دهند.
مولوی رحمتالله جابر، رییس معارف طالبان در هرات از یونیفورم دانشآموزان دفاع و بر دوام آن تأکید کرده است. او در نشستی در هرات گفته است: «ما الحمدالله مسلمانیم و در یک کشور اسلامی زندگی میکنیم. الحمدالله یک نظام ١٠٠ درصد اسلامی در افغانستان حاکم است. در ضمن، ما افغان هستیم. به این اساس، لباسی که قبلا برای دانشآموزان تعیین شده بود، تغییر کرده و جایگزین آن یک لباس سنتی، محلی و عنعنوی افغانها که رسم و رواجشان بوده و هست، بهعنوان یونیفورم جدید در نظر گرفته شده که انشاءالله قابل تطبیق و اجرا است.»
این نخستینبار نیست که طالبان محدودیت پوشش برای دانشآموزان وضع میکنند. در دورهی نخست حاکمیت این گروه در سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ میلادی نیز پوشیدن پیراهن، تنبان و لنگی برای دانشآموزان اجباری بود و کسانی که از این دستور سرپیچی میکردند، از رفتن به مکتب باز میماندند.
یادداشت: نامهای مصاحبهشوندگان مستعار است.