پایان تنش‌های برادرانه؟

دولت برنامه‌ی ثبت ملکیت‌ها را شروع کرده. طبق این برنامه، دولت برای ملکیت‌های فردی سند رسمی و قانونی صادر خواهد کرد و ملکیت‌های هر فرد مشخص خواهد شد. این برنامه خوبی‌های فراوان دارد. یکی از آن خوبی‌ها، توقف حملات و ضد حملات در جنجال‌های افغانستان‌شمول بر سر زمین است. بعضی از آن جنجال‌ها را خدمت‌تان سند می‌کنم که فردا همراه من به جنجال نشوید.
از بس جنجال‌ها بر سر زمین زیاد است، آدم حیران می‌ماند که از کدامش شروع کند. به هر حال من از رشادت یک خانم شروع می‌کنم. در یکی از قریه‌های کشور، خانمی زندگی می‌کرده که شوهرش را از دست داده بوده و فرزندانش نیز کوچک بوده. برادر شوهر این خانم که مرد زیرک و حریصی بوده، چهار سال بعد از مرگ برادرش، آهسته‌آهسته شروع می‌کند به غصب زمین برادرزاده‌های کوچک و نازنینش. خانم برادرش یک بار از او خواهش می‌کند که حق برادرزاده‌هایش را آماج قرار ندهد. اما برادر شوهر این خانم توجه نمی‌کند. این خانم بار دیگر از او خواهش می‌کند، اما ثمر نمی‌دهد. خانم متذکره آستین همت را بالا می‌زند و داس خدابیامرز شوهرش را گرفته می‌رود سر زمین. همین‌که شوهر برادرش می‌خواهد نهالی بر زمین برادرزاده‌هایش برای فردای ارجمندان خویش بکارد، با مخالفت این خانم مواجه می‌شود. کار خیلی زود به زورگویی می‌کشد. خانم هم در اوج غُرغُرهای مردانه‌ی برادر شوهرش، یک ضربه‌ی فنی با داس میان بازوان وی وارد می‌کند و به این ترتیب به برادر شوهرش می‌فهماند که اگر شوهرم به رحمت خدا رفته، داس‌اش هنوز تیز است. یا آدم می‌شوی یا به قرآن چنان داس‌کوبت کنم که یادت برود ارجمند داری! این‌گونه شد که آن مرد زیرک دست از غصب کاکامآبانه‌ی زمین برادرزاده‌هایش برداشت.
از این قبیل جنجال‌ها فراوان است. حمله با داس در جریان جنجال‌ها، حمله با بیل، حمله با قیچی، حمله با مشت و لگد و دندان، حمله با چاقو و تفنگ، حملات فامیلی با سوته‌چوب‌ها و سنگ، از جمله مهم‌ترین جنجال‌های وطنی است که بر سر حدود زمین میان برادران و اعضای یک فامیل اتفاق افتاده است. آدم‌های بسیاری برای غصب و کسب زمین کشته شده. نفرت‌های فراوانی خلق شده. خیلی از این نفرت‌ها، برای سال‌ها و حتا برای نسل‌ها باقی مانده.
حالا ثبت ملکیت‌ها اگر به گونه‌ی درستش صورت گیرد، زمینه‌ی این جنجال‌ها و خلق کینه‌ها را از بین می‌برد. به این معنا که دیگر خانمی مجبور نخواهد شد برادر شوهرش را برای جلوگیری از غصب زمین با داس ادب کند یا برادری مجبور نخواهد شد خانواده‌گی بر برادر دیگرش حمله ببرد.
ثبت ملکیت‌ها در کنار توقف تنش‌های برادرانه، یک مزیت فوق‌العاده‌ی دیگری هم دارد. یکی از مشکلات مردم کم‌زور و خصوصیات مردم پرزور، غصب زمین است. در چهارده سال گذشته و چهارده‌ها سال قبل از آن، بزرگان بسیاری در این مملکت لطف کردند زمین‌های دولتی و غیردولتی را تحت مالکیت خویش درآوردند. اما در چهارده سال گذشته غصب زمین بدون حمایت از درون حکومت ممکن نبود. حالا ثبت ملکیت‌های خصوصی و مشخص شدن ملکیت‌های دولتی، مانع غصب بیشتر زمین می‌گردد. غاصبین از این به‌بعد فشار روحی غصب نکردن را متحمل شوند.
به امید موفقیت این برنامه و به امید روزی که زمین‌های غصب‌شده هم به صاحبان اصلی‌اش برگردد. چه آن زمین‌هایی که طی پانزده سال گذشته با حمایت بزرگواران حکومت غصب شده چه آن زمین‌هایی‌که صدها سال قبل با حمایت شاهان و امیران افغانستان غصب شده. حالا ممکن شما انتقاد کنید که برو بیادر! ما از صبای خویش مطمئن نیستیم تو از صدها سال قبل گپ می‌زنی! بلی من هم مطمئن نیستم، اما چه کار کنم. وقتی می‌بینم یک کار مثبت شروع شده، از خوشحالی نزدیک منفجر می‌شوم و درجه‌ی امیدواری‌ام اتومات بالا می‌رود. هرچه هم کوشش می‌کنم که چنین نشود، بی‌فایده است. از واقعیت‌هایی‌که از چندصد سال قبل به این‌سو جریان داشته هم نمی‌توان فرار کرد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *