جایگاه خالی اپوزیسیون در دولت وحدت ملی

شماری از احزاب و چهره‌های سیاسی، ائتلاف جدیدی را تشکیل داده و روز پنجشنبه هفته گذشته رسماً موجودیت آن‌را اعلام کردند. صبغت الله مجددی، اولین رییس جمهور مجاهدین، محمد کریم خلیلی رهبر حزب وحدت اسلامی، پیرسید احمد گیلانی رهبر حزب محاذ ملی، انوارالحق احدی رهبر حزب افغان ملت، سید حسین انوری رهبر حزب حرکت اسلامی، احمدضیا مسعود، قطب الدین هلال، قاضی محمد امین وقاد و عبدالحکیم منیب از اعضای این ائتلاف جدید می‌باشند. هدف از ایجاد این ائتلاف حمایت از کارکردهای مثبت دولت وحدت ملی و انتقاد از نقاط ضعف و ناتوانی‌های آن عنوان شده است.

این ائتلاف سیاسی در حالی شکل می‌گیرد که پس از تشکیل دولت وحدت ملی در افغانستان، هیچ جریان سیاسی قدرت‌مندی در مقام اپوزیسیون دولت ظاهر نشده است. اکنون که یک سال از تشکیل دولت وحدت ملی می‌گذرد، این اولین حرکت سیاسی است و این تنها جریانی است که به مثابه یک نیروی جدید عملاً در صحنۀ سیاسی حضور پیدا می‌کند. علی‌رغم حضور نسبتاً گسترده و تنوع خاستگاهی احزاب و چهره‌های شامل در این ائتلاف، این جریان نمی‌تواند به مثابه یک نیروی قدرت‌مند در مقام اپوزیسیون دولت قرار بگیرد. دلایل این امر هم روشن است.

اول. اکثریت اعضای این ائتلاف احزاب و چهره‌هایی‌اند که در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته از اشرف غنی احمدزی حمایت می‌کردند. در حال حاضر هم این احزاب و چهره‌ها عملاً در بدنۀ دولت حضور دارند و یا مناسبات نزدیکی با دولت وحدت ملی، به ویژه شخص رییس جمهور، دارند. بدین اساس، تشکیل این ائتلاف پیش از این‌که یک حرکت هدف‌مند و برمبنای اصول و اهداف بلند مدت باشد، یک حرکت فورمالیته است که حمایت بخشی از دولت را باخود به همراه دارد. به نظر می‌رسد این جریان سیاسی با طرح دولت وحدت ملی، به ویژه مجموعۀ نزدیک به رییس جمهور، به میدان آمده  و در واقع موجودیت آن واکنشی نسبت به تحرکاتی است که از سوی برخی از جریان‌های جهادی دیگر با محوریت عبدالرب رسول سیاف صورت می‌گیرد. آقای سیاف بارها از دولت وحدت ملی انتقاد کرده و گفته بود که جایگاه مجاهدین در دولت وحدت ملی ضعیف شده است. به نظر می‌رسد او در تلاش است تا بخشی از مجاهدین و شماری از مقام‌های دولت پیشین را یکجا کرده و به مثابه نیروی جدید سیاسی ظاهر شوند.

دوم، اکثریت اعضای این ائتلاف عمدتاً از جریان‌ها و چهره‌های معتدل و نسبتاً میانه‌رو مجاهدین محسوب می‌شوند. در طول یک دهه گذشته، اکثر این چهره‌ها در بدنۀ دولت حضور داشتند و همواره تلاش کردند تا همسو با سیاست‌های ارگ حرکت کنند. از طرف دیگر این مجموعه به تبع میانه‌روی خود در سیاست، اغلباً در تصمیم گیری‌های کلان و سیاست گذاری‌های کلی کشور نیز فعالانه ایفای نقش نکرده‌اند. علی‌رغم این‌که برخی از این چهره‌ها در مقام‌ها و مناصب مهم دولتی قرار داشتند، اما حضور آنان اغلباً سمبولیک و نمادین بود و کم‌تر اتفاق می‌افتاد که بتوانند مسیر سیاست گذاری‌ها و تصمیم گیری‌های کلان دولتی را مدیریت کنند. از این لحاظ، به نظر نمی‌رسد، ظهور این ائتلاف بتواند یک حرکت جدی در مناسبات سیاسی محسوب شود و این ائتلاف بتواند در قامت یک اپوزیسیون نیرومند دولتی اقامۀ وجود کند. این امکان هم به لحاظ شرایط ساختاری و هم به لحاظ انگیزش و روحیات اعضای این ائتلاف موجود نیست و حتا تداوم آن در معرض پرسش‌های جدی می‌باشد.

جای خالی یک اپوزیسیون نیرومند در نظام کنونی هم چنان خالی است. با وجودی‌که در موافقت‌نامه تشکیل دولت وحدت ملی بر سر تشکیل اپوزیسیون و تعیین رهبری آن از سوی دولت، میان دو جناح انتخاباتی توافق شده بود، اما هنوز در این زمینه اقدامی صورت نگرفته است. جریان‌های سیاسی نیز تا کنون این کار را انجام نداده و جریان موثری طی یک سال گذشته شکل نگرفته است. ائتلافی که اخیراً اعلام موجودیت کرده، نمی‌تواند جایگاه اپوزیسیون در نظام کنونی را بدست آورد. این جریان نه خود مستقلانه، موجودیت خود را به مثابه اپوزیسیون تعریف کرده و نه واجد ظرفیت‌ها و شرایط لازم برای احراز چنین جایگاهی می‌باشد. شانس این‌که بتواند جایگاه اپوزیسیون تعریف شده در موافقت‌نامه تشکیل دولت وحدت ملی را بدست آورد، نیز ناچیز است، زیرا هر دو جناح حاضر در  دولت وحدت ملی در مورد اعضای آن توافق نظر ندارند.