ستایش دختر ششسالهی افغانستانی در ایران بهدست نوجوانی، اختطاف میشود. بر او تجاوز میکند، سپس با چاقو میکشد. روی بدنش تیزاب میریزد تا بهکلی محوش کند، نمیشود. در آخر جسدش را آتش میزند. این جنایت هولناک واکنش جدی و جمعی را در پی داشت. مردم افغانستان بهصورت گسترده علیه این جنایت اعتراض کردند و خواهان اجرای عدالت در این مورد هستند. در سوی دیگر، شماری از رسانههای ایرانی این جنایت را بازتاب داده، از دستگیری مجرم و همدردی ایرانیان با خانوادهی قربانی خبر دادهاند.
اما بد نیست با قلوب داغدار و چشمان اشکمند خویش بیانیههای دو دولت را برای جلوگیری از وقوع همچو فاجعهها باخود داشته باشیم.
بیانیهی دولت جمهوری اسلامی افغانستان:
جلالتمآب محمد اشرفغنی، رییسجمهور جمهوری اسلامی افغانستان قبلاً به اطلاع تمام افغانها رسانده بود که با افغانهاییکه وطنشان را ترک میکنند، هیچنوع همدردی ندارد. بههمین مناسبت از کلیه برادران و خواهرانی که از قتل هولناک ستایش ششساله در ورامین تهران-ایران، داغ دیدهاند، اشرفمندانه خواهش میکنیم که حرمت محترم محمد رییسجمهور را نگهدارند و از فحاشی و نثار دشنامها در کلیه سطوح خودداری فرماید. محترم اشرفغنی یک رییسجمهور وطندوست است، فکر و ذکرش طرف آبادی و صادرات مملکت است. بههمین منظور، او به خانوادهی ستایش قول میدهد که اگر به افغانستان برگردند، مرگ اسفناک ستایش را برای آنها تسلیت گفته و برای بازماندگانشان تسلیت عرض نماید.
اما محترمه بانوی گرانقدر کشور، بانو رولاغنی که از مدتی به اینسو نیم لیتر اشک ذخیر کرده بود، وقتی خبر جانسوز قتل ستایش را شنید، اشکهای خویش را جاری کرد و تا آخرین قطره سرازیر نمود. وی در حالی که دنبال دستمال کاغذی میگشت تا اشک خویش را پاک کند، گفت: مهاجرت شوک (شوق) نیست، علاکه نیست، درد است. مجبوریت است. این درد و مجبوریت یانی (یعنی) مهاجرت، با آمدن مستر غنی شروع نشده، فکط افزایش یافته. من به جای تمام حکومت، این ضایعهی دردناک را تسلیت میگویم. من از تمام ستایشهای افغانستان خواهش میکنم دیگر به ایران سفر نکنند. ممکن باز فاجعه شود.
بیانیهی دولت جمهوری اسلامی ایران:
در غدم نخست، مرگ جانسوز عزیز از دستداده را به خانواده و تمام دوستانش تسلیت عرض میداریم. در غدم بعدی، از تمام مردم شریف افغانستان خواهش میکنیم که آغا! لطفاً این جرمُ به کل ملت ایرون تعمیم ندهید. یه نفر جرم انجام داده که با عملکرد سریع سربازان امام دستگیر شده. ما باید بررسی کنیم که شخص مجرم در لحظهی ارتکاب جرم روانش چهجوری بوده؟ جامعهشناسیاش چهجوری بوده؟ مطالعات اسلامیاش در چه سطح بوده؟ اصولاً باید ببینیم نگاه این آغای غاتل پدرسوخته به برادران و خواهران مهاجر ما، مث نگاه اون یارو احمدینژاد بوده یا خیر؟ نگاهش به تجاوز چهجوری بوده؟ اسیدو از کجا آورده؟ در کل باید ببینیم چه چیزی باعث شده یه جوون ایرونی، اون هم در تهرون یه همچین کاری بکنه؟ اگر مجلس خبرگان ورامین شهادت داد که این جوون اختلالات روانی داشته، مطالعات اسلامیاش کم بوده، عشغش به ولایت فغیه ترشیده بوده، از جامعهشناسی چیزیو نمیدونسته، نگاهش به مهاجرین هم برگرفته از نگاه آغای احمدینژاد بوده، ثابت میشه که هیچ انگیزهیی برای اختطاف، تجاوز، غتل، اسید و آتشزدن وجود نداشته. یعنی که یارو کم داشته/داره و باید درمون بشه.
در غدم سوم، شما همهتون دیدید که ملت ایرون چه برادرانه پای این درد وایستاد و به خونوادهی ستایش خانم تسلیت عرض کردند. بناءً ما از برادران افغانستانیمون یه تغاضای کوچولو داریم. بیایید این مسأله رو به ملت تعمیم ندهیم. ملت ایرون و افغانستان، همیشه مثل دو تا برادر کنارهم وایستاده و همدیگرو کمک کرده. ما از ملت ایرون تغاضا داریم طوری همدردی کنند که اوضاع میزون بشه. از ملت افغانستان تغاضا داریم دست از سرکچل ایرون برداره.
ما به شما اجازه میدهیم اینجا کار کنید. درس بخونید. بچههاتونو اجازه میدیم برن مدرسه. خدا را چه دیدید، شد یه دفعه تصمیم گرفتیم که بعد مدرسه حتا جواز حضور به دانشگاههامونو هم به بچههاتون که دارن از مدرسه فارغ میشن، بدیم. این یه غول مردونه است. باور بفرمایید حتا آغامون از این مسأله ناراحت شده و گفته یه طرفدار ولی فغیه (فقیه) هرگز چنین جرمی مرتکب نمیشود، مگر اینکه عشغ دشمن بر حب ولی در سینهاش غلبه کرده باشد. بناءً ما تحغیغات خودمونو میکنیم، اگر ثابت شد که عشغ دشمن تو سینهی اون نوجوون ایرونی بر حب ولی غلبه کرده (جدای از اینکه روان، جامعهشناسی، مطالعات اسلامی، نگاهش به مهاجر رو بررسی میکنیم)، جوری مجازاتش میکنیم که همهی افغانستانیها یه صدا بگن دستت درد نکنه جمهوری اسلامی!
حالا بهجای ملامت کردن جمهوری اسلامی ایرون، همه باهم یه مرگ کوبنده بر اسراییل بفرستیم.