رضا محمودی
حکومت افغانستان در هفتههای اخیر صدها زندانی زندان بگرام را آزاد کرد. آمریکاییها از روند بیباک آزادی زندانیان هشدار دادند و شماری از زندانیانی را که قرار است رها شوند، خطرناک توصیف کردند. پس از رهایی 650 زندانی از زندان بگرام، شواهد نیروهای امنیتی در ولایت قندهار نشان داد که فرمانده یک گروه هراسافگن، بهتازگی از زندان بگرام رها شده است. این یعنی اینکه اکثریت زندانیان دوباره به جبهات جنگ برخواهند گشت. از اینرو، درحالی که آزادی زندانیان از زندان بگرام یک رخداد مهم برای امنیت و سیاست درافغانستان است، نامزدان انتخابات ریاست جمهوری در مورد این رهاسازیها، سکوت کردهاند. این در حالی است که قرار است یکی از نامزدان انتخابات ریاست جمهوری سال آینده رسماً به عنوان رییس دولت معرفی شود و مسئولیتهای گوناگونی را برعهده بگیرد. اما چرا نامزدان انتخابات ریاست جمهوری در مسایل کلان و سرنوشتساز کشوری سکوت کردهاند؟
بحث امضای توافقنامهی امنیتی با آمریکا و رهایی زندانیان طالب از زندان بگرام، دو موضوع مهم و سرنوشتساز برای افغانستان، بهویژه امنیت این کشور است. اما در چند ماه گذشته نامزدان انتخابات ریاست جمهوری نسبت به این مسایل موضعگیری نکردند. سکوت این نامزدان، بهویژه در بحث رها سازی زندانیان طالب از چند لحاط قابل بررسی است:
1- اکثریت نامزدان انتخابات ریاست جمهوری سال 1393، افرادیاند که در ده سال گذشته همکار حکومت بودهاند. بسیاری از نامزدان و معاونان آنان در مناصب بلند حکومتی ایفای وظیفه کردهاند. از اینرو، اکثریت این نامزدان نه عقلانیت لازم برای طراحی سیاست متفاوتتر از حکومت را دارند و نه درایت دفاع از برنامههای حکومت را. در بهترین وجه، اکثریت این نامزدان یا به تأیید برنامهها و سیاستهای حکومت سر میجنباند، یا در رد این برنامهها سر میچرخانند. بیبرنامگی و ناکارآمدی اکثریت تیمهای انتخاباتی، آنان را به انفعال کشانده است و نامزدان انتخابات درک نمیکنند که مردم میخواهند بدانند که موضع آنان در قبال موضوعات حساس سیاسی امروز چیست؟ فقدان عقلانیت و شفافیت در سیاست و برنامههای حکومتداری و سیاستورزی نامزدان، ضریب هوش سیاسی نامزدان را در حدی به قهقرا کشانده است که آنان حتا درک نمیکنند که رای دهندگان بیطرف در این روزهای سرنوشتساز تصمیمشان را اتخاذ میکنند که به کدام تیم و به چه برنامهای رای بدهند. در کشورهای دموکراتیک که سیاست عقلانی و مردمی است، نامزدان انتخابات در قبال کوچکترین رخدادی که در حیطهی مسایل ملی و کشوری رخ میدهد، اعلام موضع و نظر میکنند و برنامههایشان را برای این رخدادها برای شهروندان اعلام میدارند. اما اینجا در افغانستان نامزدان در قبال دو رخداد بزرگ سیاسی– امنیتی، لب بستهاند و سکوت مرگبار پیشه کردهاند.
از اینرو، سکوت نامزدان در قبال رخدادهای مهم سیاسیی– امنیتی، ناشی از سیاستزدگی و فقدان سیاستورزی در تیمهای انتخاباتی است. نامزدان بدون محاسبه و برنامه از اعمال سیاسی حکومت، دنبالهی راهی را میروند که حکومت مبتکر طراح آن است.
2- سکوت نامزدان انتخابات ریاست جمهوری درقبال رهاسازی طالبان و بحث امضای موافقتنامهی امنیتی پس از ضعف جدی این نامزدان در برنامهریزی و سیاستورزی، ناشی از ملاحظات سیاسی فوریتر نیز هست. بازی کرزی تحت عنوان اینکه از هیچنامزدی حمایت نخواهد کرد، برای اکثریت نامزدان قابل پذیرش نیست. نامزدان و تیمهای انتخاباتی بهخوبی میدانند که رییس جمهور با این شعار در پی شکار است. از اینرو، نامزدان انتخابات ریاست جمهوری عمداً بسیاری از رفتارهایشان را با خواستهها و مطالبات شخصی رییس جمهور همآهنگ و همسو کردهاند. حمایت رییس جمهور برای نامزدان انتخابات ریاست جمهوری سرنوشتساز و مهم است. از اینرو نامزدان انتخابات سعی میکنند که با موضعگیریهای سیاسی مخالف موضع حکومت، رنجش خاطر کرزی را فراهم نسازند. از این منظر، سکوت نامزدان در قبال رخدادهای سیاسی-امنیتی که در حال اتفاق افتادناند، ناشی از انتظار آنان برای جلب حمایت کرزی میباشد.
3- نامزدانی که امیدوار به انتخابات و نتیجه گرفتن از انتخاباند، رای جنوب و شرق کشور را رای تأثیرگذار بر برندگی و بازندگیشان میدانند. از این منظر، نامزدانِی که گزینههای مطرح ریاست جمهوری بعدیاند، برای برنده شدن مطالبات جنوب و شرق را در نظر میگیرند. زندانیانی که از بگرام آزاد میشوند، رهبران جماعتیاند که در جنوب و شرق درصدی قابل توجه قدرت را در اختیار دارند و برافکار ساکنان آن نفوذ دارند. از این لحاظ، ایستادگی در مقابل آنان، نه به مصلحت و نه در دایرهی منفعت آنان است. در این صورت، نامزدان انتخابات سعی میکنند که با سکوت در برابر آزادی طالبان، دل رای دهندگان جنوب و شرق را که عمدتاً مواضع طالبانی دارند، به دست بیاورند.
اما این سکوت به هر دلیلی باشد، مردم افغانستان انتظار دارند نامزدان با آنان صادق باشند. مردم میخواهند بدانند که نامزدان انتخابات ریاست جمهوری در مورد رهایی زندانیان زندان بگرام چه نظری دارند. مردم میخواهند بدانند که اگر آنان رییس جمهور شوند، این روند ادامه مییابد یا خیر؟