سوزان سی.هرینگ
مترجم: معصومه عرفانی
بخش نخست
مقدمه
تکنولوژیهای جدید ارتباطی، اغلب بر آرزوهای کاربران برای تغییر در نظم اجتماعی سرمایهگذاری شدهاند (رادیو، تلفن، تلویزیونهای کابلی). از اینرو، گفته میشود که اینترنت، ذاتا دموکراتیک است، تمایز سنتی در جایگاههای اجتماعی را تراز میکند، و فرصتهایی برای افراد و گروههای اجتماعی که قدرت کمتری دارند، برای شرکت همسان و برابر با اعضای گروههای قدرتمندتر، خلق میکند. اینترنت، به ویژه ادعا شده است که ما را به سوی برابری جنسیتی گستردهتر راهنمایی میکند. و از آنجا که زنان، از لحاظ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، دارای قدرت کمتری نسبت به مردان هستند، احتمال میرود به طور خاص از منافع اینترنت برخوردار شوند. این ادعا شامل موارد زیر است:
1. ارتباطاتی که به واسطهی کامپیوتر شکل میگیرند و مبتنی بر متن بدون نشانههای فیزیکی و شنیداری هستند، جنسیت مکاتبهکنندگان آنلاین را تشخیصناپذیر یا بیاهمیت کرده و به زنان و مردان برای شرکت برابر، فرصتی فراهم میکند که در تقابل با زمینههای سنتی است که در مکالمههای رودررو با سلطهی مردان مشاهده میشود.
2. اینترنت، بهعنوان شبکهای که کاربرانی از لحاظ جغرافیایی پراکنده را به هم وصل میکند، باعث توانمندی زنان و اعضای دیگر گروههایی می شود که از لحاظ سنتی زیردست و کمقدرت هستند. و به آنها برای یافتن اجتماع و گروهی با ویژگیهای مشترک و سازماندهی سیاسی در پیگیری علاقهمندیهای خودشان یاری میکند.
3. شبکهی جهانی وب (www)، به زنان اجازه میدهد تا اندیشههای خود را در اینترنت منتشر کرده و در فعالیتهای کارآفرینی سودآور، بهگونهای برابر با مردان، شرکت کنند.
البته، مردان نیز امکان استفاده از برقراری ارتباطهای بینام و ناشناس، شکلدادن گروههایی با علایق مشترک و امکانات بالقوهی تجاری در اینترنت هستند. تفاوت اما اینجاست که برای زنان، ظاهرا اینترنت مرزها را برای شرکت در حوزههایی که در آن برای مردان مرزی وجود ندارد، میشکند، یا حداقل این مرزها به وسعت جهان حقیقی وجود ندارند.
اندکی بیش از بیست سال پس از معرفی اینترنت، ما میتوانیم بپرسیم که آیا این قدرتهای بالقوه واقعا درک شدهاند یا در حال درکشدن هستند. استننتاج از خصوصیات فن آوری بر اثرات اجتماعی آن –پارادایمی که به عنوان «جبرگرایی تکنولوژیک» شناخته میشود-، تمایل به چشمپوشی از این حقیقت دارد که خودِ توسعه و استفاده از نوع تکنولوژی، در زمینهای اجتماعی جاسازی شده و با همان زمینه به آن شکل داده شده است. آیا اینترنت، میتواند جایگزین الگوهای فرهنگی عمیقا ریشهدار نابرابری جنسیتی شود؟ یا اینکه آن الگوها به روابط آنلاین نیز منتقل میشوند؟ آیا تکنولوژی اینترنت، ذاتا از لحاظ جنسیتی خنثا است یا این حقیقت که توسط یک مرد اختراع شده است، منتج به تبعیض و تعصب ساختاری و درونی برای جاودانیکردن برتری مردان میگردد؟
همچنان که تعداد بیشتر و بیشتری به دنیای آنلاین میپیوند، به شکل همزمان، اینترنت، کنشهای اجتماعی را به شکلی غیرقابل انکاری دگرگون میسازد. در اوایل دههی 1990، ارزیابیهای انجامشده، کاربران زن در اینترنت را حدود 5% تخمین زدند اما اکنون، زنان حدود کمی بیش از نیمی از کاربران وب را تشکیل میدهند. تأثیرات ورود میلیونها دختر و زنی که به قلمرویی که تا همین اواخر به شکلی برجسته، مردانه بوده است، چیست؟
این متن، در پی بازنگری و بررسی تحقیقاتی است که درمورد جنسیت و اینترنت در بین سالهایی 1989، زمانی که مسایل مربوط به جنسیت به میزان بالایی در نشریات و کتابها ارائه می شد، تا حال حاضر (زمان نشر مقاله در 2000) است. این متن، یافتههای پژوهشی و گمانهزنیهایی را که بر ادعاهای بالا تأثیرگذار هستند و مدارک موجود در رابطه با این مسئلهی بزرگتر که آیا –و اگر اینطور است چهگونه- جنسیت و روابط قدرت در اینترنت و روابط اینترنتی تحت تأثیر هستند، را تفسیر میکند. دستهبندیهای این شواهد به عنوان یک کل در خلاف این ادعا که جنسیت در اینترنت، نامرئی یا بیاهمیت است یا اینکه اینترنت نابرابریهای قدرت براساس جنسیت و تفاوتهای جایگاه میان دو جنس را برابر میکند، قرار مدارد. همچنین، گرایش محدودی به سمت زمینههای توانمندسازی زنان، درکنار مضرات روابط اینترنتی که هم بر زنان و هم مردان تأثیرگذار هستند، بررسی شدهاند.
بخش بعدی مقاله، جنسیت را در ارتباط با مسایل مربوط به دسترسی به اینترنت، هم برای کاربران و هم خالقان منابع اینترنتی، مورد بررسی قرار میدهد. دسترسی ابتدایی، پیشنیاز مشارکت فعال است و کسانی که منابع را خلق میکنند، از قدرت عظیمتر و گستردهتری برای ترویج برنامههای خود بهرهمند هستند. شواهدی برای تأثیر ادعاهای ناشناختهبودن جنسیتی در ارتباطات تعاملی به واسطهی کامپیوتر (CMC)، در اینترنت، سنجیده شدهاند. این بخش، خود دو قسمت دارد. بخش نخست متمرکز بر ارتباطات غیرهمزمان و دومی بر ارتباطات همزمان است.
بخش دیگر، جنسیت را در شبکهی جهانی اینترنت، از پدیدهی ایجاد صفحههای شخصی تا استفادههای کارآفرینی و تا استفادههای عمومی به شکل رسانه، مورد ملاحظه قرار داده است. و در پایان سناریوهای محتمل در آینده، براساس گرایشهای فعلی و در حال شکلگیری، در تلاش برای پاسخدادن به این سوال، شناسایی میشود: اگر اینترنت، هنوز زمینهای برای بازی برابر زنان و مردان نیست، آیا این احتمال در آینده بیشتر خواهد شد یا کمتر؟