اگر میخواهید بخشی از مشکل نه، بلکه بخشی از حل مشکلات موجود در افغانستان باشید، پس باید اول “باور”های کهنۀ تان را در “باطله دانی” بیاندازید و به مسایل و مشکلات سیاسی و اجتماعی موجود نگاه تازه داشته باشید.
بگونه مثال ما باید بجای این که افغانستان را ملکیت آبایی خود و یا قوم خود بدانیم باید نظریه “قرارداد اجتماعی” را جاگزین آن بسازیم و به این باور باشیم که بر اساس یک قرارداد اجتماعی که همانا قانون اساسی است همه ما شهروندان برابر این کشور هستیم. هیچ یکی از ما بر دیگری برتری ندارد.
مطالعه تجربه سایر ملتها میتواند ما را در تشخیص و حل مشکلات سیاسی و اجتماعی موجود در کشور کمک کند.