پارلمان دیروز سه وزیر کابینهی حکومت اشرف غنی را سلب صلاحیت کرد. پارلمان دلیل سلب صلاحیت این سه وزیر را ناکامی در مصرف بودجه خوانده، اما گفته که در کنار ناکامی در مصرف بودجه، هرکه نظر به توانش، از قوانین نیز تخطی کردهاند.
اما یکی از وکلا که نخواست کار و بارش خراب شود به تیم تحقیقاتی خبرنگار ناراضی گفت که تنها مصرف نکردن بودجه و تخطی از قانون نبوده بلکه دلایل دیگری هم وجود دارد. او این دلایل را بر حسب وزیرها چنین بیان کرد:
دلایل سلب صلاحیت وزیر امور خارجه: دلیل اول این بود که حزب جمعیت اسلامی مانند کدام یتیم در این کشور خراب تنها مانده بود. پارلمان نمیخواهد این حزب قدرتمند مثل حزب وحدت به چند شعبه تقسیم شود و همه حیران شویم. بناءً آقای ربانی را رخصت کردیم که به کار و بار پدریاش برسد. دلیل دیگر این بود که آقای ربانی با دست خالی کوریای شمالی را تهدید کرده بود. اگر خدای نخواسته اعصاب کوریای شمالی خراب میشد و بالای ما اتک (حمله) میکرد، ما چه میتوانستیم؟ دلیل سوم سلب صلاحیت آقای ربانی، این بود که معلوم نبود او وزیر خارجه است یا آقای حضرت عمر زاخیلوال. اگر او وزیر بود چرا زاخیلوال او را یک جو لغمان حساب نمیکرد. اگر زاخیلوال وزیر امور خارجهی افغانستان در پاکستان است، چه فایده که وقت یک جوان بااستعداد وطن ضایع شود. دلیل چهارم این است که دهها دلیل دیگر نیز وجود دارد که حیا مانع میشود بگوییم.
دلایل سلب صلاحیت وزیر فواید عامه: دلیل اولی که باعث سلب صلاحیت آقای بلیغ شد این بود که ایشان برای هفتمین بار سرک میان ولسوالی قرهباغ و ولسوالی جاغوری را در فیسبوک قیر میکرد. پارلمان نمیخواهد در کنار کارمندان خیالی، مکاتب و معلمین خیالی، پولیسها و سربازان خیالی، مشاورین و منافقین خیالی، سرکهای خیالی نیز داشته باشد. برای همین از آقای بلیغ سلب صلاحیت شد تا ناامنیها باعث نشود که ایشان همچنان در فیسبوک قیرریزی کند. دلیل دومی هم این است که آقای حکمتیار از قوارهی بلیغ خوشش نمیآید. (ما قبل از استیضاح به او گفتیم که قیافهاش را فوتوشاپ کند اما او زیر بار نرفت و گفت آنچه در دیگ است، در کاسه هم باید باشد).
دلایل سلب صلاحیت وزیر کار و امور اجتماعی: دلیل اول که باعث برکناری خانم نسرین اوریاخیل از سمت وزارت کار و امور اجتماعی شد این بود که تاریخ را اشتباه اعلام میکرد. یک دفعه روز عاشورا را روز سه شنبه اعلام کرد، باز که معلوم شد عاشورا روز چهارشنبه است، آن را اصلاح کرد و روز چهارشنبه اعلام کرد. به این معنا که وزارت کم مانده بود به وزارت کار و امور اشتباهی تبدیل شود. از سوی دیگر کمیتهی تحقیقاتی پارلمان دریافته است که اشتباه میان سهشنبه و چهارشنبه در بسا موارد خطرناکتر از میزان بیکاریست که توسط حکومت خلق شده و ملت را گرفتار کرده. دلیل دومی این است که انورالحق احدی چه حق دارد علیه اشرف غنی باشد؟ به قرآن همان وقتی که آقای احدی وزیر بود، فساد خلق شد، ریشه دواند، قوی شد و کل وزارت را زیر سایه گرفت. دلیل سومی که باعث سلب صلاحیت خانم نسرین اوریاخیل شد، این است که رییسجمهور هنوز هم قرضدار بعضی از بزرگان است و اکنون باید دین خویش را به آنها ادا کند و نفر مورد نظر آن بزرگواران را به وزارت برساند. امکان نداشت هم خانم اوریاخیل وزیر میماند هم آقای بوریازی به وزارت که حق مسلمش است، میرسید. بناءً خدا یار رفتگی و همراه آمدهگی.
در این میان شماری از کارشناسان ارگ گفتهاند که به بقیه کار نداریم، اما کاش همین پارلمان وزیر امور خارجه را سلب صلاحیت نمیکرد چون امکان دارد داکتر عبدالله بازهم فکر کند که داکتر صاحب اشرف غنی نه، بلکه یک مریض است که نسخه، دارو، پیچکاری و همه چیز را گرفته و به داکتر اجازه نمیدهد او را معاینه و معالجه کند. این کارشناسان که همیشه دیر میشناسند گفتند که حالا پشت آبرفته بیل گرفتن فایده ندارد، ما پارلمان را به ارگ دعوت میکنیم و از آنها میخواهیم که بهلحاظ خدا طرح وزیرپراندن را به تعویق بیاندازید، مبادا زمینه برای کودتا فراهم شود. اما یکی از وکلا پاسخ ارگ را در قالب شعر داده: حکومت درخت است و مردم زمین/ کنیم رفع حاجت به روی زمین! (سر درخت خو نمیشه او بیادر).