رییس جمهور کرزی برای یک سفر سه روزه به دهلی نو رفته تا با مقامهای هند در مورد توسعهی همکاریهای اقتصادی و سیاسی گفتوگو کند. دفتر ریاست جمهوری گفته است که این سفر به دعوت رسمی من موهان سینگ، نخستوزیر این کشور صورت گرفته است. هرچند رییس جمهور کرزی و دفتر ریاست جمهوری تلاش میکنند که سفرهای منطقهای اخیرش را به ایران و دهلی نو عادی وانمود کنند، اما حقیقت این است که این سفرها ادامهی بنبست سیاسی اخیر در روابط کابل با واشنگتن میباشند. آقای کرزی دقیقا زمانی دور جدید سفرهای منطقهایاش را پی گرفت که روند مذاکرات امضای قرارداد همکاریهای امنیتی و دفاعی میان کابل و واشنگتن به بنبست خورد. آمدن نواز شریف، نخستوزیر پاکستان به کابل و سفرهای منطقهای رییس جمهور به تهران و دهلی نو را میتوان در ارتباط با بحث امضای موافقتنامهی امنیتی کابل و واشنگتن تحلیل کرد. نواز شریف با همآهنگی و شاید اشارهی واشنگتن به کابل آمد؛ آقای شریف به عنوان متحد اصلی منطقهای آمریکا در مبارزه با تروریسم به کابل آمد تا رییس جمهور کرزی را برای امضای سند قرارداد همکاریهای امنیتی و دفاعی با واشنگتن ترغیب نماید و امیدها و وعدههایی در مورد همکاری در روند مصالحه به وی بدهد. تلاشهای عینی آمریکا در روند مذاکرات صلح یکی از پیششرطهای اصلی رییس جمهور کرزی برای امضای قرارداد همکاریهای امنیتی و دفاعی بود و هرگونه بازی و ایجاد تغییر در روند مصالحه، نیازمند همکاری صادقانهی اسلامآباد است. بنابراین، از این رویکرد، سفر نواز شریف به کابل در حقیقت به مثابه گام عملی آمریکا در روند مصالحه پنداشته میشود. هرچند تعهدات واقعی و گفتوگوهای حقیقی نواز شریف به کابل روشن نیستند، اما به احتمال زیاد، او آمده بود تا به رییس جمهور کرزی اطمینان دهد که در همآهنگی با آمریکا، وی را در روند مذاکرات صلح کمک میکند.
سفر منطقهای رییس جمهور کرزی به تهران و دهلی نو، حاصل سرخوردگی رییس جمهور کرزی از آمریکا در بنبست سیاسی اخیر میان او و واشنگتن میباشد. آقای کرزی با سفر به تهران و دهلی نو خواست به مقامهای آمریکایی نشان دهد که اصرار یکجانبه و بیتوجهی به خواستههای وی، ممکن است کابل را به لغزش غیرعادی به سمت تهران و دیگر رقبای منطقهای واشنگتن وادار نماید. سفر به تهران در شرایط کنونی پیامهای روشن و مشخصی را به آمریکا مخابره میکند: از جمله این که در صورت تداوم بنبست و عدم تمکین آمریکا به خواستههای آقای کرزی، پیوستن به ایران، روسیه، چین و دیگر رقیبان منطقهای آمریکا، امکانپذیر خواهد بود. سفر به هند نیز ممکن است در راستای همان درخواست قبلی حکومت افغانستان مبنی بر لیست نیازمندیهای نظامی و تسلیحاتی افغانستان به دهلی صورت گرفته باشد. شاید آقای کرزی با این سفر به آمریکا بفهماند که در صورت تداوم بنبست، مراجع و منابع دیگری برای تأمین نیازمندیهای تسلیحاتی و امنیتی را تدارک میبیند. اینها همه پیامهای غیرمستقیم این سفرها در شرایط کنونیاند، اما جدا از پهلوهای سیاسی، این سفرها، خصوصا سفر به دهلی نو، دارای اهمیت اقتصادی و سیاسی نیز اند.
از نظر اقتصادی، افغانستان به عنوان کشوری که میخواهد پای در پلههای ابتدایی رشد و توسعه بگذارد، نیازمند حمایت کشورهای قوی و قدرتمند جهان و منطقه است و هند نیز که در حال تبدیل شدن به یک قدرت در منطقه است، برای رشد اقتصادی خود به افغانستان و کشورهای مشابه آن نیاز دارد. به عنوان نمونه، افغانستان یک متحد خوب و یک بازار قابل اعتماد برای اقتصاد هند به شمار میرود و در عین حال، اقتصاد روبهگسترش هند نیاز به منابع انرژی و مواد خام دارد که از افغانستان و کشورهای آسیای میانه به هند قابل انتقال است. خصوصا با توجه به این که سرمایهگذاران هندی علاقهمندی زیادی به سرمایهگذاری در افغانستان دارند. از نظر سیاسی نیز رفت و آمدهای دیپلماتیک، خصوصا در سطوح رهبری، پایههای روابط را مستحکمتر ساخته و زمینههای بیشتر همکاریهای سیاسی را فراهم میسازند. افغانستان در طول چندسال اخیر روابط خوبی با هندوستان داشته و این کشور در شمار کمک کنندههای بزرگ جهانی به افغانستان بوده است. بنابراین، تداوم و تقویت این همکاریها نیازمند رفت و آمدهای دیپلماتیک در سطح رهبران و وزیران خارجه میباشد.