ملا اخترمحمد منصور رهبر یکی از شاخههای گروه طالبان دو روز قبل در منطقهی بلوچستان پاکستان کشته شد. وزارت دفاع امریکا خبر کشته شدن این شخص را گزارش داده و پس از آن ارگ ریاستجمهوری افغانستان آن را تأیید نمود. ارگ اما از جزئیات این خبر، اظهار بیاطلاعی کرد. پس از آن واکنشهای مخالف و موافق در برابر این خبر شکل گرفت که صحت ادعای مذکور را زیر سؤال میبرد، تا اینکه روز گذشته ریاست امنیت ملی کشور خبر کشته شدن این رهبر طالبان را تأیید نمود. قبل از همه باید گفت که این واقعه در راستای بهبود وضع امنیتی کشور و تقویت روحیهی مبارزاتی نیروهای امنیتی، واقعهی خوب و خرسندکنندهیی است. با آنهم، فارغ از نفس کشته شدن ملا منصور، نکاتی قابل تأمل مینماید.
یک: استمرار تعهد امریکا در مبارزات ضدتروریستی و دست خالی پاکستان. امریکا با وجود ظن و گمانهایی مبنی بر صداقت یا عدم صداقت در مبارزه علیه گروههای تروریستی در افغانستان، کماکان بر این تعهد مبارزاتی خود پایدار مانده است. امریکا طی سالهای گذشته علیرغم فرازونشیبهای سیاسی در رابطهی خود با دولت افغانستان، پاکستان و دیگر کشورهای دخیل در ائتلاف جهانی مبارزه علیه تروریسم، هزینههای سنگینی را بر سر نابودی گروههای تروریستی متقبل شده است. زیرا نابودی و کشتن نیروهای امریکایی در افغانستان در طول این سالها همواره یکی از اولویتهای طالبان و دیگر گروههای تروریستی بوده و تاکنون تلفات زیادی را از این رهگذر بر امریکا تحمیل کردهاند. این یک جانب قضیه است، جنبهی خسارت انسانی، که امریکا خسارت آن را پرداخته است. جانب دیگر قضیه خسارتهای مالی و تسلیحاتی است که امریکا بر سر مسألهی نابودی گروههای تروریستی و تقویت نیروهای امنیتی افغانستان و نیز کشور پاکستان مشروط به مبارزه علیه این گروهها پرداخته است. مجموع این مسایل مبارزه علیه تروریسم را برای امریکا گویا تبدیل به یک قضیهی حیثیتی نمودهاند که پا پس کشیدن از آن بهراحتی قابل تصور نیست.
مسألهی دیگری که در این پیوند نیازمند یک بازنگری جدی است، موضع و موقعیت پاکستان در قبال تعهدی است که نسبت به مبارزه علیه تروریسم منحیث یکی از کشورهای عضو در ائتلاف جهانی مبارزه علیه تروریسم داده بود. این مورد را نباید از خاطر دور داشت که قبل از این اسامه بنلادن رهبر شبکهی القاعده که همچنان بهدست امریکا کشته شد و ملا عمر رهبر گروه طالبان که چگونگی مرگش تاکنون کماکان در هالهیی از ابهام باقی مانده و اینبار کشته شدن ملا منصور، همه در خاک پاکستان صورت گرفته است واینهمه در حالی روی میدهد که پاکستان تعهد سپرده بود که دیگر نهفقط اجازه نخواهد داد که طالبان و دیگر گروههای تروریسی از خاک این کشور برای انجام عملایت ترویستی خود استفاده کنند، بلکه خود در نابودی این گروهها اقدام عملی خواهد کرد. اما آنچه که تاکنون تجربه شده، پاکستان صداقت و التزام لازم را در قبال این تعهدش نداشته است و بهعلاوه هرازگاهی خبرها از حمایت و تقویت گروههای تروریستی از سوی پاکستان گزارش میدهد. پاکستان در این بازی دو سویه از یکسو موفق به دریافت کمکهای مالی زیادی از جانب امریکا شد و از سوی دیگر رابطهی خود با گروههای تروریستی را کماکان گرم نگه داشت. اما استمرار این وضعیت درست همانطور که انتظار میرفت، به نفع پاکستان خاتمه نخواهد یافت. کنگرهی امریکا کمکهای بعدی خود به پاکستان را مشروط به رفتن این کشور به سنگرهای مبارزه علیه تروریسم کرده است و نیز اعمال تروریستی پیوسته در داخل کشور پاکستان و خونریزیهای بیشمار، محصول غیرمستقیم تبانی دولت پاکستان با تروریسم بوده است. پاکستان اما، هنوز از مبارزه علیه تروریسم حرف میزند و بر تعهد کذاییاش در این خصوص تأکید میورزد. خبر کشته شدن ملا منصور در این میان، بار دیگر دست خالی پاکستان را در امر مبارزهی ضدتروریستی رو کرد و نشان داد که این کشور در قبال تعهداتش هیچگاهی آن صداقتی را نداشته که وعده داده بود و انتظارش میرفت.
دو: روند حذف و ادغام مخالفان مسلح دولت افغانستان. طالبان با آغاز سال 1395، عملیاتی را زیر نام «عملیات عمری» روی دست گرفتند و از اهداف مبارزات تروریستی خود در این سال سخن گفتند. با توجه به این نکته که دولت افغانستان بهلحاظ تقویت نیروهای مبارزاتی متکی بهخود و نیز تنشهای فزاینده در دیگر سطوح، در وضعیت خوبی بهسر نمیبرد، این ادعای طالبان در ساحت عملی دور از انتظار هم نبود. اما اتفاقات روزهای اخیر بیانگر موفقیت دولت افغانستان در بخش امنیتی و نادرستی گمان زمینگیر شدنش بوده است. طالبان پس از شکستهایی در چند ولایت شمالی کشور و کشته شدن مقتدرترین رهبرشان بعد از ملا عمر، بدون شک که در سراشیبی زوال و نابودی قرار گرفتهاند. این دید را زمانی میتوان با اطمینان بیشتری مطرح نمود که احتمال قریب به یقینِ پیوستن گلبدین حکمتیار را به حکومت افغانستان بهمثابه شکستی برای گروه طالبان و دستآوردی برای دولت افغانستان در نظر بگیریم.
سه: حکومت وحدت ملی امروزها هرچند که با چالشهای گستردهیی در بخشهای امنیتی و مسایل کشوری مواجه است، پیوسته سخن از موفقیت خود و شکست دشمن میگوید. انجام عملیات تروریستی و قربانی شدن بیش از 60 نفر در پایتخت را نشانهی شکست دشمن میخواند و مصالحه با حکمتیار را یک دستآورد. مسأله اما این است که نباید زیاد هم تسلیم خوشبینیها و خوشخیالیهای از این دستِ خبرنامهها شد. آیندهی بازگشت حکمتیار به صحنهی قدرت، اما و اگرهایی دارد که در صورت صدق آن اما و اگرها، آیندهی حکومت چندان هم با خوشبختی عجین نخواهد بود. گذشته از این، اتفاقات پیهم در رابطه با گروههای تروریستی، زندگی رهبران این گروهها در پاکستان و رویهی پاکستان با دولت افغانستان و تروریسم، میطلبد که حکومت وحدت ملی در رابطهی خود با پاکستان یک تجدیدنظر جدی و عمیق بکند.