خبرها حاکی از آن است که در یکی از ولسوالیهای ولایت غور، یکی از مقامات شامخمقام آن ولسوالی، ابتکار جدیدی در رشوهگرفتن به خرج داده که دهن هرچه بشر است، باز مانده. این مقام ولسوالی متوجه شده که دو مرد روی یک زمین باهم دعوا دارند و این دعوا نزدیک است اخوت و برادری این دو مومن را خراب کند. برای همین پا پیش میگذارد تا مانع سرنگون شدن سالها برادری و اخوت شود. این مقام ولسوالی اول تحقیق میکند که کدام یکی از این دو مومن دختر دارد. میبیند که هردویش دختر دارد. بعد خلص سوانح، کاپی تذکره، یک عکس A4 بدون فوتوشاپ از دختران هر دو مرد را جهت حلوفصل دعوا طلب میکند. در همان مراحل اولیهی تحقیقات خویش به این نتیجه میرسد که غلامعلی باید برندهی دعوا باشد بهشرطی که دخترش به نکاح بنده درآید. همین میشود که خدمت غلامعلی میرود و میگوید دعوا را به نفع شما فیصله میکنم، از اینجا تا آخرین درجهی حکومت؛ بهشرطی که دختر صنف یازدهات را به امر خدا و رسولش به عقد من درآوری تا اینگونه هم شما را خوشبخت کنم هم دختر شما را. آتش توافق در تنورهای دو مرد روشن میشود.
مقامات ولایت غور این ادعا را رد میکنند و میگویند چنین چیزی اتفاق نیافتاده، اما رییسجمهور غنی شخصاً خواستار پیگیری این موضوع شده و نمایندهی خاص خود در امور رشوتخواری را به ولایت غور فرستاده تا موضوع را از نزدیک بررسی کند. به گفتهی شاهدان عینی از محل، نمایندهی خاص رییسجمهور به ولایت غور رسیده و آن مامور اجرایی که متهم به دریافت رشوت به مبلغ یک دختر میباشد، را نزد خویش فراخوانده و از او پرسیده که اول چرا رشوت میخوری؟ دوم، چرا پول و جایداد رشوت نخوردی که یک دختر را رشوت گرفتی؟
گویند که جواب آن مامور اجرایی ولسوالی این بوده که جنابعالی! این خبر صحت ندارد. وقتی رییس صاحب جمهور میگوید از رسانهها باد میبرآید، اگر کس دیگری باور نمیکند باید ما و شما که تحت فرمانش هستیم، باور کنیم. حالا این خبر هم یکی از همان بادها است که برآمده.
نمایندهی خاص و ارسالی رییسجمهور با شنیدن این جواب، فوراً به رییسجمهور تماس میگیرد و میگوید که رییس صاحب متهم ادعا دارد که این خبر از همان بادهاست که از رسانهها بیرون میشود، چه کار کنم؟ رییسجمهور فوراً میگوید که دیدید! نگفتم از رسانهها باد میآید؟ نگفتم از نیروهای امنیتی ما بمب میبرآید؟ دیدید خبر رشوتخواری این مامور حکومت چطور مثل بمب انفجار کرد و جامعه را تکان داد؟ وقتی من میگویم از فلانی باد و از فلانی بمب میبرآید، از معدهی خویش نمیگویم.
گفته میشود که رییسجمهور نمایندهی خاص خود در امور رشوتخواری را پس به کابل فراخوانده. در همین حال نگرانیهایی وجود دارد که نمایندهی خاص و ارسالی رییسجمهور نهتنها به قضیه و اتهام رسیدگی نکرده، بلکه تلاش داشته از طریق مقامات محلی ولایت و بهخصوص مقامات آن ولسوالی، یک صنف مکمل یک مکتب دخترانه را بهعنوان شیرینی سفر به کابل بیاورد. اما مقامات ولایت غور این ادعا را رد میکنند و میگویند که نمایندهی خاص رییس صاحب جمهور یک آدم بسیار متین و چاق بود، از اخلاق گرم و خواص انسانی برخوردار بود، او بیشتر به گوشت بره علاقه داشت تا چیزهای دیگر. برای همین 21 کیلو گوشت بره برایش تهیه و تدارک دیدیم. خدا کند که در کنار فامیل خویش با خوشی و لذت تمام نوش جان نماید.
در همین حال نهادهای حقوقبشری از این موضوع ابراز نگرانی کرده و گفته که این ظلم دیگری است که بر دختران افغانستان روا داشته میشود. این نهادهای حقوقبشری از رییسجمهور خواستهاند که بادرو (از جایی که باد میرود یا میآید و معمولاً تنگ میباشد) ایجادکرده را پس کور کند. چون باعث سوءاستفادهی فسادپیشهگان میشود. مثل همین مقام ولسوالی که پخش خبر رشوتخواریاش را از همان «بادهای مورد نظر رییسجمهور» خواند و خودش را نجات داد. این نهادهای حقوقبشری طی اعلامیهیی اعلام کردند که در برابر کار انجام شده، کاری نمیتوان کرد (دختری که رشوت گرفته شده، شاید نکاحش هم جاری شده باشد) اما آرزوی ما این است که مقام محترم اجرایی آن ولسوالی، به رشوت دریافتشدهی خود اجازهی مکتبخواندن تا آخر صنف دوازدهم بدهد.