فاجعهی دهمزنگ اتفاق افتاد. بیش از هشتاد شهید و صدها زخمی برجا گذاشت. این فاجعه در پایتخت حکومت وحدت ملی اتفاق افتاد. حکومتی که رییسجمهور و رییس اجرائیه دارد، حکومتی که امنیت ملی و وزارت داخله دارد. اینجا حرف این نیست که دولتمردان مسئول هستند یا نه؟ اینجا دولتمردان به حدی خشن و ناانساناند که باید ثابت کرد آنها مسئول نیستند.
حالا چه کسانی در قبال این فاجعه مسئول نیستند؟
یک- ریاست جمهوری و ریاست اجرائیه: این دو نهاد با دو رییس و چهار معاون نهچندان محترم خویش اولین آدرسهاییاند که هیچ مسئولیتی ندارند. اشرف غنی که مصروف پشت کردن به خواستها و حقوق برحق مردماند و دربست در اختیار سیاستهای فاشیستی شرکت برشنا، وقت ندارد به تامین امنیت جان شهروندانش فکر کند. عبدالله که شده سمبول دومین مرد قدرتمند جهان، همواره در وسواس پوشیدن کدام کفش و چه رنگ کُت به سر میبرد. معاونین ریاستجمهوری که یکی رفته در شمال زردآلو حلوا کند و دیگری در کابل علیه عدالتخواهی بلوا، پس حق دارند مسئول نباشند. معاونین ریاست اجرائیه را هم که میدانید، معاون اول که خدا یار جانش، چون به اندازهی یک شهروند عادی هم احساس تکلیف نمیکند. معاون دوم هم که از شروع حکومت وحدت ملی، تنها کاری که کرده این بود که علیه ملتی بایستد. معمولاً کسانی که علیه ملت خویش قرار میگیرد و معاون دوم رییس اجرائیه هم تشریف دارد، هیچ مسئولیتی ندارد.
دو- وزارت امور داخله: هرچند قانون وزارت امور داخله را به تامین امنیت تظاهراتهای مدنی مکلف کرده، اما چون وزارت امور داخله 99 درصد نیروی خویش را پشت کانتینرهای چندقطاره جابهجا کرده بود و همان یک درصدی را هم که برای تامین امنیت مظاهرهکنندهها فرستاده بود در سایههای دیوار دنبال هوای خنک بودند، بناءً فرصت نشد که پولیس ملی، کوچهها و جادههای منتهی به چهارراهی دهمزنگ را کنترل کنند. لذا هیچ مسئولیتی در این قسمت متوجه این وزارت نیست. وزارت امور داخله امنیت قطارهای کانتینرها که سر راه جنبش روشنایی قرار گرفته بودند را تامین کردد. حتا یک تار مو از سر کانتینرها کم نشده. باورتان نمیشود، بروید از مردم محل بپرسید.
سه- امنیت ملی: حکومت وحدت ملی در کنار وزارت امور داخله یک ادارهی قدرتمند دیگر هم دارد که اسم آن امنیت ملی است. وظیفهی این اداره، کشف خطر و جلوگیری از وقوع فاجعه در همکاری با سایر ارگانهای امنیتی است. اما مامورین این اداره دیدند که پولیسها و اردو پشت کانتینرها قرار دارند و چون جنبش روشنایی از دهمزنگ پیش نرفتند و این پولیسها و اردوها جشن خارشت پشتگردن برگزار کرده، فلهذا تصمیم گرفتند که کشف نشوند. کشف نکردن به این معنا نیست که ادارهی امنیت ملی مسئولیت داشته، مرتیکه دلش خواست کشف میکند، دلش نخواست کشف نمیکند. مگر زور است؟
چهار- گارنیزیون کابل: گارنیزیون کابل شب قبل از تظاهرات اعلام کرد که مسیر تظاهرات باید مصلی شهید وحدت ملی-کوته سنگی-دهمزنگ باشد تا ما بتوانیم امنیت تظاهرکنندهگان را تامین کنیم. شما دیدید که درست طبق خواست گارنیزیون کابل شد. حتا یک نفر هم از چوک دهمزنگ پیشتر نرفت. جنبش روشنایی هرچند نقطهی آخر تظاهرات را جای دیگری تعیین کرده بود، اما بهخاطری که کسی تلف نشود و بهانه دست حکومت نیافتد، به خواست حکومت در دهمزنگ متوقف شد تا باشد که گارنیزیون کابل طبق برنامهی خویش امنیت را تامین کند. اما هوا گرم بود، مامورین این اداره هم دنبال سایه میگشتند. ادارهیی که مامورین آن در هوای گرم دنبال سایه بگردند، در کدام قانون مسئول است؟ در هیچ قانونی. پس گارنیزیون کابل هم مسئولیتی نداشته. خیر است اگر رییس این اداره یک شب قبل مقداری ورزش دهن کرده و چیزی گفته، مگر نمیدانید که اینجا افغانستان است؟
پنج- اگر در کل بنشینیم و محاسبه کنیم، هیچ یکی از مقامات حکومت مسئولیت ندارد. آنها به این دلیل مقام نشده که از فجایع جلوگیری کنند. بلکه بیشتر به این دلیل مقام شده تا فاجعه خلق کنند. مثل همین شرکت محترم برشنا که مسیر انتقال برق را تغییر داد و هرچه مردم خواستند که تغییر نده، او از لجاش پایین نیامد. مردم را تحقیر کرد، عدالت را نقض کرد، باعث شد مردم برای عدالت و برای حق مشروع خویش دست به اعتراض بزنند و به جاده بیایند و در نهایت فاجعهییکه اتفاق افتاد.
شش- شرکت برشنا و وزارت انرژی و آب: اگر شرکت برشنا مسیر را تغییر نداده بود، اگر وزارت انرژی و آب برای قانعکردن رییسجمهور، آمار غلط بیرون نمیداد تا رییسجمهور و رییس اجراییه به خواست مردم پُشت کنند و حق مردم را زیر پا کنند، آیا بازهم جوانان این وطن در دهمزنگ تکهتکه میشدند؟
من هرچه دنبال مسئول گشتم، نیافتم. شما بگویید چه کسی مسئول است؟