بلی شما حق دارید، اما مرگ بر حقوق شما!

قانون حق اعتراض و تظاهرات مدنی و مسالمت‌آمیز را به تک‌تک شهروندان افغانستان داده است. جنبش روشنایی در مطابقت با همین قانون و حق، در مدنی‌ترین شکل ممکن به جاده‌ها آمدند تا از حکومت طلب عدالت و حق بکند. متاسفانه این اعتراض خونین شد. بعد از آن چیزی که از سوی حکومت و مخالفان عدالت‌خواهی به‌عنوان استدلال برجسته مطرح شده این است که نهادهای امنیتی قبلاً هشدار داده که خطر وجود دارد. با استفاده از همین استدلال، مظاهره‌کننده‌گان را ملامت می‌کنند.
حالا با استفاده از همین استدلال، از عموم شهروندان افغانستان خواهش می‌کنم که به موارد زیر توجه کنند. مواردی که هر شهروندی حق دارد، اما بهتر است حق نداشته باشد.
الف- خطر داعش وجود دارد. داعش حتا طفل شش ماهه را دو شق می‌کند. از طرف دیگر هر زن و شوهری حق دارد طفل داشته باشد، اما چون خطر وجود دارد، بهتر است هیچ زوجی حق بچه داشتن را نداشته باشد.
ب- هر کودکی حق دارد به مکتب برود تا از شر استدلال‌های این‌گونه بی‌منطق خلاص شود، اما چون خطر انفجار وجود دارد، بهتر است هیچ کودکی به مکتب نرود و حق هم نداشته باشد.
پ- هر دختری حق دارد به دانشگاه برود، اما چون خطر تیزاب‌پاشی مومنین وجود دارد، بهتر است دختران این حق را نداشته باشند.
ت- هر کارگری حق دارد در بازار به دنبال کار باشد، اما شما می‌دانید که انتحاری‌ها وجود دارند، بناءً از عموم کارگران عزیز خواهش می‌شود که این حق را نداشته باشند چون این گونه بهتر است.
ث- هر سربازی حق دارد فارغ شود، اما چون در ساحه‌ی شهر کمپنی کابل به‌شکل مرموزی قتل عام خواهند شد، بهتر است هیچ سربازی فارغ نشود.
ج- هر آدمی در شاه‌شهید کابل حق دارد زنده باشد و زندگی کند، اما شما دیدید که در شاه‌شهید چه اتفاق افتاد، خطر تکرار آن اتفاق وجود دارد. بناءً حکومت وحدت ملی از اهالی محترم شاه‌شهید می‌خواهد که بهتر است حق زندگی را نداشته باشند؟
چ- حمله بر ریاست ده امنیت ملی یادتان مانده؟ آن‌جا کسی تظاهرات هم نداشت. حالا مطابق منطق آن‌هایی که از کم‌کاری و بی‌مسئولیتی حکومت دفاع می‌کنند، ریاست‌های امنیت ملی حق ندارند فراغت سربازان خویش را جشن بگیرند، خطر حمله وجود دارد.
ح- همه‌ی ساکنان افغانستان حق دارند سفر کنند، اما خطر اسارت و گروگان‌گیری در مسیر شاهراه‌ها وجود دارد، بناءً تقاضای منطقی حکومت وحدت ملی این است که بهتر است کسی سفر نکند. شما اگر سفر نکنید، کی شما را از مسیر شاهراه گروگان می‌گیرد و بعداً گلوی شما را می‌برد؟
خ- هر شمالی حق دارد به کابل بیاید، به جنوب برود، به غرب سفر کند، اما چون طالبان به سیستم بایومتریک دست یافته، بناءً بهتر است شمالی‌ها این حق را نداشته باشند. حداقل تا اطلاع ثانوی.
د- هر شهروند بالغ افغانستان حق دارد در انتخابات شرکت کند، اما چون طالبان انگشت رای‌دهندگان را می‌برند، بناءً بهتر است این حق را نداشته باشد. اجازه دهید تا قاف قیامت انتخابات را با گوسفندان برپا کنیم.
ذ- هر مومنی حق دارد در مسجد برای ادای نماز برود، اما دشمنان کوردل افغانستان بر مسجد هم رحم نمی‌کنند. بناءً خواهش حکومت وحدت ملی و نمایندگانی چون آقای زازی این است که حوصله کنید. اگر یک روز، دو روز، نماز نخواندید، دچار مرگ هم نمی‌شوید. یعنی این بهتر است.
ر- هر مریضی حق دارد به شفاخانه برود تا تداوی شود. متاسفانه دشمنان زبون افغانستان بر هیچ‌کسی رحم ندارد، بهتر است مریضان عزیز ما این حق را نداشته باشند و به شفاخانه نروند تا خطر رفع شود.
ز- هر جوان این کشور حق دارد والیبال کند، اما شما دیدید که در پکتیا در میدان والیبال حمله کردند و این خطر هنوز هم وجود دارد. بناءً خواهش حکومت از ورزشکاران عزیز این است که بهتر است از این‌گونه حقوق احمقانه نداشته باشند. آقای وطندوست وکیل مردم کابل هم از شما دعوت می‌کند به بازی‌های قدیمی افغانی برگردید، والیبال بازی اروپایی و غربی است.
ژ- انگار حکومت هیچ مسئولیتی در قبال رفع خطر ندارد و این مردم است که به‌دلیل موجودیت خطر، باید همیشه از حقوق و فعالیت‌های خویش دست بکشند و به نیازهای خویش هم رسیدگی نکنند.
خلاصه‌ی کلام، چون خطر در همه جا وجود دارد، حکومت وحدت ملی و مخالفین عدالت‌خواهی از تمام مردم شریف افغانستان تقاضا می‌کند که بیل و کلنگ را گرفته، بروید قبر خود را بکنید، آرام داخل قبر بخوابید که خطر شما را تهدید نکند.
والسلام، نامه تمام!

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *