اولویت‌ها فرق می‌کند

بر اساس نظریه‌ی روبین فته‌گوسکی، اولویت‌شناس معروف قرن بیست‌ویک، در یک جامعه ممکن است اولویت‌ها فرق کند. مثلاً مردم یک چیز بخواهند، حکومت چیزی دیگر. یا حتا ممکن است مردم به چند بخش تقسیم شود و هر بخش اولویت‌های خودشان را داشته باشد. اولویت‌های متنوع مردم، طبیعی است. اما اختلاف حکومت و مردم در اولویت‌ها، همیشه درست نیست.
مثلاً فرض کنید در یک کشور، اولویت مردم جنوب مکانیزه‌کردن زراعت است. اولویت مردم شرق، سرمایه‌گذاری روی معادن است. اولویت مردم شمال، ممکن ایجاد سدهای بزرگ برای جلوگیری از خروش سیل باشد، اولویت مردم غرب هم ممکن تاسیس بنادر مدرن تجاری باشد و اولویت مناطق مرکزی ممکن بهبود سیستم ترانسپورت باشد. این اختلاف‌ها در اولویت قایل‌شدن طبیعی است. اما اگر در همین زمان حکومت به‌جای رسیدن به اولویت‌های یادشده، شرکت در محافل ختم قرآن شریف و مراسم فاتحه را در اولویت قرار دهد، اوضاع خوب نخواهد شد. ممکن خراب شود.
حالا به توجه به این مسأله، خواستیم چند اولویت فوری را خدمت شما به عرض برسانیم. اول از کابل شروع می‌کنیم. کابل طبق معمول هیچ اولویت تعریف شده‌یی ندارد. اما همان‌گونه که می‌دانید ایام محرم است و عاشورا نزدیک. به همین مناسبت، عده‌یی از مردان تصمیم گرفته‌اند روز عاشورا، با کارد و چاقو به جان خویش بیافتند. اولویت آن‌ها این است که فقط با چاقو بر پشت و فرق خود بکوبند و خود را خونین کنند. این جمع ادعا دارند که پاره‌پاره کردن خود به‌یاد امام حسین غیرت کار دارد که خیلی‌ها آن را ندارند. سخن دیگری را هم قبول ندارند، چون از شروع محرم، عقل خویش را یک گوشه می‌گذارند که مزاحم نشود. خدا نکند به آن‌ها بگویی که برادر قمه‌زدن نه عشق را ثابت می‌کند، نه ایمان را، نه تقوا را و نه هیچ چیز دیگری را مگر جنون و دیوانگی؛ گور خویش را در جا کنده‌یی. خدا هم رحمتت کند چون آدم بی‌شعوری بودی.
اما اولویت در قندوز و فراه چیز دیگری است. فرار از شهر و خانه. فرار از جنگ و دهشت. برای‌شان مهم نیست اشرف غنی رییس‌جمهور است یا ملا هیبت‌الله. فقط از خدا می‌خواهند سرک فراخ و خلوت گیر بیاورند و با آخرین سرعت دور شوند. اما بدبختانه، سرک‌های این دو ولایت هم تنگ آباد شده که از سرعت‌شان در فرار از خطر، می‌کاهد. شاید اگر از آن‌ها بپرسی که دوست داشتی دولت در چهارده سال گذشته چه کار باید می‌کرد؟ می‌گفتند که ای‌کاش این سرک لعنتی را کمی فراخ‌تر ایجاد می‌کردند. اگر خدای نخواسته به آن‌ها بگویی که نگران نباشید، رییس‌جمهور کاری خواهد کرد، در حقیقت درد دل‌شان را ده برابر کرده‌یی.
اولویت حکومت هم طبق معمول چیز دیگری است. این روزها اولویت رییس‌جمهور سرزدن ناگهانی به شفاخانه‌ها و حوزه‌هاست تا ببیند چه کسی شایسته‌ی برکناری است. به نظر رییس‌جمهور مبارزه با فساد یعنی برکناری ماموران پایین‌رتبه. مامورینی که برکناری‌شان سر و صدا ایجاد نمی‌کند. جای نشانی باشد، اگر کل کشور هم سقوط کند و تنها کابل در کنترل حکومت باشد، بازهم هیچ سوالی از وزیر داخله، وزیر دفاع و رییس امنیت ملی نخواهد شد. هیچ کسی هم یخن شورای امنیت ملی را نخواهد گرفت. ممکن قوماندان امنیه‌ی قندوز را به غزنی و از فراه را به بدخشان تبدیل کند. در همین حال که رسیدن به بیجاشدگان داخلی از توان حکومت بالاست، حکومت برگرداندن صدها هزار مهاجر را نیز در اولویت خویش قرار داده‌اند. ما که الحمدلله به اندازه‌ی کافی عشق حکومت به مردم را می‌فهمیم، این را نیز می‌دانیم آن چند میلیون دالری که از رهگذر برگشت پناهجویان به حساب حکومت واریز می‌شود، مهم است نه خود پناهجویان. در این قسمت آقای روبین فته‌گوفسکی می‌گوید که اگر واقعاً مردم مهم است، بهتر آن است که حکومت به مردم حاضر در کشور توجه کند تا آن‌ها راه خطرناک مهاجرت‌های غیرقانونی را در پیش نگیرند.
خُب دیگه، ما که روی همه چیز اختلاف داریم، باید طبیعی باشد که اولویت‌های‌مان نیز از هم فرق کند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *