عملیات عمری؛ خیالی خواندن یک تهدید واقعی

رحمت‌الله ارشاد


گروه طالبان دیروز با ارسال خبرنامه‌یی اعلام کرد که عملیات نظامی با نام«عمری» از ساعت ۵ صبح دیروز، سه‌شنبه، ۲۴ حمل در سراسر افغانستان توسط این گروه آغاز شده است. در خبرنامه‌ی گروه طالبان آمده است: «با فرا رسیدن بهار رهبری امارت اسلامی افغانستان عملیات بهاری جدیدی را به‌نام اولین مؤسس و بانی امارت اسلامی ….. ملا محمد عمر …. به‌نام “عملیات عمری” نام‌گذاری و اعلان می‌نماید.»
صدیق صدیقی سخن‌گوی وزارت امورداخله اعلامیه‌ی اخیرگروه تروریستی طالبان مبنی بر راه‌اندازی «عملیات عمری» را تبلیغات وتلاش میان‌تهی از سوی دشمنان مردم افغانستان عنوان نمود. صدیقی در کنفرانس مطبوعاتی روز گذشته گفت: دشمنان مردم افغانستان با راه‌اندازی چنین تبلیغات وتلاش‌های میان‌تهی می‌کوشند تا شکست‌های پی‌هم خود را که درسال گذشته متحمل شده‌اند ، تحت پوشش قرارداده واذهان عامه را مغشوش نمایند.
در حالی‌که طالبان اعلام کرده‌اند که عملیات عمری را آغاز کرده‌اند، سخن‌گویان دولت این عملیات را خیالی و میان‌تهی عنوان کرده و سخن از آغاز «عملیات شفق» در سراسر افغانستان به‌عنوان بزرگترین عملیات نظامی و تهاجمی نیروهای امنیتی گفته‌اند. آمارها اما نشان می‌دهد که تلفات افراد ملکی، و ویرانی‌های برجامانده از جنگ هر سال افزایش می‌یابد. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد در سال 2015 بیشتر از یازده هزار فرد ملکی در افغانستان کشته شده است و فرمانده نیروهای ناتو در افغانستان گفته است که در سال 2015 نیروهای امنیتی افغانستان متقبل تلفات سنگینی شده‌اند و 5500 نیروی امنیتی در سال گذشته جان‌شان را از دست داده‌اند. بر اساس آمارهایی که فرمانده ناتو اعلام کرد، بیشتر از 14 هزار عضو نیروهای امنیتی در سال 2015 نیز زخمی شده‌اند. در کنار این آمارهای درشت از قربانیان ملکی و شهدای نیروهای امنیتی، سال گذشته‌ طالبان توانست با کنترل چندروزه‌ی شهر قندوز، میلیون‌ها افغانی خسارات مالی بر این شهر وارد نموده و با کنترل یکی از شهرهای بزرگ افغانستان، آوازه‌ی جهانی در شکست حکومت وحدت ملی بر جا بگذارد.
دند غوری و دند شهاب‌الدین با تفاهم‌نامه‌ی واقعی نه خیالی، به طالبان واگذار شد و طالبان هفته‌ها شهر کابل را در تاریکی کامل نگه داشت. دو زندان (غزنی و قندوز) در سال گذشته توسط طالبان خالی شد و صدها زندانی از چنگ حکومت آزاد شدند. گزارش‌های سقوط ولسوالی‌های زیادی از قندوز، بدخشان، جوزجان، بغلان، غزنی، هلمند، ارزگان، زابل، و چند ولایت دیگر در سال گذشته خبرساز شد و گزارش‌هایی منتشر شد که خبر می‌داد طالبان بر بیشتر از 30 در صد ولسوالی‌های افغانستان کنترل و قیادت دارند. همزمان با نشر این آمارها و اطلاعات، مردم اما می‌دانند که میزان نفوذ طالبان بر خاک افغانستان بیشتر از آمارهای اعلام‌شده است و مردم با دیدن جنایات تکان‌دهنده‌یی که در زابل، غور، ننگرهار، غزنی و … اتفاق افتاد، عملاً قساوت و دشمنی طالبان با انسانیت را حس، درک و تجربه کردند.
اکنون اما، پرسش اساسی این است: آیا آن‌چه طالبان اعلام کرده است، تخیلی و تهدید واهی و میان‌خالی است؟ یا حکومت افغانستان با موضع‌گیری فوری در پی انکار یک واقعیت قبول‌شده در افکارعمومی است؟ بی‌گمان، آن‌چه سخن‌گویان حکومت گفتند ناشی از حس وطن‌دوستی و مسئولیت و حمایت از نیروهای امنیتی است، اما در عین‌حال، این سخنان ناشی از ناگزیری در برابر یک نیروی انتحاری و تروریستی نیز هست. تروریستانی که توانستند در سال گذشته قربانی‌های بزرگی از ما بگیرند و حاکمیت و اقتدار حکومت را در سطح شهر و ولسوالی و روستا به چالش بکشند.
به‌نظر می‌رسد ما در رویارویی با طالبان و جنگ روانی و مطبوعاتی افزون بر مسئولیت ملی و فردی که با حمایت از نیروهای امنیتی انجام شده است، نیاز به تأمل جدی‌تر نسبت به عملکرد طالبان و آمارهای درشت کشته‌شدگان افراد ملکی و نیروهای امنیتی نیز داریم. فکر نمی‌کنم با وجود آمارهایی که جنگ در سال گذشته بر جا گذشته است، مردم به‌راحتی قانع شوند که عملیات عمری امسال طالبان را به‌زعم سخن‌گویان دولت، خیالی، میان‌تهی و تبلیغات برای مغشوش کردن اذهان عامه بپندارند. مردم می‌دانند که ممکن است قربانی حمله‌ی انتحاری، ماین کنار جاده‌ای، جنگ رو دررو یا اسر کمین‌ها و راهزنی‌های این گروه تروریستی شوند. مردم تجربه کرده‌اند و براساس این تجارب می دانند که طالبان سالانه جان هزاران جوان و عزیز این مملکت را با ترور و جنگ می‌گیرند. مردم ضمن درک این آمارهای درشت تلفات، بی‌پایان مدیون زحمات نیروهای امنیتی‌شان هستند و از آن‌ها حمایت خواهند کرد.
اما در عین‌حال، مردم توقع دارند به‌جای توخالی خواندن یک تهدید واقعی و عملی، حکومت وحدت ملی و نهادهای امنیتی به مردم روراست‌تر و صادق تر باشند و برنامه‌های جدی‌تری برای سرکوب تروریستان روی دست گیرند. مردم این توقع را دارند که به‌دلیل اشتباهات سیاسی مسئولان حکومت وحدت ملی، فرزندان‌شان در صفوف نیروهای امنیتی قربانی صلح توخالی و تخیلی نشوند.
از این منظر، زمان آن رسیده است که افزون بر موضع‌گیری‌های ملی و رقیق ساختن حس وطن دوستی برای حمایت از نیروهای امنیتی، کاستی‌ها و اشتباهات سیاسی و نظامی ما در جنگ با طالبان ارزیابی شوند و با صدور اعلامیه‌های انقلابی و احساساتی سعی نکنیم از مسئولیت قانونی و رسمی در قبال مردم و سربازان امنیتی شانه خالی کنیم.