شنیدم قانون وضع شده که اگر احیاناً مردان شجاع از این بهبعد در ادارات دولتی و غیردولتی باعث اذیت و آزار زنان شوند، شدیداً با جریمههای نقدی و حبس تنفیذی مواجه خواهند شد. برای همین سراغ تعدادی از برادران مذکر و برادران مونث رفتم که در این مورد نظر آنها را با خود داشته باشیم. نظر کسانی که نظر دادهاند محفوظ است و ما به جای اسم واقعیشان از اسم مستعار استفاده میکنیم. بناءً وزارت اطلاعات و فرهنگ به هیچ بهانهیی حق ندارد ما را به لویسارنوالی معرفی کند.
احمد: من در دوران جهاد مقدس یک چشمم را از دست دادم. من 27 سال است در همین وزارت کار میکنم. در این 27 سال، حتا یک بار هم برای کسی مزاحمت نکردهام. چون یک چشمم نیست، کسی سرِ مَه جمپ هم نمیگیره. من از این قانون خوشحالم به شرطی که تطبیق شوه. اگر درست تطبیق شوه، شرط میزنم که مدیر صاحب ما، ماه دو لک جریمه پرداخت کند. اما ای کاش یک قانون دیگر هم وضع شود که زنان حق نداشته باشند مردان معیوب مثل من را طعنه و کنایه بزنند. به نظر من بعضی وقتها طعنه و کنایه بدتر از انگلک و دستاندازی است. کاش برای طعنهزدنها هم جریمه وضع میکردند.
سهراب: این قانون هم یک قانون حقوق بشری است هم یک قانون ضد حقوق بشر. حقوق بشری از این خاطر که زنها نباید اذیت شوند، چون بشر اند. ضد حقوق بشر از این خاطر که اگر ما جریمه پرداخت کنیم، مجبوریم از معاش خویش پرداخت کنیم. وقتی معاش خود را جریمه پرداخت کنیم، اولادای ما را کی نان بدهد؟ یعنی این قانون ضد حقوق بشری زن و بچهی ماست که مجبوریم از دهن آنها بگیریم و جریمه بدهیم.
ویدا جان: این قانون یک خوبی دارد، یک بدی. خوبیاش این است که دیگر هرکس و ناکس به ما دست نمیزند. مثلاً کسانی که معاش پایین دارند و زیاد پولدار نیستند، از ترس طرف ما چپ هم سیل نخواهند توانست. بدیاش این است که پولداران را هارتر میکند. یعنی در وزارت ما کسانی هستند که سر ده هزار و بیست هزار هیچ رای نمیزنند. به همین خاطر ممکن آنها به فکر ده هزار و بیست هزار نباشند و کارهای خرابتر از دستاندازی و در کمر دیوار پِچِق کردن را انجام دهند و سپس ده هزار جریمه پرداخت کنند. این قانون برای این نوع موجودات نر، مثل آن است که سگتر شود، پلیدتر شود.
زهره: دیروز در ادارهی ما بچا ریشخند میکردند که میرویم پیش وزیر و میگوییم که وزیر صاحب حالا که هفتاد درصد بودجه را مصرف نمیتوانی، اجازه بده که ما دخترا را اذیت کنیم، سپس از بودجهی وزارت جریمه پرداخت کده برو! قول میدهیم ظرف دو ماه مصرف بودجهی وزارت را بالای هشتاد برسانیم.
توریالی: ما گفتم که چرا اعصاب رییس صاحب در این چند روز خراب است، خوش که قانون شده. بچهی حاجی قانون منع اذیت زنان و دختران در ادارات نگو، قانون ضد اعصاب رییس صاحب ما بگو. از این پیش که کدام ورق را پیشش میبردیم، ده یک دقیقه کارش خلاص میشد و ما را رخصت میکرد که مزاحمت نکنیم، حالی که میبریم، بنشین که نمینشینی! فقط که ما سر او این قانون را جور کرده باشیم.
زرغونه: ما سه نفر را معرفی کردیم، خدا کنه که خوب جریمهشان کنه. گرچه بیادر مه در وزارت … جریمه شده اما خیر اس قصد او را از این سه نفر میگیرم به زور خدا.
شبنم: زنها باید جدی باشند. باید از هرکسی –ولو که رییس یا مدیر باشد- که باعث اذیت میشود شکایت کرد. به قرآن خدا قسم که امروز حتا سر کاکای ریش سفید هم رحم نکردم. هرچه عذر کرد که دفعهی آخر است، خیر است همین یک دفعه را ببخش دیگه مزاحمت نمیکنم، اما من قبول نکردم. ازش شکایت کردم. اگر خانمها و دختران جدی نباشند و یکی را به خاطر ریش سفیدش، دیگری را به خاطر یک چیز دیگرش معاف کند، این نرجماعت والله اگر دست از سر ما بردارند.
خلیل: خدا کند این قانون شامل حال ارگ و ریاست اجرائیه هم شود، شامل مقامات بلندرتبهی وزارت هم شود. ورنه اگر مثل باقی قوانین فقط سر اولاد غریب تطبیق شود، نهتنها باعث کاهش آزار و اذیت خانمها در ادارات نخواهد شد که در خیلی موارد گناه مقامات بالارتبه به گردن مامورین پایینرتبهیی مثل ما خواهد شد.