مقامهای افغان و امریکایی میگویند که بحران امنیتی افغانستان باعث فراهم شدن فرصتهای جدیدی برای القاعده، دولت اسلامی و دیگر گروههای تروریستی میشود و ابراز نگرانی میکنند که ماموریت اصلی امریکا در این کشور، جلوگیری از استفاده از این کشور بهعنوان یک پناهگاه تروریستی، در خطر است. درحالیکه طالبان با حملات تهاجمی شدیدشان بخشهای بزرگی از خاک [افغانستان] را از دستان حکومت افغانستان خارج ساختهاند، آن مناطق به زمینهیی برای یک بازخیزش منطقهیی و بینالمللی گروههای ستیزهجو تبدیل شده است. این وضع، با وجود تداوم حضور نزدیک به 10000 سرباز امریکایی در این کشور وجود دارد؛ نیروهایی که وظیفهیشان اجرای عملیات مبارزه با تروریزم و حمایت از نیروهای افغان که بار جنگ را بر دوش میکشند، است.
جنرال جوزیف وتل، رییس فرماندهی مرکزی ایالات متحده، گفت که حکومت افغانستان در حال حاضر صرف حدود 60 درصد [از خاک] این کشور را کنترل میکند، طالبان بر حدود 10درصد از کشور تسلط دارند و بر سر درصد باقیمانده رقابت جریان دارد. او گفت، با گروه یا گروههایی که خلاهای مناطقی در افغانستان که بهطور فزایندهیی در آن حکومت حضور ندارد را پر کردهاند «باید با آن رقابت کنیم». جنرال وتل در مورد اجتماع امنیتی در واشنگتن در هفتهی جاری گفت: «ما باید در مورد این نگران باشیم – در مورد سختکوشی، همکاری و تشریک مساعی طالبان با دیگر سازمانهای تروریستی».
بهطور کلی، مقامهای غربی و افغان برآورد میکنند که 40 تا 45 هزار ستیزهجو در سرتاسر افغانستان فعال هستند. جنگجویان طالبان 30 هزار تن برآورد شده است که برخی از آنها فصلی هستند. اما بقیه ستیزهجویان خارجی هستند که وفاداری/وابستگی مختلف و اغلب متغییر هستند، گاهی با هم رقابت دارند اما اکثرا در یکطرف و علیه حکومت افغانستان و متحدان امریکاییاش قرار دارند. جنرال جان نیکولسن، فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان اخیرا گفت: «از جملهی 98 سازمان در سراسر جهان که ایالات متحده یا سازمان ملل متحد آنها را سازمانهای تروریستی میدانند، 20 سازمان آن در منطقهی افغانستان و پاکستان هستند». «این بیشترین تمرکز در تعداد گروههای مختلف نظر به هر منطقهیی در جهان است». این همان وضعی است که رییسجمهور دونالد ترامپ و تیم امنیتی جدید او به ارث خواهند برد.
در موارد نادری که آقای ترامپ در مورد افغانستان صحبت کرده است، اغلب تمایلش به خروج از «فاجعهی تاموتمام» را بیان کرده است. اما مایکل فلین، جنرال بازنشسته، رییس پیشین ادارهی استخبارات ملی و برجستهترین عضو تیم امنیت ملیِ در حال شکلگیری ترامپ که سالها روی جنگ افغانستان متمرکز بوده است، در مورد نگرانیاش رکوراست بوده است که هرجومرج در افغانستان بار دیگر تهدید مستقیمی برای ایالات متحده خواهد بود. جنرال فلین در سال جاری گفت: «کاری را که ما باید برای کل منطقه ادامه بدهیم این است که اعتماد را دوباره تزریق کنیم که ما در واقع میتوانیم به آنها کمک کنیم. ما نمیتوانیم این منطقه را به امثال چندین سازمان تروریستی واگذار کنیم. چیزهای زیادی در آنجا در خطراند».
اینکه این مناظره در حکومت جدید چگونه خواهد بود، به پرسش اصلی در میان مقامهای افغان در اینجا تبدیل شده است. تهدید فوریِ وجودی برای حکومت افغانستان بازخیزش طالبان بوده است که مقامها میگویند در ماههای اخیر هر روزه 30 تا 50 تن از نیروهای امنیتی را میکشند. این ستیزهجویان بهصورت مستقیم مراکز ولایات مهم را تهدید میکنند و بار دیگر جادههای مهم را برای نیروهای حکومتی خطرناک یا صعبالعبور ساختهاند. طالبان، که اکثر رهبران آنها در پاکستان پناه گزیدهاند، اصرار دارند که آنها صرف روی بهدست آوردن دوبارهی قدرت در داخل افغانستان متمرکز هستند و برخی از مقامهای روسی، از جمله ضمیر کابلوف، فرستادهی ویژهی [روسیه] در افغانستان آشکارا اذعان کردهاند که با طالبان بهعنوان یک مانع احتمالی علیه دیگر گروههای ستیزهجو در صورت ناکامی حکومت تماس داشتهاند، هرچند مقامها تاکید دارند که [این تماسها] تا سرحد کمک به ستیزهجویان ادامه نیافته است.
با اینحال، پیروزی اخیر ستیزهجویان مستقیما ثبات حکومت افغانستان را تهدید میکند و این یک خلای ارضی ایجاد میکند که دیگر گروهها تلاش دارند بهرهبرداری کنند. عملیات مبارزه با تروریزم ایالات متحده بهطور فزایندهیی روی گروه محلی وابسته به دولت اسلامی که خودش را دولت اسلامی در خراسان میخواند، متمرکز بوده است. بهقول یک مقام ارشد امریکایی که نخواست نامش فاش شود، تعداد جنگجویان دولت اسلامی که اکثریت آنها اعضای پیشین طالبان پاکستان از مناطق قبایلی هستند و پس از تلفات سنگین در جریان سال گذشته در نتیجهی حملات هوایی امریکاییها و عملیاتهای زمینی افغانها، تعدادشان قرار برآوردها دیگر به بیش از هزار جنگجو نمیرسد. با اینوجود، آنها ثابت کردهاند که یک نیروی انعطافپذیر هستند که تسلطشان را بر چندین ولسوالی در ولایت شرقی ننگرهار حفظ کردهاند و به گفتهی مقامها تماسهایشان را با فرماندهی مرکزی دولت اسلامی در سوریه و عراق برای راهنمایی و کمک مالی حفظ کردهاند.
ستیزهجویان دولت اسلامی همچنین در راهاندازی حملات تروریستی نقش فعالتری ایفا کردهاند. سازمانهای استخباراتی امریکایی میگویند که این گروه از اواسط تابستان تاکنون حدود 7 حمله، از جمله بمبگذاریهای انتحاری، انجام دادهاند که تلفات گستردهیی در پی داشتهاند. به گروه وابسته به دولت اسلامی در اینجا عمدتا بهعنوان یک رقیب طالبان نگریسته شده است که علنا این گروه را مورد انتقاد قرار میدهد و در اطراف سنگر اصلیاش در شرق علیه آنها جنگید.
اما دو مقام ارشد افغانستان که نخواستند نامشان فاش شود گفت که این مفکوره که طالبان با دولت اسلامی میجنگد یک حقیقت مطلق نیست، بلکه در سرتاسر کشور متفاوت است. این مقامها گفتند که در حالی که طالبان جنگ خونینی را بر سر کنترل مناطق با دولت اسلامی در شرق راهاندازی کردهاند، آنها با عناصر مرتبط با دولت اسلامی در شمال و شمالشرق کشور همکاری کردهاند.
مقام ارشد امریکایی همچنین گفت که شبکهی ستیزهجوی حقانی که رهبر ارشد آن در سال 2015 معاون فرمانده ستیزهجویان طالب شد، در واقع «در گفتوگوها با دولت اسلامی صریحتر بوده است». محمد حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی افغانستان هشدار داد که هرچند گروههای وابسته به دولت اسلامی یک اولویت مهم در تلاشهای مشترک مبارزه با تروریزم کشور و ارتش امریکا در افغانستان باقی مانده است، اکثریت گروههای تروریستی در افغانستان ایدیولوژی مشترک دارند. آقای اتمر گفت: «ما نمیتوانیم داعش را از گروههای تروریستی دیگر منزوی سازیم.» «این گروهها همه روابط همزیستی دارند. یک گروه نمیتواند در انزوا بماند؛ دیگر گروهها محیط مناسب فراهم میکنند».
پس از دولت اسلامی، القاعده است که با هدف قرار گرفته شدن رهبرانش توسط عملیاتهای ویژهی ایالات متحده و حملات هواپیماهای بدون سرنشین شاهد تضعیف چشمگیر قابلیتهایش بوده است. مقامهای مبارزه با تروریزم میگویند که القاعده، علاوه بر هستهی گروه اصلی که روی حملات تروریستی در خارج متمرکز مانده است و در افغانستان و پاکستان حضور دارد، شاخهی جدیدی را در آن کشورها ایجاد کرده است که به القاعده در شبهقارهی هند شهرت دارد و روی منطقه متمرکز است.
مقامهای امریکایی تعداد کل ماموران گروه القاعده هسته و شاخهی جدید آن در افغانستان را کمتر از 200 مامور برآورد میکنند؛ مقامهای افغان این تعداد آنها را 300 تا 500 مامور برآورد میکنند. آقای اتمر گفت: «در اهدافی که القاعده دنبال میکند و تخریب دموکراسیهای غرب و مسلمانان است، هیچ تغییری نیامده است. تفاوت در این است که آنها دیگر شبکهها، مانند شبکهی حقانی و لشکر طیبه را استخدام میکنند. آنها منابع برخی از کارهایشان را از خارج تامین میکنند و این کار آنها را خطرناکتر میسازد».
مقامهای استخباراتی میگویند که تعدادی از اعضای القاعده در این منطقه این گروه را ترک گفته و به دولت اسلامی پیوستهاند و این گروه تعدادی از جنگجویانش را به سوریه فرستاده است تا با دولت اسلامی در آنجا رقابت کنند. چندین گروه دیگر که در گذشته به القاعده وابسته بودند، بهصورت مشخص گروههای جنگجویان آسیای مرکزی، به سمت دولت اسلامی گرایش نشان دادهاند.
هراسی در میان مقامهای افغان و غربی وجود دارد که در حالیکه دولت اسلامی تحت فشار عملیاتهای نظامی در عراق و سوریه قرار گرفته است، برخی از رهبران آن راهی افغانستان خواهند شد؛ جایی که مناطق دور از کنترل حکومت توسعه یافته است و گروه محلی وابسته به آن برایش جا باز کرده است. محمد عمر داودزی، وزیر داخلهی پیشین، گفت: «ایالات متحده با این اصل به افغانستان آمد که اجازه ندهیم افغانستان بار دیگر به پناهگاه امنی برای تروریستان تبدیل شود. در این تهدید هیچ تغییری نیامده است. القاعده صرف یک نشان بود، درست مثل دولت اسلامی. تهدید اصلی بنیادگرایی است و در واقع افزایش یافته است».
فرانز مایکل میلبین، سفیر و نمایندهی ویژهی اتحادیهی اروپا به افغانستان گفت که اگر با گروههای تروریستی بهعنوان یک کل مقابله نشود، همیشه این احتمال وجود دارد که جناحهای یک گروه تغییر جهت داده یا در گروههای دیگر بیامیزد. آقای میلبین گفت: «بدیهی است، تهدیدی نسبت به امنیت بینالملل وجود دارد که هنوز از افغانستان سرچشمه میگیرد. ما شاهد چندین گروه بینالمللی بودهایم که در افغانستان تجمع یافتهاند. برخی از آنها، بهطور نمونه طالبان، در داخل افغانستان برنامههایی دارند؛ اما اکثریت این گروهها برنامههایی دارند که از مرزهای افغانستان فراتر میرود». او گفت که حکومت جدید امریکا فرصت دارد تا اوضاع را ارزیابی کند و در ماموریت[اش] تغییراتی بیاورد. «ما نمیخواهیم تا 15 سال بعد از حالا بار دیگر این بحث را داشته باشیم».
مجیب مشعل و ایریک شمیت / نیویورک تایمز
ترجمه: حمید مهدوی