نمایش قدرت کاربران شبکه‌های اجتماعی

اقدام مشاور امنیت ملی برای احضار ذکی دریابی و جواد ناجی، با اعتراضات گسترده‌ی فعالان رسانه‌ای و فرهنگی مواجه شد. اکثر کاربران شبکه‌های اجتماعی، با موجی از انتقادهای صریح و منطقی نسبت به دستور احضار این دو نفر و اعمال سانسور و محدودیت بر آزادی بیان، نقش پررنگی در فراگیرترین اعتراض عمومی علیه سانسور و اعمال محدودیت‌های غیرقانونی بر کار چهره‌های رسانه‌ای و ابراز اندیشه و بیان توسط روزنامه‌نگاران و شهروندان ایفا کردند.

ضمن قدردانی و ستایش از چنین ایستادگی و استواری برای پاسداری از ارزش‌های مدنی، آزادی‌های سیاسی و فکری، باید تاکید کرد که تک‌تک کاربران شبکه‌های اجتماعی با اعتراض و انتقادشان نسبت به تحمیل این‌گونه محدویت‌ها بر کار رسانه‌ها و اعمال فشار بر نویسندگان و روزنامه‌نگاران توسط مشاور امنیت ملی، گام بزرگ و ارزشمندی را در راستای تقویت آزادی بیان و تعیین محدوده‌ی مشخص‌ برای مقامات دولتی در به‌کاربردن از خشونت و زور درقبال خبرنگاران برداشتند.

اعتراض‌های گسترده‌ی کاربران شبکه‌های اجتماعی در برابر اقدام مشاور امنیت ملی، نمایش قدرت و مصاف‌دادن با یکی از پرنفوذترین و قدرت‌مندترین چهره‌های دولتی بود؛ مصافی که بدون شک به تمامی مقامات دولتی این پیام را رساند که مواجهه با منطق و خرد نسل جوان و کاربران شبکه‌های اجتماعی، تا چه میزانی می‌تواند از لحاظ سیاسی و اجتماعی، برای آن‌ها هزینه درپی داشته باشد. کاربران شبکه‌های اجتماعی، با اعتراض و نقد عملکرد مشاور امنیت ملی، واضح‌ترین خواست‌شان این بود که: آزادی بیان حق ماست و برای پاسداری از این حق، همه با هم مبارزه خواهیم کرد. علاوه بر آن، اعتراضات دیروز نشان داد که بسیاری، از امنیتی‌شدن فضای مجازی و اعمال محدودیت بر اندیشه و قلم نسل دانشگاهی افغانستان، مشترکا نگران هستند. این نگرانی، بدون شک، با مزاحمت‌های خودسرانه‌ی مقامات حکومتی، روزبه‌روز بیشتر خواهد شد و شهروندان افغانستان، دچار نگرانی‌های جدی‌تری دررابطه با رعایت بنیادی‌ترین حقوقشان برای داشتن یک زندگی مدنی و زیستن در سایه‌ی قانون و آزادی، خواهند شد.

ازاین‌رو، اعتراضات دیروز، ایستادگی دربرابر یک خطر مشترک و برنامه‌ریزی شده بود. هرچند که مشخص نیست  آیا سریال احضار فعالان رسانه‌ای و فرهنگی به پایان رسیده است یا خیر.  اما اعتراض گسترده‌ی دیروز در شبکه‌های اجتماعی، بدون شک، مقامات دولتی را در تمامی سطوح باید ترسانده باشد، چراکه اکنون آن‌ها می‌دانند که افتادن در نوک قلم انتقاد و اعتراض کاربران شبکه‌های اجتماعی، چه پیامدهای سنگین و جبران‌ناپذیری را در پی دارد. بسیاری از مقامات بلندپایه‌ی دولتی، عمر خود را به امید کرسی‌ها و امتیازات و تشریفات بیشتر به پایان می‌رسانند. زیستن با چنین اندیشه‌ای و مُردن با چنین آرزویی، هرازچندگاهی، آن‌ها را در آزمون قضاوت مردم قرار می‌دهد. این ناگزیری که هر سیاست‌مداری، برای رسیدن به قدرت به حمایت مردم نیازمند است، توانایی رزمایش و ایستادن زورگویان و قدرت‌مندان در برابر مردم را کاهش می‌دهد. کاربران شبکه‌های اجتماعی با درک این‌که هیچ مقامی از رویارویی با این واقعیت، گریزی ندارد، دیروز با نوشتن و سخن‌گفتن از حق بنیادی خود بر آزادی بیان، پیام آشکاری را در صفحه‌های خود، برای مقامات و افراد بانفوذ و زورمندان، درج کردند: رویارویی با مردم، کاری بسی دشوار است.

بنابراین، افزایش تعداد کاربران شبکه‌های اجتماعی و پررنگ‌شدن نقش جوانان و دانشجویان در مدیریت افکار عمومی ازطریق شبکه‌های اجتماعی، یک تحول مثبت در راستای مطالبه‌ی حقوق مدنی و سیاسی، و اعتراض بر ناهنجاری‌های اجتماعی و سیاسی است. این تحول، اگر با درایت و دانش بیشتر مدیریت شود، می‌تواند مجرا و محور اصلی و تأثیرگذار برای اعمال اصلاحات و حاکمیت قانون باشد. تقویت شبکه‌های اجتماعی و تأثیرگذاری هرچه بیشتر کاربران شبکه‌های اجتماعی بر روندهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، درنهایت به تقویت مردم‌سالاری و حراست هرچه بیشتر از ارزش‌های دموکراتیک و حقوق مدنی و سیاسی خواهد انجامید و نهاد دولت و قدرت را در اعمال سلطه و زور به شکل غیرقانونی، با محدودیت‌های جدی‌تری مواجه خواهد ساخت. این روند، تحول مثبتی است که هر روز در افغانستان جان تازه می‌گیرد.