Ahmad Shuja

حرفی‌ چند در مورد ‫‏کابل تاکسی: امنیت ملی‌ ارگان مهم دولتی است که وظیفه‌ی بسا دشوار دارد – یعنی‌ مبارزه با تهدیدات به امنیت کشور در شرایط فوق العاده کنونی. استفاده از این نهاد برای فراخواندن خبرنگاران و باز پرسی‌ در مورد طنز نویسی به مثابه تلقی‌ کردن خبرنگارارن منحیث تهدید به امینت کشور است، که ‌یک اقدم نگران کننده و استفاده غیر قابل درک از این ارگان در شرایط دشوار کنونی است. قابل یاد آوری است که آزادی بیان، حتا بیان با اسم مستعار، و نوشتن طنز حق قانونی شهروندان افغانستان است. استفاده از امنیت ملی‌ برای فراخوانی و بازپرسی پی‌ در پی‌ از خبرنگاران به منزله آزار و اذیت خانواده مطبوعات است، که تاثیر تأسّف‌آور روی یکی از بزرگ‌ترین دست‌آوردهای ۱۴ سال گذشته را دارد و حکومت را بر خلاف وعده‌های انتخاباتی‌اش، به‌سوی سانسور مطبوعات نزدیک‌تر می‌سازد.

تجارب چند دهه‌ی افغانستان تحت رژیم‌های کمونیستی، طالبی و…دال بر این است که وقتی‌ آزادی بیان مورد تهدید قرار می‌گیرد، جامعه و کشور بهای بسا سنگینی‌ را می‌پردازد. در طول تاریخ حکومت‌داری معاصر در سطح جهانی‌، که اصل آزادی بیان واقعا یا ظاهراً پذیرفته شده است، رژیم‌های متعدد با استفاده از بهانه‌های مانند “وضعیت شکننده،” “منافع ملی‌،” “بی‌ حرمتی به شخصیت‌ها یا ارزش‌های ملّی” و…آزادی بیان را محدود کرده است و صدا‌های تنقیدی مردم را خفه ساخته است. از این رو، در ادوار فوق العاده، آزادی بیان فوق العاده ضروری است.

بله، رسانه‌ها باید مسئولیت پذیر باشند، اما تنفیذ هر گونه محدودیت بر فعالیت‌های آنان باید در روشنی‌ قانون رسانه‌های همگانی باشد. این قانون با همه خامی‌هایش خطوط قرمز بیان را واضح ساخته است، و طنز – مخصوصا طنز تنقیدی در باره حکومت و مقامات دولتی – مورد محافظت قانونی قرار دارد. طنز و نقد می‌تواند برای حکومت ناپسند یا ناراحت کننده باشد، اما سخن ناراحت کننده در نفس خود قابل سانسور نیست و برخوردار از حفاظت قانونی است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *