چرا استراتژی جدید اشرف‌‌غنی ناکارآمد است؟

رویکرد جدید اشرف‌غنی به او کمک نخواهد کرد تا برنده‌ی مبارزه‌ی طولانی افغانستان در برابر طالبان باشد.
دیپلمات/ عمیر جمال ترجمه: معصومه عرفانی

در تاریخ 25 مارچ، رییس‌جمهور افغانستان اشرف‌غنی، در طی یک سخنرانی پاکستان را به‌شدت متهم کرد که به شبه‌نظامیانی که کشورش را هدف قرار داده‌اند پناه داده است. یک هفته پیش از سخنرانی غنی، حمله‌یی انتحاری در کابل، منجر به کشته‌شدن دست‌کم 64 نفر و زخمی‌شدن صدها نفر شد.
سخنرانی غنی در زمانی انجام می‌شود که روند صلح افغانستان در وضعیتی بسیار پیچیده قرار دارد. ظاهراً این روند صلح که توسط پاکستان، افغانستان، ایالات متحده و چین در قالب گروه همکاری‌های چهارجانبه هدایت می‌شود به بن‌بست رسیده است. غنی خواستار اقدام علیه رهبری طالبان شده است که باور عمومی بر این است که در پاکستان حضور دارد. او در ادامه گفت که کشورش انتظار ندارد پاکستان طالبان را بر سر میز مذاکرات بیاورد. دو عامل عمده وجود دارد که می‌تواند بر این تصمیم سیاسی جسورانه‌ی غنی تأثیر گذاشته باشد.
نخست، وخیم‌ترشدن وضعیت امنیتی در افغانستان که با بمب‌گذاری‌های بی‌امان طالبان تشدید شده است، جایگاه سیاسی غنی در کشور را تضعیف کرده است. غنی در داخل کشور، با فشارهای فزاینده از سوی احزاب مختلف و حتا تعدادی از طرفداران سابق خود در وضعیتی بسیار مخاطره‌آمیز قرار گرفته است و او نمی‌تواند بیش از این منتظر مذاکرات صلح بماند که تاکنون هیچ نتیجه‌یی به همراه نداشته است. سیاست غنی در رابطه با درخواست کمک از پاکستان تأثیری نداشته است. اسلام‌آباد نتوانسته است تا از «نفوذ» خود بر طالبان افغان که بسیار از آن سخن می‌رود استفاده کند.
دوم، شواهدی روزافزون نشان می‌دهد که اسلام‌آباد هنوز سیاست خود در تمایزگذاشتن میان گروه‌های شبه‌نظامی مختلف را کنار نگذاشته است. چند ماه قبل، مشاور امور خارجه‌ی پاکستان، سرتاج عزیز، به‌روشنی تأیید کرده است پاکستان هنوز تأثیر عمده‌یی بر طالبان افغان دارد و رهبر جدید آن‌ها ساکن پاکستان است.
براساس گزارش‌ها، عملیات نظامی جاری پاکستان علیه گروه‌های شبه‌نظامی مستقر در مناطق قبیله‌ای این کشور بدون درنظرگرفتن تمایز صورت گرفته است. بااین‌حال، شواهد نشان دادند که پاکستان همچنان برای گروه‌های مختلف شبه‌نظامی پناهگاه فراهم آورده و این گروه‌ها، به‌ویژه شبکه‌ی حقانی را تشویق می‌کنند. شبکه‌ی حقانی مسئول بمب‌گذاری‌یی بود که یک هفته قبل کابل را لرزاند و علاوه‌برآن، این گروه نقش کلیدی در حل بحران رهبری میان طالبان افغان بازی کرده است که پس از مرگ ملا عمر بدتر شده بود. می‌توان گفت که پیروزی‌های نظامی اخیر طالبان در سراسر افغانستان، احتمالاً نتیجه‌ی این اتحاد تازه بوده است.
ایالات متحده اخیراً بیانیه‌یی را منتشر کرده است مبنی بر این‌که گروه‌هایی مانند شبکه‌ی حقانی و طالبان افغان به انجام عملیات از خاک پاکستان ادامه می‌دهند. وزارت امور خارجه‌ی ایالات متحده گفته است: «ما همواره نگرانی‌های خود را با مقامات ارشد دولت پاکستان در رابطه با مدارای دایمی آن‌ها با گروه‌های طالبان افغان مانند شبکه‌ی حقانی که از خاک پاکستان اقدام می‌کنند، بیان کرده‌ایم».
آرشیو امنیت ملی دانشگاه جورج واشنگتن به‌تازگی تعدادی از اسناد طبقه‌بندی‌نشده را به انتشار رسانده که ادعا می‌کند بخش زیادی از بودجه‌ی شبکه‌ی حقانی از رهبری طالبان افغان که در پاکستان مستقر است تأمین می‌شود. یک شبکه‌ی تلویزیونی اشاره کرده است که «بخش عمده‌ی بودجه‌ی شبکه‌ی حقانی را رهبری طالبان مستقر در کویته‌ی پاکستان تأمین می‌کند».
درحالی‌که کابل عزادار مرگ کشته‌شدگان حمله‌ی هفته‌ی گذشته است، اسلام‌آباد از یک هیأت نمایندگی طالبان افغان میزبانی می‌کند. ظاهراً این هیأت برای بحث در رابطه با رهایی یکی از فرماندهان ارشد طالبان به اسلام‌آباد رفته است. حضور طالبان افغان در خاک پاکستان تأییدی بر این امر است که اسلام‌آباد روابط نزدیکی با این گروه برقرار کرده است.
حمایت مستمر پاکستان از این گروه‌ها، تا حد زیادی با حضور هند در افغانستان رابطه دارد. اسلام‌آباد نگران نفوذ دهلی‌نو در افغانستان است و تا زمانی که این ترس وجود دارد، به احتمال زیاد، سیاست این کشور برای حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی تغییر نخواهد کرد.
بااین‌وجود، تمام این مسایل بدان معنا نیستند که پاکستان علاقه‌یی به صلح یا ثبات در افغانستان ندارد. در درازمدت، ثبات خود پاکستان و رونق اقتصادی این کشور، به‌شکل مستقیم با صلح در افغانستان گره خورده است. اسلام‌آباد، طالبان افغان و دیگر گروه‌ها را برای مذاکرات صلح تحت فشار قرار داده است اما این فشار بیشتر به شکل درخواست بوده است تا اجبار. می‌توان چنین گفت که اسلام‌آباد تمایلی ندارد این گروه‌ها را تا سطحی تحت فشار بگذارد که آن‌ها از رهبران پاکستان بیگانه شوند.
ازسوی‌دیگر، دولتی ضعیف و چندپارچه در کابل، همراه با نیروی نظامی ضعیف که از آموزش مناسب و تجهیزات کافی برخوردار نیست، این مشکل را چندبرابر کرده است. برای پیروزی فرایند صلح یا هرگونه اقدام نظامی برای پیروزی در نبرد سخت در میدان‌های جنگ علیه طالبان افغان، اتحاد داخلی امر ضروری است.
به‌نظر می‌آید که غنی به سیاست رییس‌جمهور سابق افغانستان، حامد کرزی، روی آورده و سیاست او در سرزنش پاکستان برای عدم انجام اقدامات کافی برای مقابله با نفوذ مرزی را در پیش گرفته است. این تغییر سیاست می‌تواند برای غنی دوستانی در پارلمان افغانستان به‌همراه داشته باشد، اما امکان ندارد که شورش روزافزون طالبان را کاهش دهد. این تحولات ناخوشایند، نه‌تنها انعکاس‌دهنده‌ی شکست یک کشور هستند، بلکه شکست امنیتی تمام منطقه را نشان می‌دهند.