یک
جنگ اینگونه آغاز شد: «تحریک اسلامی محاذ فدایی» در اعلامیهای ادعا کرده است که ملا محمدعمر، رهبر سابق طالبان، به مرگ طبیعی نمرده است بلکه توسط اعضای ارشد رهبری گروه طالبان، به واسطهی زهر کشته شده است.
قاری حمزه، که خود را سخنگوی این گروه میخواند، در اعلامیهای که بر روی وبسایت این گروه قرار گرفته، اعلام کرده است که ملا اخترمحمدمنصور، رهبر کنونی طالبان، به پیامرسان ملا عمر دارویی زهرآگین داده است و ملا عمر به دلیل استفادهی مکرر از این دارو، از دنیا رفته است.
تحریک اسلامی محاذ فدایی، که از شاخههای تندرو و جداشده از گروه طالبان شناخته میشود، گفته است که مأموران سیا به ملا منصور وظیفه داده بودند که از اوامر پاکستان اطاعت کرده و در طراحی و اجرای «توطئه»ی مرگ ملا عمر، آنها را یاری رساند.
قاری حمزه میگوید که سازمان سیا و ملا منصور توافق کردهاند که مرگ ملا عمر را مانند کشتهشدن اسامهبنلادن، بهعنوان یکی از دستآوردهای آمریکا وانمود کنند؛ به همین دلیل در ماه می 2015، ملا اخترمحمدمنصور، در مرز پاکستان و جایی نزدیک به خاک افغانستان، با نیروهای آمریکایی ملاقات کرده و روی طرحی در این زمینه به توافق رسیدند.
درهمین حال، بیبیسی به یک نوار صوتی دست یافته است که به ملا عبدالمنان، برابر تنی ملا محمدعمر، نسبت داده میشود. این نوار، دو دقیقه و شانزده ثانیه است و در آن ملا عبدالمنان، که به نظر میرسد متنی را از روی کاغذ میخواند، به پشتو میگوید که خانوادهی ملا عمر تاکنون با کسی بیعت نکرده است.
در صدای منسوب به ملا عبدالمنان، همچنین آمده است که ملا عمر همواره بر اتفاق و اتحاد تاکید داشت و برای انتخاب جانشین او، باید به نظر آن عده از علما، مجاهدین و اشخاصی که در بنیانگذاری «امارت اسلامی» نقش اساسی داشتهاند، احترام گذاشته شود.
در پایان این نوار صوتی تأکید شده است که خانوادهی ملا عمر با کسی بیعت نکرده و درصورت ادامهی اختلافات، آمادهی بیعتکردن با کسی نیست و از علما خواسته شده که به جای بیعتکردن با کسی، به فکر حل اختلافات باشند.
دو:
این خبر حاوی دو نکتهی مهم است؛ ملا منصور متهم به قتل ملا عمر شد و خانوادهی ملا عمر نیز پرده از اختلافات موجود برداشته و از بیعت با ملا منصور خودداری کردند. تحریک اسلامی محاذ فدایی نیز، بهعنوان بخشی از گروه طالبان، بر آتش فتنه دامن زدند. بنابراین، این اختلاف جمعشدنی نیست و درزهایی جدی میان طالبان ایجاد شده است. مسئلهی قتل ملا عمر توسط خود طالبان، نمیتواند به این زودی حل شده یا نادیده گرفته شود. طالبان اگر حاضر به ترور عسکر آمریکایی هستند، حاضر به جنگ علیه فرماندهای که امیرشان را کشته است نیز خواهند بود. این احتمال وجود دارد که به زودی این اختلافها به جبههگیریهای نظامی و جنگ درونی طالبان منجر شود.
سه:
کشتی نرم اعضای کلیدی طالبان، پس از مرگ ملا عمر، خبر خوشایندی برای دولت و مردم افغانستان است؛ اما درعینحال، فرصت بسیار خوبی برای دولت افغانستان نیز هست. وضعیتی که طالبان با آن روبهروست (اختلاف)، جایگاه ما را در گفتوگوهای صلح قدرتمند میکند. چنین اختلافی در درون طالبان، در درجهی اول به پاکستان ضربه میزند. آنها در جمعکردن این اختلاف، توانایی کافی نخواهند داشت. بنابراین ما باید بدانیم که بر سر میز گفتوگوهای صلح، ما جایگاه بسیار قدرتمندتری نسبت به چند ماه گذشته داریم. اما مسئلهی ناامیدکننده اینجاست که دولتمردان ما، به خود و قدرت خود باور ندارند. بااینحال، اکنون انتظار میرود که دولت ما، نه تنها از موضع قدرتمند خود آگاه باشد، بلکه در پی یارگیری از درون این اختلاف نیز باشد. این استثناییترین فرصت برای به نتیجهرساندن گفتوگوهای صلح یا تضعیف طالبان با گزینهی نظامی است.
خبر مرگ ملا عمر توسط زهری که ملا اخترمحمدمنصور برایش تهیه کرده و به او خورانده بود، نه تنها که اختلاف میان طالبان را کلیک زده است، بلکه میتواند ریشهی ارتباطات آیاسآی به بخشی از این گروه را نیز قطع کند. بنابراین، هم طالبان و هم پاکستان، هر دو، چند ماه آینده را به افغانستان باختهاند. امید بر این است که حکومت افغانستان، در ماههای آینده، سیاست درستتری در قبال وضعیت موجود درپیش بگیرد و شرّی به نام «طالب» و ترسی به نام «ناامنی» را برچیند. اگر فرصت کنونی از دست برود، دیگر امیدی وجود ندارد.
بنابراین، کشتی نرمی که میان سران گروه طالبان به راه افتاده است، آغاز مبارکی برای تضعیف هرچه بیشتر طالبان است، اما حکومت افغانستان باید با مداخله در شکاف بهوجودآمده، وضعیت جنگ و منافع صلح را به نفع خود تغییر بدهد.