هادی دریابی
هم اوباما مرد است، هم کرزی. در این میان اکثر نمایندگان مجلس افغانستان نیز مردند، اما مرد تا مرد! یکی از نمایندگان مجلس که از شدت سرما به خود میبالید، طی تماسی با خبرنگار ناراضی کشور ابراز داشت که رد و تصویب بودجهی مالی سال 1393، تنها به وقار و اعتبار و دانش نمایندگان خلاصه نمیشود، بل خیلی از مسایل دیگر در این زمینه مطرحاند که ما از آن به نام مسایل پشت پرده یاد میکنیم. هرچند هیچیکی از نمایندگان مردم و نمایندگان دولت حق ندارند این مسایل را بیرون درز دهند، اما من از کسی نمیترسم، دست همه تا واشنگتن کانادا خلاص!
وی ادعا کرد که رد شدن بودجهی 1393 از سوی مجلس در مرحلهی اول، مبنی بر چند دلیل بود: الف- همه نیک میدانیم که پیوند نیکی میان وزارت مالیه و ریاست جمهوری وجود دارد. هر امری که منجر به ناراحتی وزارت مالیه شود، مستقیما روی اعصاب ریاست جمهوری تأثیر میگذارد و این تأثیر در قالب محکوم کردن حملات هوایی نیروهای خارجی عنوان میشود که در آن غیرنظامیان تلف میشوند. ما هم خواستیم بر وزارت مالیه اعمال فشار کنیم و به ریاست جمهوری بفهمانیم که امضای پیمان امنیتی کابل-واشنگتن آش نیست که تو میل به خوردن آن نداشته باشی، بل ضرورتی است که امضای بودجهی سال آینده نیز بدان وابستگی دارد. ب- در مرحلهی اول، بودجهی سال آینده نشان دهندهی 400 میلیون دالر کسری بود که در مرحلهی بعد این مبلغ به 330 میلیون دالر کاهش یافت. وقتی پای هفتاد میلیون دالر از بودجه خارج شود، به نظر شما آیا احمقانه نیست که آن را باز هم امضا نکنیم؟! به نظر من که خیلی احمقانه است و خوب شد که مجلس نمایندگان یکبار دیگر هوشیاری خویش را به اثبات رساند. در این بودجه که حالا تصویب شده، اکثر مردم به ساختوسازهایی افتخار خواهند کرد که طی چند ماه دوباره تخریب خواهند شد و نیز مردمانی که سالهای متمادی از ساختوساز زیربناها محروم بودهاند، باز هم محروم خواهند بود… اجرشان با ابا میرویس صلحطلب!
در قسمت برادران ناراضی کرزی، این بودجه هیچامتیاز خاصی برای شهروندان افغانستان قایل نمیشود. با برادران ناراضی کرزی این بار طوری برخورد خواهد شد که با دیگران برخورد میشود. این بار به هیچوجه یکی دو لک افغانی به اطفال انتحاری بخشیده نخواهد شد، چون بودجهی کد احتیاطی مورد انتقاد قرار گرفته است. در این بودجه که سهم بودجهی توسعهای یک سوم بودجهی عادی است، بهشدت مورد انتقاد مجلس نمایندگان قرار گرفت. هرچند که حالا تصویب شده، اما مجلس نمایندگان هنوز هم بر آن انتقاد دارد. به باور بعضی از نمایندگان، اصلاً ضرور نیست ما وقت خود و دولت را صرف شعارهای بیمصرفی مثل توسعهی متوازن بکنیم. توسعهی متوازن در هیچجای دنیا عملی نبوده و در افغانستان نیز پوچ و بیماهیت خواهد بود. بهتر است به رفتار خردمندانهی خویش باور داشته باشیم و این حرف را از متن عنوان سنگین انکشاف متوازن خارج بسازیم، باشد که هم در دنیا رستگار باشیم و هم در آخرت! قندهار هرگز مساوی به بامیان نمیشود؛ سهم قندهار عقلاً و منطقاً باید بیشتر و چندین و چند برابر بامیان باشد که یکی از دلایل عمدهی آن افتخار تاریخی قندهار در عهد احمدشاه ابدالی میباشد، در حالی که بامیان هیچافتخار تاریخی ندارد، جز آنکه طالبان در آن به نسلکشی پرداخت. ما توجه خویش را به ولایاتی معطوف خواهیم کرد که تریاک تولید کنند و از مجرای تریاک سالانه میلیاردها افغانی به حساب تیم کاکا واریز شود، ولایاتی که مثل بچهی آدم به زراعت سالم، به درس و مشق، به صلح و ثبات روی آوردهاند، خانهیشان آباد! آنها نیازی به سرمایهگذاری ندارند. بهتر است سرمایه در جاهایی مصرف شود که هر روز جنگ است و قتل است و تخریب و ویرانگری… مگر نشنیدهاید که فرهاد دریا میگوید:
ای وطن میسازمت، آخر خودم میسازمت
گر جهنم ساختم، فردوس هم میسازمت.
ما با استناد به این حرف شیرین، فعلاً تمرین ساختوساز وطن را در سرحد جهنم و فردوس فرهاد دریا داریم؛ فردوس میسازیم، خوشمان که نیامد، پس جهنم میسازیم و دوباره فردوس و… امیدوارم که نه جامعهی مدنی به ناحق مزاحم اوقات ما شود و نه کدام نهاد یا بز و بزغالهی دیگری. بودجه از ماست، مصرف و تخصیصش هم مربوط ماست. دل ما که به زارعان تریاک اعتماد میکنیم یا به زارعان کچالو! اگر حرفهای ما خریدار نداشتند و مفت بودند، کرزی تا حالا 133 بار پیمان امنیتی را امضا میکرد. آنهایی که فکر میکنند در حقشان ظلم شده است و تخصیص بودجه ناعادلانه است، توصیهی ما به آنها این است که نزدیکیهای غروب با خودشان تنها یک گوشه بنشینند و دربارهی درد و مظلومیتشان شعر بسرایند (لامصبا چه جنبهی رمانتیکی را کشف کردهاند)، شاید مستحق جایزهی نوبل شوند.