داوود ناجی، بیبیسی
گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی و از رهبران شورشی مخالف دولت، به هوادارن و اعضای حزبش دستور داده که در انتخابات سال آینده شرکت کنند. هدف از شرکت را نیز بهوضوح بیان کرده است، در گام نخست تسخیر شوراهای ولایتی.
حکمتیار با انتشار نامهای خطاب به هواداران و اعضای حزبش گفته است: «کارت رای بگیرید و در انتخابات شوراهای ولایتی شرکت کنید. نامزدهایی را انتخاب کنید که یا منسوب به حزب اسلامی باشند یا در مورد حزب نظر مثبت داشته باشند و از پیروزی نامزدهای بد جلوگیری کنید».
با توجه به اینکه طالبان انتخابات را تحریم کردهاند و حزب مقتدر دیگری در جنوب افغانستان حضور ندارند، میدان برای طرفداران آقای حکمتیار حداقل در جنوب افغانستان خالی است. ظاهرا به نظر میرسد رهبری حزب اسلامی به درک ملموستری از وضعیت دست یافته است.
غیرت بهیر، سخنگوی این حزب در مصاحبهاش با بیبیسی به طور ضمنی گفته است که این حزب در آینده موضع خود در قبال نامزدان ریاست جمهوری را نیز روشن خواهد کرد، اما تأکید آقای حکمتیار به شوراهای ولایتی، به نحوی نشان دهندهی رویکرد متفاوت این حزب نسبت به مسایل سیاسی و وضعیت کنونی افغانستان است.
موضعگیری دور از انتظار آقای حکمتیار در قبال انتخابات را میتوان جدیترین خبری خواند که تاکنون در ارتباط با انتخابات آیندهی افغانستان شنیده شده است. حکمتیار همهی چهار انتخابات گذشته را تحریم کرد و در مورد انتخابات آینده نیز پیش از این گفته بود، شفاف نیست و خیمه شب بازی است و خاک به چشم مردم زدن است.
بیش از همه به نفع انتخابات
بدون شک موضع تازهی آقای حکمتیار، تأثیر جدی بر انتخابات آینده خواهد گذاشت. بارزترین تأثیرش این است که دست کم میتوان به بهبود امنیت انتخابات امیدوارتر بود. وقتی جنگجویان حزب اسلامی از انتخابات حمایت کنند، شکی نیست که حوزههای انتخاباتی بیشتری در جنوب و جنوبشرق گشایش خواهند یافت و مشروعیت انتخابات به لحاظ میزان مشارکت مردم، بیشتر تأمین خواهد شد.
بنابراین، آنچه که در حال حاضر میتوان گفت، این است که رویکرد آقای حکمتیار اگر واقعا همینگونه ادامه یابد، بیشتر از هر چیز دیگری، به نفع انتخابات آیندهی افغانستان است. موضع آقای حکمتیار، طیفی از طالبان را که در سالهای اخیر نشان دادهاند که گرایش به رویکرد سیاسی با اهداف ایدیولوژیک دارند، نیز فعالتر خواهد کرد تا برای تغییر موضع رهبری طالبان در قبال انتخابات و در کل تغییر رویکرد طالبان نسبت به مسایل سیاسی افغانستان، تلاش کنند.
حکمتیار در سیاست افغانستان، چرخشهای ناگهانی زیادی را به نام خود ثبت کرده است. از روزی که به اتهام کشتن دانشجویی به ضرب چاقو در یک تظاهرات از دانشگاه کابل فرار کرد، تا کنون، همیشه در مخالفت با رژیمهای سیاسی به سر برده است. او مخالف جمهوری محمد داوود خان بود، علیه دولت به رهبری حزب دموکراتیک خلق سالها جنگید، با دولت مجاهدین به رهبری برهانالدین ربانی جنگید، از طالبان فرار کرد و بعد از سقوط طالبان موازی با آنها، علیه دولت و متحدان بینالمللی آن مبارزهی مسلحانه کرد. در حال حاضر نیز اسم او و حزب تحت رهبریاش در فهرست سیاه شورای امنیت سازمان ملل متحد است.
سیاستمدار یا مبارز؟
برای آنهایی که سیاست را طریقهی مشروع کسب قدرت میشناسند، آقای حکمتیار، نمونهی بارز سیاستمدار شکست خورده است، اما برای کسانی که سیاست را مبارزه برای تحقق اهداف ایدیولوژیک خود میدانند، حکمتیار یک مبارز برجسته و متعهد است.
اما در مورد اینکه «حزب اسلامی» حزب منسجمی است و بسیار سازمان یافته عمل میکند، تفاوت نظرها به این شدت نیست. اکثر آگاهان سیاسی در افغانستان قبول دارند که حزب اسلامی در حال حاضر در ردههای مختلف قدرت حضور دارد، در مجلس نمایندگان نفوذ دارد، در صف مخالف مسلح هست و در میان اپوزیسیون سیاسی دولت نیز حضور ملموسی دارد.
آگاهان سیاسی به طور جدی نمیپذیرند که شاخههای مختلف حزب اسلامی از هم جدااند و این حزب دچار انشعاب جدی شده است. بلکه بیشتر آگاهان حزب اسلامی را تنها جریان سیاسی میدانند که با کارتهای مختلف درگیر بازی سیاسی در افغانستان است.
قطبالدین هلال، خان محمد یا هیچکس
قطبالدین هلال، از اعضای برجستهی این حزب و معاون پیشین آقای حکمتیار نامزد انتخابات ریاست جمهوری است؛ هرچند گفته است که نامزد مستقل است، نه نامزد حزب اسلامی. خان محمد، معاون حزب اسلامی به رهبری ارغندیوال، معاون اول دکتر عبدالله است.
هنوز زود است که بتوان گفت حزب اسلامی در انتخابات از تیمی حمایت کند که یکی از اعضای پیشین این حزب در رهبری آن است. اما مهمترین نکته این است که رویکرد اخیر آقای حکمتیار نشان میدهد که او تغییرات پیش رو در افغانستان را جدی گرفته است.
شاید رهبر حزب اسلامی به این نتیجه رسیده است که با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، توجیه مبارزات مسلحانه علیه دولت دشوارتر خواهد شد و اگر هم چنین مبارزهای ادامه یابد، خط مقدم آن در اختیار طالبان است، نه آقای حکمتیار و حزبش.
بعید نیست حزب اسلامی به این نتیجه رسیده باشد که این حزب پس از خروج نیروهای خارجی در میدان مبارزات سیاسی مسالمتآمیز بخت بیشتری دارد و برای ورود به مرحلهی جدید، بهترین زمان، انتخابات آینده است. اگر حزب اسلامی به چنین رویکردی رسیده باشد، شکی نیست که آقای حکمتیار مجبور است دو سه گام دیگر نیز بردارد، گامهایی که از هر نظر عقبنشینی تلقی خواهند شد.
او باید نظام سیاسی افغانستان را بپذیرد. قانون اساسی را قبول کند و تمام قواعد بازی در چارچوب این نظام تن دهد، اما اگر آقای حکمتیار به انتخابات آینده به عنوان یک بازی موقت و تاکتیکی نگاه کرده باشند، تردید جدی وجود ندارد که نتوانند به اهداف مورد نظر برسند.