رییس جمهور چه کار کرده؟

گرچند باید تمام کارهای رییس جمهور را لست می‌کردم، اما دیدم یک کار دیگر هم است که در قدم نخست به این لست اضافه شود و آن، درج گوسفندان در سیستم انتخابات بود که به دست آقای یوسف نورستانی، ضیاالحق امرخیل و باقی شرکای سیاسی شان انجام شد.

اما حالا لست کارهای رییس جمهور؛

1- خودش را رییس جمهور منتخب کرد، گرچند باور عمومی تاهنوز هم چیز دیگری است.

2- با رییس اجرائیه، تا که ممکن بود جنجال کرد.

3-رییس اجرائیه را قبول کرد و با این کارش ثابت کرد که رییس جمهور منتخب نیست، اما هنوز هم شله است که رییس جمهور منتخب است.

4-شاید تقصیر رییس جمهور نباشد، اما رکود اقتصادی شدید دامن اقتصاد کشور را گرفت.

5-گفته می‌شود تمامی قراردادهای استخراج معادن را لغو کرده.

6-همان‌گونه که در اوایل به نیروهای امنیتی قول داده بود که امسال از لحاظ ناامنی، بدترین سال خواهد بود، ناامنی به اوجش رسیده.

7-بیکاری را هم به اوجش رسانده

8-کاری کرده که ارزش افغانی در بازار اسعار، سقوط کند.

9-سیستم راستگویی را شخصاً تعطیل کرده (به شعار قندوز تحت مدیریت ماستش نگاه کنید).

10-تا حالا چند بار افغانستان را به چهارراه ترانزیت مخابرات تبدیل کرده، اما خوشش نیامده دوباره تعطیل کرده.

11-هیچ افغان را از افغان دیگر برتر نکرده، به همین خاطر هر وقت که طالبان آبروی نداشته اش را برد، جنرال مراد را برای احیای آبرو فرستاد اما مدال و ستایشش را به سرپرستی اعطا کرد که به اندازه‌ی یک سرباز از جنگ و دشمن و استراتژی و تدبیر نمی‌فهمد.

12-هنوز هم وزیر دفاع ندارد. شاید ربطی به مکتب قبیله‌یون داشته باشد.

13-هر وقت والی تعیین کرد، به زودی معلوم شد که والی منتصب به تعطیلات سه ماهه به تاجکستان رفته.

14-شاید او نمی‌خواست، اما زندان‌ها را از طالب و خلاف‌کار خالی کرد.

15-تذکره الکترونیک را فکر کنید که نابود کرده.

16-چند بار به عربستان رفته، نور عجیب دیده پس آمده.

17-به نیروهای امنیتی کشور معمولاً اجازه حمله بر دشمن را نمی‌دهد، مگر اینکه اوضاع قندوزی شود.

18-معاونین را مصروف استخدام مشاور کرد که متاسفانه این مرض به ریاست اجرائیه هم سرایت نمود.

19-در عزل و نصب کارمندان ارشد حکومتی، بسیار واضح قوم‌گرایی کرده.

20-هنوزهم معتقد است که محبوب دل مردم است. پررو!

21-فرهنگ هههههههههههههه را تاسیس و نهادینه کرد.

22-استفاده بهینه از تفکر و متفکر کرده اما حاصلش معلوم نیست.

23-از دست فاروق وردک مدال گرفته، همان فاروق که مکتب و معلم خیالی داشت.

24-لاف زد که کابل بانک را چنین می‌کنم، اما کابل بانک او را چنین کرد.

25-خیلی دوست دارد من نباشم، این دوست داشتنش را به مراتب قوی‌تر و گسترده‌تر کرده.

26-معامله دهنه غوری و دندغوری را انجام داد.

27-او اولین کسی است که اصطلاح “تحت مدیریت” را بسیار بی‌جا استفاده کرد اما آبرویش نرفت.

28-قول داد یک نان مردم را دو نان کند. از اکثریت را نیم نان کرد تا یک عده‌ی خاص سه نانه شوند.

29-شورای امنیت و اتمر را ایجاد نمود که اجازه جنگ را از نیروهای امنیتی بگیرد.

30-هر باری که یک یا دو ولسوالی سقوط می‌کند، او به دو زبان (دری و پشتو) آن را محکوم می‌کند.

31-با این همه، یک روز شوق ورزش به سرش زد و حالا چند ماه است که پایش شکسته، جور هم نمی‌شود. اگر شربت پای دارید، ببرید. بیچاره وبال دارد.