شما همیشه در آخر خبرها از نرخ ارز باخبر میشوید. مثلاً میشنوید که یک دالر 68 افغانی است، یک یورو 78 افغانی، یکهزار کلدار پاکستانی 545 افغانی، یک هزار تومان ایرانی، 17 افغانی. اما تابهحال شده فکر کنیم نرخ ارز آدمها چهگونه است؟
آنکه فکر میکند آدمها باهم برابراند، حتماً یک قسمت عقلشان تعطیل است، حتا اگر انیشتین الهیات و عدالت هم باشند. وقتی میگوییم آدمها باهم برابر نیستند، به این معناست که ارزش آدمها فرق میکند. بهطور مثال، من شاید سه سطل توت بیارزم. شما شاید ده نفر مثل من را بیارزید. یک وکیل پارلمان ممکن 500 نفر از شما را بیارزد. یک رهبر جهادی ممکن 10 وکیل پارلمان بیارزد. یک نمایندهی آیاسآی یا سیآیای ممکن 345 رهبر جهادی بیارزد و به همینترتیب شما میتوانید برای هر آدمی که در ذهنتان میگذرد، ارزشی تعیین کنید.
مسأله این نیست که ما دچار زوال غرور شده باشیم و خویشتن را در قعر جدول ارزشگذاریها قرار بدهیم و یک رهبر فاسد قومی را ببریم در صدر جدول. ولی واقعیت همین است. حالا سوال این است که ارزشهای ما را چه کسی نرخگذاری میکند. یا بازار ارز آدمهای کابل توسط چه کسی مدیریت میشود؟
بازار ارز آدمهای کابل، سهامداران زیادی دارد. از رییسجمهور و کاکاخیلهایش گرفته تا همان وکیل دانشمند پارلمان که در سه ماه اول وکالتش صاحب چند آپارتمان شده و برای ارجمندانش هم موتر زره و بادیگار خریده و هنوزهم فکر میکند که حقش به گردن دولت مانده و صد افسوس که این حکومت فاسد است و حق او را ضایع میکند.
در کل بازار ارز آدمهای کابل، بازار کثیفی است. ملت غیور ما که در جهان جوره ندارد و یک گردن از تمام بشر بالاتر است، در این بازار نرخ بسیار پایینی دارد. برای همین، این بازار کثیف است. البته خدا را شکر که سهامداران عمدهی این بازار افغانی نیستند، بلکه اهل واشنگتن و لندن و اسلامآباد و ریاضاند و به این ترتیب بخش عمدهی این بدنامی متوجه خارجیها است نه برادران افغان ما.
حالا هم توجه کنید به نرخ ارز چند نفر که گپ ما یک کمی روشن شود.
حکمتیاری که دستش به خون هزاران انسان آلوده است، بخشیده شد. شاید اگر یک نظرسنجی صورت گیرد که از سی میلیون انسان افغانستان چند درصد مخالف بخشیدن حکمتیار و چند درصدش موافق است، بتوانیم نرخ ارز دقیق حکمتیار را پیدا کنیم. ما فرض میکنیم 200 هزار نفر از ته دل حکمتیار را دوست دارند و از بخشیدهشدنش شادماناند. در کنار این دوصد هزار نفر، 3 میلیون نفر دیگر از بخشیدن او قلباً ناراضاند و خواهان محاکمهی عادلانهی اوست. حالا نرخ ارز حکمتیار، حاصل تفریق همان سه میلیون مخالف و 200 هزار موافق اوست.
اگر دوسال پیش یادتان مانده باشد –همان زمانیکه عبدالله حاضر نبود از یک رای خویش بگذرد و بقیه حاضر نبودند از اشرف غنی بگذرند و جنجال زیاد بود- کاکا جانکیری آمد و برای سی میلیون آدم افغانستان راه و نشان کشید. نرخ ارز یک جان کیری دوسال قبل برابر با سی میلیون نفوس بود. میدانم ممکن است این مسأله به دماغتان خوش نخورد و بخواهید مرا فحش دهید، اما یک دفعه فکر کنید که شما با آن شخصیت متعالی خویش، آدمی را فحش میدهید که سه سطل توت بیش نمیارزد. پس لطفاً خونسرد باشید!
بگذارید یک مثال دیگر بگویم که کمی خنک شویم. ما و شما الحمدلله شخصیت ممتاز فراوان داریم که معصوم استانکزی یکی از آنهاست. همه باهم دیدیم که رییسجمهور غنی از تمام شخصیتهای ممتاز این کشور گذشت تا او را با خود داشته باشد. یعنی ارزش استانکزی نزد غنی از تمام افغانستان بیشتر بود و بالآخره او رییس امنیت ملی شد.
کمر مرا شخصاً این باور شکسته که دنیا دو روز است، بگذار هرچه بر ما میگذرد، بگذرد!