دومین گفتمان ملی حقوق بشر افغانستان و اتحادیهی اروپا، اواخر هفتهی گذشته (چهارشنبه، ۱۲ جوزا) در مقر وزارت خارجه برگزار شد. نشست قبلی این گفتمان در ۱۵ ماه جون سال ۲۰۱۵ برگزار شده بود. شرکتکنندگان این نشست روی وضعیت حقوق بشر در افغانستان بحث کردند. سرور دانش؛ معاون دوم ریاستجمهوری، معین وزارت خارجه و فرانز مایکل میلبن نمایندهی خاص و رییس هیأت اتحادیهی اروپا برای افغانستان، سفرای اتحادیهی اروپا مقیم کابل، و رییسان حقوق بشر ادارات و نهادهای مختلف از مهرههای درشت این گفتمان بودند.
حقوق زنان و کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان، حقوق اطفال و کنوانسیون حقوق طفل، مجازات اعدام، شکنجه و بدرفتاری و کنوانسیون منع شکنجه و پروتکل اختیاری مربوط به آن، دسترسی به اطلاعات، آزادی بیان و رفتار با افراد آسیبپذیر اجتماع/ یا افراد دارای معلولیت و کنوانسیون مربوط به حقوق افراد دارای معلولیت از مباحث این گفتمان بود که میان نمایندگان افغانستان و نهادهای بینالمللی مطرح شد. رییس هیأت اتحادیهی اروپا برای افغانستان از تلاشهای حکومت افغانستان برای گسترش رعایت حقوق بشر استقبال کرد اما گفت که وضعیت حقوق بشر در افغانستان شکننده و نگرانکننده است. آقای دانش با اشاره به چالشهای گذشته گفت حکومت گامهای مهمی را در این زمینه برداشته است.
طرح مسایلی چون بررسی وضعیت حقوق بشر در افغانستان مادامی که زیر عنوانهای شیک و اغلب بیمورد بر گزار میشود با قدردانی و نگرانی جامعهی جهانی، وعده و نویدهای حکومت افغانستان آغاز و خاتمه مییابد. چهارده سال است که در وضعیت رقتانگیز «حقوق بشر» در افغانستان، مجالس مهم و مجلل برپا است. از نخستین روزهای فعالیت سازمانهای بینالمللی در افغانستان تا اکنون نه فهرست طولانی چالشهای حکومت کوتاهتر شده است و نه در نگرش و سیاست نهادهای بینالمللی در افغانستان تغییری بهوجود آمده است. در حواشی چنین نشستهایی، کودکان در معرض انواع مختلف بدرفتاری قرار میگیرند؛ هزاران کودک به آموزش دسترسی ندارند، آمار کودکان کار بالا است، مورد تجاوز جنسی و حتا سیاسی قرار میگیرند. زنان همچنان تحت ستم قرار دارند و اکثریت خاموش این جامعه را تشکیل میدهند. اغلب خانمها و بیشتر در اطراف، از ابتداییترین حقوقشان آگاهی ندارند و بیشتر از مردان، مورد انواع بیشماری از بدرفتاری بهشمول خشونت فیزیکی قرار میگیرند. آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات در شرایطی که حقوق بشر بهصورت عام بهشکل باور نکردنی وخیم و نگرانکننده است، همسان است.
هرچند نمیتوان چشم از گامهایی مثبت گرفت که در زمینهی حقوق بشر در افغانستان برداشته شده است. طی این مدت، به مدد نهادها و سازمانهای بینالمللی در همهی بخشها به میزان کم و زیاد، مسایل حقوق بشری بهبود یافته است. زمینهی فراگیری آموزش و خدمات بهطور نسبی فراهم شده، قوانین زیادی برای بهبود حقوق بشری تصویب شده، فرصتهای برای ایجاد شغل و حضور زنان و مردان در سطوح مختلف جامعه فراهم شده است. البته با «چالشهای عظیمی» که دولت آن را میپذیرد.
با اینهمه، آنطور که باید مسایل حقوق بشری رشد نکرد و به مرحلهی قابل اطمینانی نرسید. ذکر این نکته مهم است که حقوق بشر فرایندی است که نهادینه شدن آن زمانگیر است و اشاره به یکونیم دههی گذشته برای جامعهپذیر کردن حقوق بشر انتظار غیرواقعبینانه است. اما با توجه به هزینه و حضور گستردهی جامعهی جهانی و سازمانهای دخیل در مسایل حقوق بشر، ارزشهای بشری و هزینهی آن در افغانستان تبدیل به تجارت پرسود شد. جامعهی جهانی شناخت درست و ارتباط نزدیک با بدنهی اصلی جامعهی افغانستان نداشت، از سوی هم، دولت افغانستان که فاقد ظرفیت بود، فرصتها سوخت و هزینهها به تجارت تبدیل شد. همکاریها میان افغانستان و جامعهی بینالمللی با آنکه کمرنگ شده اما پایان نیافته است. تمویلکنندهها و جامعهی جهانی باید از عملکردهای دولت افغانستان نظارت بکنند و در مواردی تحت فشار قرار دهند. حکومت غرق در فساد است و با مسایل متعددی دستهوپنجه نرم میکند. انتظار نداشته باشیم که چنین یک حکومتی که در انجام ابتداییترین مسئولیتاش ناکام است بتواند به معضل حقوق بشر که بهطور گسترده نقض میشود، رسیدگی کند.