ای که چیغس می‌کنی…

محمد اشرف غنی بعد از بردن اصلاحات در بامیان، یعنی افتتاح تابلوی سنگی میدان هوایی آن ولایت، به کابل برگشت و دیروز شهرک خواجه‌رواش را در کابل افتتاح کرد. رییس‌جمهور در افتتاح این شهرک گفت که یک‌عده در افغانستان چیغس می‌کنند و می‌ترسند که با آمدن اصلاحات، دست‌شان از بوجی‌های دالر کوتاه شوند. آقای غنی سپس سر انگشتش را نشان داد و گفت این عده‌ی مفسد مانع اصلاحاتی به این اندازه کوچک‌اند. آقای غنی تاکید کرد که ما به چیغس این‌عده توجه نمی‌کنیم و هرکسی که در افغانستان چیغس می‌کند، بداند که مردم به او باور ندارد.
می‌گوید که (مُشک آن است که خود بوید/ نه آن‌که عطار گوید). آقای غنی راست گفت. در افغانستان کسی به چیغس باور ندارد. این‌طور هم نیست که مردم از سابق نسبت به چیغس بی‌باور شده باشند، مسیر طولانی را پیموده‌ایم تا به چیغس‌ها بی‌باور شده‌ایم.
مثلاً چیغس شد که داعش را ظرف یک هفته نابود کنید. از آن یک هفته، اکنون دو ماه می‌گذرد و چندین فاجعه‌ی دیگر به دست همان‌که غنی داعشش می‌خواند، رقم خورده است.
چیغس شد که یک میلیون شغل ایجاد خواهم کرد، نزدیک به چهار میلیون آدم را بیکار کرد.
چیغس شد که مناطق مرکزی را از حصار زندان جغرافیایی نجات خواهم داد، اما با تمام قوت علیه این مناطق ایستاد و از روشنایی محرومش کرد.
چیغس شد که اولویت من در حکومت‌داری، مبارزه با فساد است؛ مقابل پرونده‌ی کابل‌بانک زانو زد و کاسه‌کوزه‌ی شهرک هوشمند را بر فرق مشاور بی‌کس خود شکست.
چیغس شد که هیچ افغان از افغان دیگر برتر و هیچ افغان از افغان دیگر کمتر نیست. اما وقتی پای معصوم استانکزی به میان آمد، همه‌ی افغانستان را فدای او کرد.
چیغس شد که افغانستان را به کشور صادرکننده تبدیل خواهم کرد، اکنون حتا وارداتش هم به مشکل خورده. روز یک رقم فلم در بنادر کشور بازی می‌شود.
چیغس شد که اگر قاچاق سنگ را بند نکردم، بچه … باشم، نه‌تنها قاچاق سنگ متوقف نشد که افزایش هم یافته.
چیغس کرد که در استخدام‌ها و انتصابات در ادارات دولتی شایستگی معیار خواهد بود، اما جوانان که به ادارات مراجعه می‌کنند از آن‌ها سوال می‌شود که از کجا هستی؟ از کدام قومی؟ مذهبت چیست؟ زبان مادری‌ات کوم یو دی؟ اما خوش‌به‌حال کسی که آخر اسمش احمدزی دارد، در جا برایش شایستگی درجه یک …بابا داده می‌شود.
چیغس کرد که در برابر تروریستان تمکین نخواهم کرد، اما دندغوری و دهنه‌ی غوری را در فضای دوستانه به طالبان واگذار کرد. قندوز که یک بار عملاً سقوط کرد، هلمند هم نزدیک است و این همه را مردم می‌دانند.
خلاصه چه شما را درد سر بدهم، مردم افغانستان این مسیر طولانی را پیموده و چیغس‌ها را به جان خریده و تباه شده که نسبت به چیغس‌ها بی‌باور شده‌اند. در مقابل این چیغس‌ها که چیغس شده و کاری هم نشده، یک عالم برنامه‌ی دیگر بوده که چیغس نداشته و انجام شده. مثلاً تغییر مسیر ماسترپلان برق، هیچ‌کسی چیغس نکرد که آن‌را ظرف یک هفته تغییر می‌دهیم و دیدیم که تغییر خورد. هیچ‌کسی چیغس نکرد که شمال را لانه‌ی تروریستان خواهیم ساخت، اما می‌بینید که شمال کشور عملاً در کام تروریستان سقوط می‌کند. هیچ‌کسی چیغس نکرد که طالبان باید به سیستم بایومتریک دست یابند، اما دست یافته‌اند. هیچ‌کسی چیغس نکرد که توزیع تذکره‌ی الکترونیک را متوقف خواهم کرد، اما چند سال است که متوقف است. هیچ‌کسی چیغس نکرد که من برای انحصار آمده‌ام، اما داکتر عبدالله و جنرال دوستم از انحصار قدرت به دست غنی، فغان شان برآمده و بی‌خود نیست که دانش و محقق هم احساس می‌کنند در سفر به وزیرستان شمالی به‌سر می‌برند. هیچ‌کسی چیغس نکرد که نهادینه نشدن ارزش‌های اولیه‌ی دموکراتیک در ولسوالی‌های پشتون‌نشین بد است، اما دارند برای تداوم جهل و هژمونی قبیله، سیستم انتخابات را تک‌کرسی می‌کنند تا اگر در صندوق انتخابات رفع حاجت هم کردند، حتماً باید نماینده در مجلس نماینده‌گان داشته باشند.
حالا شما بگویید مردم حق دارند نسبت به چیغس‌ها بی‌باور شوند یا نه؟!

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *