احترام به راي مردم اقتدار بار مي‌آورد نه بي‌احترامي

رحمان رحماني

عضو شوراي سراسري هزاره‌هاي اهل سنت افغانستان

انگار حركت‌هاي دادخواهانه واقعاً مايه‌ي نگراني سياسيون را بار آورده است. ظرفيت‌هاي سياسي اين روزها در نزد عقل پرسش‌گر مردم وزن مي‌شوند. باب گفت‌وگو از آدرس‌هاي سياسيون بسته مي‌شوند و اين‌ها به مردم نشان مي‌دهند كه اهل گفت‌وگو نيستند و فقط مي‌خواهند هم‌واره از مردم گله‌وار استفاده كنند. شوراي سراسري هزاره‌هاي اهل سنت افغانستان به عنوان آدرس مردمي در كابل ايجاد شده و يگانه هدف شورا در نخست “انسجام” هزاره‌هاي سني و در بحث ملت-دولت شدن، ايجاد “پل ارتباط” ميان اقوام و مذاهب مختلف افغانستان است. حالا تعريف اين پل نزد بعضي‌ها مشخص است و “قدرت مردمي” هزاره‌هاي سني را در افغانستان درك مي‌كنند و بعضي‌هاي ديگر حركت‌هاي دادخواهانه اين شورا را از ديد تعصب و تبعيض مي‌بينند. براي مثال، جناب يونس قانوني وزنه‌ي سياسي و اجتماعي هزاره‌هاي سني را درك مي‌كند و براي تمكين به “قدرت مردمي” آن‌ها را به “اژدهاي خفته” تعبيير مي‌كند و با جبين باز و گشاده اعضاي شورا را مي‌پذيرد و از آن‌ها استقبال مي‌كند و در راستاي بهبود وضعيت اقوام در كشور بر مبناي “برابري و اتحاد” هر از گاهي مشوره‌هاي مفيد نيز ارايه مي‌دهد.

آن طرف اما استاد عطا محمد نور همه‌ي دار و ندار اين مردم (كه بدون شك همين شوراست براي فعلا) را مد نظر ندارد و هنوز كه هنوز است نمي‌خواهد از درِ گفت‌وگو و مذاكره وارد با مردم پيش آيد. استاد عطا محمد نور به عنوان يك سياست‌گر، بايد يك موضوع را تا كنون درك كرده باشد كه منسجم شدن هزاره‌هاي سني مي‌تواند معادلات سياسي و اجتماعي را در اين كشور ١٨٠ درجه به چرخش درآورده و تغيير دهد. پايگاه مردمي استاد عطا محمد نور در شمال بر محور اكثريت قاطع هزاره‌هاي سني مي‌چرخد، و اگر اين مردم در رهبر سازي استاد عطا ١٠٠٪ نقش نداشته‌اند لااقل ٥٠٪ كه نقش داشته‌اند. در پي دعوت نكردن شوراي سراسري هزاره‌هاي اهل سنت افغانستان به عنوان يگانه پايگاه مردمي آن‌ها در كابل، به نظرم آهسته‌آهسته استاد عطا محمد نور دارد يك بدنه‌ي كلان مردمي را در شمال از دست مي‌دهد.

براي ازميان برداشتن سؤ تفاهم‌هاي قومي و هويتي اعضاي شورا پس از اين‌كه متيقين شدند كه استاد عطا محمد نور از آن‌ها دعوت نمي‌كند، خود تلاش كردند تا از مجرا هاي مردمي در بغلان با استاد عطا محمد نور ديدن داشته باشند و دغدغه‌هاي شكل گيري شورا كه بدون شك نه “حذف” بلكه “تعامل” است، را با آن‌ها به عنوان بزرگ شمال در جريان بگذارند. اما متأسفانه بعد از كوشش‌هاي بسيار از سوي خانوار وكيل غفار در بغلان و خانواده‌ي شهيد عبدالحي حق‌جو در كابل (كه از سران هزاره‌هاي سني بودند) استاد عطا محمد نور اعضاي شوراي سراسري هزاره‌هاي اهل سنت افغانستان را نپذيرفتند. حالا ندادن وقت ملاقات به يك شوراي مردمي سوال‌هاي زيادي را خلق مي‌كند. آيا استاد عطا محمد نور “قدرت مردمي” و “پايگاه اجتماعي” هزاره‌هاي سني را در شمال نمي‌داند؟ اگر مي‌داند، آيا واقعاً مي‌خواهد مثل ساليان دراز “رمه‌وار” از آن‌ها استفاده كند و آن‌ها جرّأت ابراز “هويت” نداشته باشند؟ آيا نپذيرفتن اعضاي رهبري شوراي مردمي هزاره‌هاي سني بدين معنا نيست كه هنوز بر اين مردم “حساب سياسي و اجتماعي” باز نمي‌شود؟ آيا نپذيرفتن يگانه آدرس مردمي هزاره‌هاي سني “بي‌احترامي” در برابر راي مليوني اين مردم نيست كه به صندوق هاي “اصلاحات و هم‌گرايي” ريخته شد؟ و ده‌ها پرسش ديگر كه هم‌چنان لاجواب باقي مي‌مانند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *