تغییر نگاه به ماهیت جنگ افغانستان و تردید در آزاد بودن گروه طالبان کم کم سراسری شده و سیاستمداران نیز به این واقعیت پی میبرند. تاکنون این فرضیه که گروه طالبان با حمایت و اوامر سیاستمداران پاکستان و سازمان استخبارات نظامی این کشور علیه دولت افغانستان و نیروهای خارجی میجنگند، صرفا به عنوان یک فرضیهی ضعیف مطرح بود. بسیاریها حتا خود حکومت، جریانهای سیاسی و سیاستمداران مطرح کشور جنگ افغانستان را یک مبارزهی ایدیولوژیک از سوی بنیادگرایان اسلامی و اعمال دهشتافگنی و هراسافگنانه را عملیاتهای استشهادی مسلمانان رادیکال در برابر کفار و نظامیان آمریکایی میپنداشتند. این دیدگاه در میان نیروهای محافظهکار، مذهبی و علما باورمندان بیشتری داشت و حتا مجاهدین و سیاستمداران با گرایشهای سلفی نیز بر همین دیدگاه باقی ماندند. به همین خاطر، علیرغم یازده سال تلاش گسترده برای دور کردن مردم از طالبان و ایجاد تغییر در ذهنیت مردم، هیچگاه روند جلب و جذب به صفوف طالبان و دیگر گروههای مخالف مسلح دولت قطع نشد و مدارس و مساجد همچنان به عنوان پایگاههای نظامی و فرهنگی آنها باقی ماندند. اکنون به نظر میرسد کم کم سیاستمداران افغانستان نیز به درک متفاوتی از گروه طالبان و جنگ مسلحانهی این گروه در افغانستان میرسد. دو روز پیش عبدالرب رسول سیاف، رهبر حزب دعوت اسلامی با اتخاذ موضع تندی در برابر طالبان گفت که این گروه «نوکر بیگانه» است و از خود اختیاری ندارد. وی گفت که صلح با گروهی که از خود هیچارادهای ندارد، بیمعنا است. منظور آقای سیاف از وابستگی یا نوکر بودن طالبان، فرضیهی وابستگی این گروه به سازمان استخبارات نظامی پاکستان است. دفتر ریاست جمهوری نیز به این اظهارات واکنش نشان داد و گفته است که حکومت افغانستان با طالبانی صلح مینماید که از خود اراده و اختیار دارند.
حکومت افغانستان برای حفاظت از روند مصالحه لحنی محتاطانه و ادبیات نرم و سازشگرانهای را در برابر طالبان اختیار کرده است. در اظهار نظرها، لحن و ادبیات گفتار سخنگویان و مسئولان رسمی حکومتی هزاران مصلحت سیاسی و قومی به خاطر مصالحه در نظر گرفته شده و تلاش مینمایند سخنان و واژههایی به کار نبرند که باعث دلخوری یا خشم رهبران و فرماندهان طالبان شود. به همین خاطر رییس جمهور کرزی و دیگر مقامهای بلندپایهی حکومت هیچگاه در برابر جنایتها و اعمال تخریبکارانهی طالبان جسورانه و قاطعانه موضع نگرفتهاند. برخی سیاستمداران نزدیک به حکومت نیز با این مصلحتهای سیاسی حکومت همراه شده و همان ادبیاتی را پیروی کردهاند که حکومت به خاطر حفظ روند مصالحه طرح کرده است.
لحن صرح آقای سیاف در برابر طالبان نشان دهندهی عبور از مصلحتهای سیاسی حکومت در برابر این گروه است. آقای سیاف از نزدیکترین افراد به رییس جمهور کرزی بود و تاکنون با اظهار نظرها و سیاستهای خود از تمامی سیاستهای حکومت و آقای کرزی حمایت کرده است. سیاف، صبغتالله مجددی و نعمتالله شهرانی به عنوان دانش آموختگان الازهر که به دلیل شهرت علمی و جایگاه مردمی و سیاسیشان در میان مردم از نفوذ زیادی برخوردار میباشند، همواره در راستای توجیه و مشروعیتبخشی به سیاستها و برنامههای آقای کرزی عمل کردهاند، برنامههایی که خارج از چارچوبهای قانونی افغانستان طرح شدهاند.
این اظهارات صریح آقای سیاف باید تقویت شود و ادبیات صریح و روشنی در برابر این گروه اختیار شود. چهار سال مصلحتاندیشی و سیاست سازش با گروه طالبان هیچنتیجهی مثبت برای افغانستان نیاورد. اکنون وقتش است که به مشی گذشته تجدید نظر کرده و شیوهی جدیدی در روش و نگرشمان در خصوص این گروه اختیار نماییم. حتا یکبار برای تجربه هم که شده از تمام مصلحتهای سیاسی و بیثمر در جادهی یکطرفهی مصالحه عبور کرده و جسورانه و قاطعانه با این گروه برخورد نماییم. از نظر سیاسی و نظامی همان سیاستی را در پیش گیریم که واقعیت عینی کشور ایجاب میکند و از نظر گفتاری نیز همان چیزی را بگوییم که واقعیت این گروه است. بیایید به صراحت بگوییم که طالبان دشمنان قسمخورده و کینهتوز مردم افغانستاناند که جز جنایت و قصاوت چیز دیگری نمیشناسند. مصالحه و سازش با این گروه به نفع مردم افغانستان نیست و آنها باید و باید نابود شوند و تقاص آنچه را مرتکب شدهاند پس بدهند تا افغانستان و جهان از شر آنها خلاص شوند.