من: جناب رییس جمهور صاحب اشرف غنی خود را معرفی کنید!
رییس جمهور: بهنام خدا! والله چه عرض کنم.
من: خیر است، یک-دو جمله بگویید هم کافی است.
رییس جمهور: اگر قاچاق سنگ مرمر را بند نکردم، بچه آدم نباشم.
من: بسیار تشکر! لطفاً در مورد درخشش تیم ملی فوتبال افغانستان یک-چند جمله بگویید.
رییس جمهور: بسیار خوشحالم! جای افتخار است.
من: یک کم بیشتر بگویید. من از کجای این جمله دلیل درخشش تیم ملی را استخراج کنم؟
رییس جمهور: امیدوارم مردم افغانستان هر سال پیروز شوند اما ما از ملت خود تقاضا داریم که هیچ فیر نکنند. مرمی خود را ناق به هوا مصرف نکنند. بیاورند در مراکز تعلیمی که سربازان انداخت را تمرین کنند تا هوایی در جبهات جنگ مقابل دشمن قرار نگیرند.
من: تشکر. آقای رییس جمهور اگر شما مربی تیم ملی فوتبال کشور بودید، چه استراتژییی را روی دست میگرفتید؟
رییس جمهور: تیم را به چهار زون تقسیم میکردم. زون دروازهبان، زون دفاع ملی، زون حملهی آتشین و زون تماشاچیها. با مربی تیم حریف قبل از هر بازی وارد مذاکره میشدم، ثابت میکردم که ما در منطقه و در جهان منافع مشترک داریم.
من: آقای رییس جمهور! یکی از رییسجمهورهای دنیا که یک بار بازی تیم ملی کشورش را از نزدیک تماشا کرده بود، بعد از ختم بازی گفته بود که اینها دیوانهاند! یازده نفر از این کشور، یازده نفر از کشور دیگر در یک میدان پشت یک توپ میدوند. از این به بعد برای هر نفر یک توپ بدهید که همه سرگردان نباشد. نظر شما بهعنوان رییس جمهور در این زمینه چیست؟
رییس جمهور: او حتماً فوتبال را مثل سایر مسایل در ترازوی مسلمانیت و کفار وزن کرده، سپس متوجه شده که این بازی در بلاد کفار متولد و شگوفا شده، خواسته نشان بدهد که ما مسلمانها هیچ چیز کم نداریم.
من: تا به حال شده قبل از شروع بازی، نتیجه را پیشبینی کرده باشید؟
رییس جمهور: البته چرا نی؟! مالدیو پنجُهو! یعنی در بازی افغانستان مقابل مالدیو، گفتم ما مالدیو را پنج گول میزنیم که میشود مالدیو پنجهُه! گرچه در آن بازی پنج گول نزدیم اما تقریباً از سمت غرب به حدود اربعهی این نتیجه نزدیک شده بودیم.
من: رییس جمهور صاحب به نظرت من زیاد گیج نیستم؟
رییس جمهور: شما یکی از میوههای افغانستان هستید، منتها معلوم نیست چه کسی شما را نوش جان میکند. فعلاً شما را تشویق میکنم بروید و از پیروزیهای پیدرپی تیم ملی کشور لذت ببرید.
من: جناب رییس جمهور آیا روزی برسد که حکومت وحدت ملی ما مثل تیم ملی ما، حد اقل در جنوب آسیا بدرخشد؟
رییس جمهور: سابق ما یک معلم داشتیم که خدا بیامرز آدم خوبی بود. او یک روز روی تخته نوشت «این هم میگذرد». من آن روز معنای این جملهی او را نفهمیدم اما حالا خوب میفهمم. حالا من برای شما میگویم که این هم میگذرد!
من: آقای رییس جمهور تشکر از اینکه وقت مرا ضایع کردید! لطفاً بسیار فشرده پیام تان را برای ملت، بهخصوص به علاقهمندان فوتبال کشور بگویید.
رییس جمهور: من مردم افغانستان را دوست دارم. تلاش میکنم بهترین رییس جمهور این مردم باشم. این مردم شایستهی زندگی بهتر، عمر طولانیتر و کشور آباد است. این مردم به جهان ثابت کرده صلح میخواهند. در عزت مردم که هیچ شکی نباید داشت. حالا به حمد و سپاس خداوند، خم میشوم و دست را روی هر دو سینه گذاشته به مردم احترام میکنم. (در این قسمت رییس جمهور به مدت ده ثانیه خم شد و ادای احترام کرد و آرزو کرد تیم ملی در هر بازی خود، ده گول به تیم حریف بزند). میخواهم بگویم که فوتبال تنها نود دقیقه دویدن، فریبل دادن (دریبل دادن)، شوت کردن، گول کردن و گول خوردن نیست. فوتبال یک مکتب است. فوتبال یک پوهنتون است. فوتبال یک تاریخ است. من میدانم یک تعداد طرفدار مسی است و یک تعداد دیگر طرفدار رونالدو. حتا شنیدهام که جنرال صاحب دوستم قبلاً طرفدار رونالدو بوده و بعد از قهرمانی مسی، طرفدار مسی شده. من از تمام ملت افغانستان تقاضا میکنم که مثل جنرال صاحب دوستم نباشند. اینطور نشود که افغانستان اگر قهرمان شد طرفدار افغانستان باشند، اگر قهرمان نشد، نباشند. این خوب نیست. فوتبال یک حیثیت است. فوتبال حکومتداری نیست که ما در آن با ریاست اجرائیه طرف باشیم یا ریاست اجرائیه با ریاست جمهوری طرف باشد. همانگونه که گفتم فوتبال یک پوهنتون است، بازهم میگویم که فوتبال یک پوهنتون است.