“نامهی سرگشاده به حنیف اتمر مشاور امنیت ملی”
جناب آقای اتمر! مشاور شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی افغانستان، سلام!
چقدر نامتان طولانی شد! بگذریم. من قبل از این نامهی سرگشاده برای هیچکسی ننوشتهام. اولین نامهی سرگشادهام را به شما مینویسم. دیروز یکی از ریاستهای امنیت ملی کشور، با تماس تیلفونی مرا احضار کرد که به سوالاتشان پاسخ بدهم. بهاحترام نیروهای امنیتی کشور و بهپاس قدردانی از زحماتشان رفتم و به پرسشهایی که از من کردند، پاسخ گفتم. شما از من شکایت کرده بودید که گردانندهی صفحهی «کابل تاکسی» هستم و این صفحه را من مدیریت میکنم. اتهامی که هم خودت میدانستی بیاساس است و هم دیروز ثابت شد که من هیچ نقشی در مدیریت این صفحه ندارم.
آقای اتمر! حالا که این اتهام بر من نچسپید و مسئوولین بخش تحقیق ریاست امنیت ملی نیز پی بردند که من در مدیریت این صفحه نقش ندارم و این صفحه از من نیست، بگذار از تحولاتی که پس از انتصاب شما به مقام شورای امنیت ملی در کشور رقم خورده است کمی برایتان بنویسم. چون احساس میکنم که شما از مسئوولیت اصلیتان طفره میروید. احضاریهای که شما دستور آن را صادر کردید، برای من قبل از هر مسالهی دیگری، نشاندهندهی این است که میخواهید با حاشیهسازیها، بر ضعفها و ناتوانیهایتان در مدیریت امنیت و سیاست این کشور سرپوش بگذارید و معترضان جدی بر چنین وضعیتی را، تحت فشار قرار بدهید. درکنار آن، برای من قابل درک است که مرا احضار کنید و آزار دهید. چون من و همکارانم در اطلاعات روز، ده ماه گذشته را با نقد اشتباهاتتان سپری کردیم و تأثیر فوق العادهای در بالانگهداشتن سقف اعتراض نسبت به عملکردتان داشتیم و خواهیم داشت. پس، شما نه به خاطر کابل تاکسی، بلکه به خاطر اعتراض و عملکردم در صفحهی فیس بوک خودم و روزنامهی اطلاعات روز مرا احضار کرده بودید. حالا بگذار با این نامه، یک بار دیگر درمورد عملکرد شما و کوتاهیهایتان سخن بگویم و این سخنِ ساده و صمیمی را مردم نیز بخوانند.
آقای اتمر!
از آخرین مورد شروع میکنم. چند روز قبل، نظرسنجیِ نهاد آی.تی.آر و تلویزیون خصوصی طلوع، درمورد میزان رضایت مردم از حکومت وحدت ملی منتشر شد. شما این نظرسنجی را خواندید؟ حتماً خواندهاید و شاید درصدد این باشید که مسئوولین این دو نهاد را بهدلیل اینکه حقیقت را منتشر کردهاند، مورد پیگرد قرار بدهید. اما حقیقت همین است. حکومتی که شما مشاور امنیت ملی آن هستید، با رأی منفی بالاتر از هشتاد درصد مردم افغانستان مواجه شده است. آیا میدانید که بیشتر از هشتاد در صد مردم افغانستان از کارکرد این حکومت ناراضی است؟ این خبر، تکاندهنده و غیرقابل اغماض است. برای اولین بار پس از 14 سال، میزان نارضایتی از عملکرد حکومت به بالاتر از 80 در صد میرسد. و انصافاً باید دست این ملت را ببوسید که توانسته است در این چند ماه چنین حکومت بیتدبیری را تحمل کند.
آقای اتمر!
پس از اینکه این نامه را خواندید، یکراست برو سر کرُسی مشاوریت شورای امنیت ملی تکیه بزن و به قول وطنداران مان چورت (فکر) بزن که واقعاً نارضایتی به این گستردگی معنیاش چیست و چه پیامدی میتواند برای نظام داشته باشد.
جناب مشاور شورای امنیت ملی!
اگر نظرسنجی این دو نهاد که آشکارترین حرفش این است که هشتاد در صد مردم افغانستان این حکومت را ناکام خواندهاند، برایتان قابل قبول نیست و فکر میکنید نمرهیتان بیشتر از این است: یک بار به ریاست پاسپورت مراجعه کن. ریاستی که روزانه هزاران نفر در گرما صف میکشند تا پاسپورت بگیرند و از این کشور فرار کنند. مراجعهکنندگان به این ریاست و صفهای طولانی از زنان گرمازده، مردان عرقزده و کودکان در آفتاب سوخته، برایتان سند و ثبوت زندهای از میزان ناامیدی و یأس مردمان این کشور، از حکومتی است که شما مشاور شورای امنیت ملی آن هستید. امیدوارم اینجا سربزنید و به چشمتان ببینید که چه فاجعهای در این کشور اتفاق افتاده است و در جریان است. مردم حاضرند شبها و روزها، در کوچههای کارته 3 صف بکشند تا شاید چند ساعتی زودتر صاحب پاسپورت شوند و این کشور را به هردلیلی ترک کنند. معنی چنین پریشانی و سرگردانی برای شما چیست؟ چهچیزی میتواند تهدیدی بزرگتر از این باشد که تا پایان حکومت وحدت ملی، نصف جمعیت این کشور فراری شوند؟
آقای اتمر!
از میزان نارضایتی مردم در نظرسنجی اخیر و صف طولانی و هزاران نفری در ریاست پاسپورت اگر بتوانید بگذرید، آیا میتوانید از حدود یک و نیم میلیون حساب فیسبوکی بگذرید؟ این یک و نیم میلیون نفر را ارزیابی کردهاید که چند هزار نفرش به حمایت این حکومت استاتوس میزنند و سخن میگویند؟ شما در پی آنید که صفحهی کابل تاکسی را به دلیل اینکه «گروه سرود حنیف اتمر» را منتشر کرد، مسدود کنید و مسئوولین آن را مجازات. آیا راهی برای مسدودکردن این یک و نیم میلیون حساب فیسبوکی که از یک و نیم میلیون جمعیت این کشوراند نیز سنجیدهاید؟ و راستی، گاهی به صفحهی فیسبوک ارگ ریاستجمهوری سفر کردهاید؟ کاربران فیسبوک زیر لینکهایی که از سخنرانی رییسجمهوری که شما مشاور درجه اول و نزدیکترین فرد به او هستید، چهچیزی مینویسند؟
آقای اتمر!
روزی که رییسجمهور کشور برای تداوی به آلمان سفر کرد، من در صفحهی فیسبوکم یادداشت کوتاهی نوشتم که: «رییسجمهور برای تداوی به آلمان سفر کرد، برایش دعا میکنید؟». آیا خواندید که زیر این یادداشت، مردم چه نوشتند؟ بیشتر از صد نفر زیر این جمله ابرازنظر کردند. تحمل دارید که بگویم 99 در صد کسانی که آنجا دعا نوشتند، برای رییسجمهورشان آرزوی مرگ کردند؟ آقای اتمر! چهکسی نزدیکتر از شما به رییسجمهور است و چهکسی مسئوولتر از شماست دربرابر رییسجمهور؟ حالا، آیا شما مسئوول خلق چنین نفرتی نسبت به رییسجمهور و نظام نیستید؟
آقای مشاورامنیت ملی!
از همهی این اعتراضها و نارضایتیها اگر بتوانید عبور کنید، میتوانید از این حقیقت فرار کنید که ده ماه گذشته ناامنترین و بیثباتترین دوران در چهارده سال اخیر بوده است؟ فاکتهایی که سازمان ملل منتشر کرد و حوادثی که از هلمند تا هرات، از زابل تا کابل، از غزنی تا غور و از پروان تا بدخشان، در این ده ماه تکراراً اتفاق افتاد، چهچیزی را نشان میدهد، جز اینکه این حکومت نتوانسته است دربرابر تروریستان، سیاست درستی را اتخاذ کند؟ ده ماه گذشته را، شما و این حکومت، به امید پاکستان از دست دادید. حالا مگر حملات اخیری که در کابل اتفاق افتاد و بیشتر از 500 نفر در آن زخمی و کشته شدند، چیزی غیر از این را ثابت میکنند که ده ماه، مدام اشتباه کردید؟ حالا قبول دارید که پاکستانیها شما را فریب دادند و با این فریبخوردن، بر روان و جان و مال مردم آسیب رساندید؟ اضافه بر آن؛ حتما خبر دارید که شهروندان این کشور، بهدلیل هویت قومی و یا مذهبیشان گروگان گرفته میشوند و بسیاری در اسارت تروریستان به سر میبرند. این یعنی اینکه، برای اولین بار پس از چهارده سال، شهروندان این کشور کمکم به این نتیجه میرسند که رییس حکومت وحدت ملی، در سیاستگذاری، تابع وابستگیهای قومی و هویتی است. احساس و فکری که میتواند سرآغاز یک بحران بزرگ داخلی باشد. شما بهعنوان مشاور امنیت ملی این کشور، چه کاری و اقدامی برای اطمینان خاطر این مردم انجام دادید و چقدر تلاش کردهاید که چنین احساس و فکری نسبت به نهاد حکومت تقویت نشود و سرآغاز فروپاشی وحدت ملیمان نشود؟
آقای اتمر!
شما زمانی برکرسی مشاوریت شورای امنیت ملی نشستهاید که قبل از آن، زلمی رسول و دکتور اسپنتا نیز مسئوولیت آن را داشته و امتیاز آن را بردهاند. زلمی رسول اگر هیچکاری از چنین سِمت مهمی برای این دولت و این ملت نکرد، فردی دموکرات و باورمند به آزادیهای سیاسی و مدنی بود و معتقد به ارزشهای دموکراتیک. دکتور اسپنتا، اگر کار خوبی از این آدرس برای این کشور نکرد، اما بهدلیل باورمندیاش به آزادی بیان و ارزشهای دموکراتیک، برای بسیاری، آدم قابل قدری است. اسپنتا از همین کرُسی که شما مسئوولیت آن را دارید، بارها از طریق رسانهها، با مردم سخن گفت و با نام خودش مقاله نوشت. لطفاً یاد بگیرید که روزی میرسد که شما نیز در این کرُسی نباشید، اما آزادی در این وطن بماند و ما همچنان صاحب این حق خواهیم ماند که بیان کنیم آنچه را شما نمیخواهید بیان کنیم. به نظرم، باید بپذیرید که آن دوران گذشته است که بسیاری، به جرم شنیدن خبر از رادیو، سر زده شدند و بسیاری برای انتقاد از سیاست، زنده به گور شدند.
آقای اتمر!
شما با استفاده از امکانات دولتی که مالکان اصلی آن مردم است، دهها نفر مشاور را استخدام کردهاید و با استفاده از همین امکانات، درصدد آن هستید که علیه خبرنگاران فعال و آنانی که منتقد چنین وضعیت شکنندهای هستند، فشارهای روحی و روانی ایجاد کنید. چرا نمیتوانید یک بار برعکس بیندیشید، که این نیروهای فعال و جوان میتوانند برای برونرفت از چنین وضعیت شکنندهای، حکومت را کمک کنند. چنین تحولی ممکن است. اما شرط مقدمش این است: آنچه را شما درست میبینید، حقیقت نپندارید و از خودکامگی در اندیشه و عمل پرهیز کنید. بارها خبر دیدار رییسجمهور و شخص شما با مسئوولین رسانهها پخش شد. آیا به آن عکسها نگاه کردید که نمایندهها و مسئوولان رسانههای این کشور، فقط آن چند نفر نیستند که شما با آنها رفاقت شخصی دارید؟ رسانههای این کشور، متفاوتند و متعدد. شما با مشورههای غلط مشاورانتان، و براساس رفاقتهای شخصی، به گزینش افراد در جلسات پرسش و پاسخ با مسئوولین رسانهها پرداختید و به همه، برابرانه این فرصت را ندادید که چشمدیدشان از وضعیت را با شما قصه کنند و چشماندازشان را برای فردایی بهتر، با شما شریک. و چنین شد که همه به شما از وضعیت، گزارش مثبت دادند. حالآنکه چنین نیست. ثبات در این کشور، شکنندهتر از آن است که شما فکر میکنید، و مردم، معترضتر و ناامیدتر از آن است که گزارش حکومتیتان نشان میدهد.
آقای اتمر! جناب مشاور امنیت ملی!
سخن پایانی من این است: کابل تاکسی صفحهی خِرد نقاد در این کشور است. خِردی که نه از کابل تاکسی آغاز میشود و نه به آن ختم میشود. این خرد، در هر خانه و در هر کوچهای، شگوفه کرده و عملکرد شما را نظاره و نقد می کند. پس، کابل تاکسی تنها یک صفحهی محبوب و تأثیرگذار نیست و من در آن هیچ نقشی ندارم. این صفحه، توسط فردی از میان هزاران نفری که در این چند سال پرورده شدها ند، مدیریت میشود و ظرفیت نقد و نظر پربارتر و خردمندانهتر از کابل تاکسی، در تمامی کوچههای کابل ایجاد شده است. سعی نکنید از این تحول که مردم خردمندند فرار کنید و با این خرد درگیر شوید. امیدوارم درک کرده باشید که با این اتهام، مرا با افراد قدرتمندی مثل خودت معرفی کردهای و این افراد خطرناکند. اولتر از همه: هر اتفاقی که برای من و هر یکی از اعضای خانوادهام بیفتد، مسئوولش شمایید. دوم: با بستن این صفحه و پیداکردن مسئوول آن، هیچ چیزی به نفع شما نخواهد شد. هرکه برایت سخنچینی کرد و مشورت داد که من را احضار کنی، کار اشتباهی کرد و مطمئناً بر میزان نفرتی که مردم از شما دارد، افزوده است و این را در چند روز آینده با دل و جان احساس خواهی کرد. کابل تاکسی و حرفهایی که در آن منتشر میشود، ممکن است توسط یک نفر مدیریت شود و شما نیز او را پیدا کنید. اما باید بدانی که آنچه کابل تاکسی در مورد مقامات حکومتی و سیاسی مینویسد، حرف میلیونها جوان این کشور است و حتی بستن این صفحه نیز به تغییر وضعیت کمک نمیکند. لطفاً به عنوان مشاور امنیت ملی، نگاه بزرگتر و چشمانداز کلانتری برای این کشور داشته باش و برای امنیت، اقتصاد و بهبود سیاست و وضعیت تأسفبار حکومت وحدت ملی فکر کن، نه به این مسایل بسیار خرد و ریز. سوم: اگر فکر میکنی که به قول کابل تاکسی «گروه سرود» نداری، مستند و مستدل پاسخی بنویس و من قول می دهم با این دو شرط، پاسخت را در اطلاعات روز منتشر کنم.
با احترام
ذکی دریابی
صاحب امتیاز و مدیر مسئوول روزنامه اطلاعات روز