چنگ زدن به دُم گرگ نگذارید نیروهای خارجی افغانستان را ترک کنند

منبع: نیویورک تایمز
نویسنده: GRAEME SMITH
برگردان: حمید مهدوی
گردیز:
دارو‌فروشی که در روستاهای دورافتاده، در جنوب‌شرق افغانستان دارو می‌فروشد، ماه گذشته به من گفت: «طالبان هنوز این‌جا هستند. مردم در مورد سال 2014 نگرانند، چون نیروهای خارجی افغانستان را ترک می‌کنند».
وی می‌گوید که اخیرا مشتریانش با درک این‌که در سال 2014 ایالات متحده‌ی امریکا و متحدان این کشور‌ اکثریت نیروهای‌شان را از افغانستان خارج خواهند کرد، به خرید داروهای اضطراب، افسردگی و بی‌خوابی روی آورده‌اند و فروش این نوع داروها 30 برابر شده است.
ترس از بازگشت طالبان به اندازه‌ای گسترده است که بر قیمت دارایی‌ها و ارزش پول افغانی تأثیر گذاشته، سرمایه‌گذاران را ترسانده و مردم افغانستان را وادار کرده است تا به دنبال مهاجرت در کشورهای دیگر باشند. نگرانی در مورد سال 2014 در این‌جا به نوعی از پاتولوژی تبدیل شده است.
با وجودی که مردم افغانستان نسبت به خروج نیروهای امریکایی از این کشور در سال 2014 نگرانند، اما به نظر می‌رسد که حکومت ایالات متحده‌ی امریکا به اندازه‌ی کافی در این مورد هراس ندارد.
وزارت دفاع ایالات متحده‌ی امریکا در آخرین گزارشش به کانگرس این کشور گفت که جنگ در سال 2013 آسان بود و حوادث امنیتی در تابستان سال گذشته 12 درصد کاهش یافته بود. اما سازمان ملل متحد برخلاف این گزارش پنتاگون، اعلان کرده بود که نا‌امنی در ماه‌های بین می‌ تا آگست سال 2013 نسبت به دوره‌ی مشابه در سال 2012، یازده درصد افزایش یافته است.
من سال گذشته در جریان سفرم به هفت ولایت افغانستان، هیچ‌نشانه‌ای از کاهش جنگ و خشونت‌ها نیافتم. تسلط طالبان بر افغانستان و حتا پیش‌روی این گروه در شهرهای بزرگ در کوتاه‌مدت بعید به می‌رسد، اما آزار و اذیت و چالش‌آفرینی توسط این گروه در مقیاس کوچک را می‌توان انتظار داشت.
این در حالی است که گفت‌وگوهای صلح با طالبان متوقف شده‌اند. گفت‌وگوهای متوقف شده‌ی صلح با طالبان و خروج قریب‌الوقوع نیروهای خارجی از افغانستان هر دو به شورشیان اعتماد مجدد داده‌اند، که توازن نظامی قدرت به نفع آن‌ها تغییر خواهد کرد.
یکی از حامیان طالبان در جریان تابستان سال گذشته‌ی میلادی در شهر قندهار با اطمینان پیش‌بینی کرد که شورشیان به‌زودی کابل را تسخیر خواهند کرد و تاخت‌و‌تاز به سمت شمال را که در سال 1996 موجب به قدرت رسیدن آن‌ها شده بود، تکرار خواهند کرد. به نظر نمی‌رسید که او موانع را درک کرده باشد: آن‌گونه که پیش‌بینی می‌شود، حتا اگر نیروهای بین‌المللی در سال جاری به یک پنجم 84000 نیروهای موجود در افغانستان کاهش یابند، نباید فراموش کرد که تعداد نیروهای امنیتی افغانستان به 350000 تن می‌رسد. در مسیر جاده‌های منتهی به کابل مخالفان قدرت آتش دارند، اما پایتخت خود با وجود چند حمله‌ی نمایشی در امن بوده است.
از مر‌کزهای ولایت‌هایی که من از آن‌ها دیدار کرده‌ام، به‌شمول قندهار، اسد‌آباد، گردیز، جلال‌آباد، هرات، مزار شریف و میمنه به‌خوبی دفاع شده است. نظر به گفته‌های تحلیل‌گران غربی، حملات شورشیان در ولایت قندهار (بزرگ‌ترین شهر در جنوب افغانستان) از سال 2011 و بعد از افزایش نیروهای امریکایی درست زمانی که خشونت در اوج خود قرار داشت، 50 درصد کاهش یافته است.
این داستان، با موجودیت پایگاه‌های محدود در ولسوالی‌های دور‌افتاده داستان متفاوتی است. مقام‌های افغانستان گزارش داده‌اند که با خروج نیروهای بین‌المللی از مناطق دور‌افتاده، حملات طالبان در این مناطق افزایش یافته است. هم‌چنین این مقام‌ها به من گفتند که آن‌ها در مورد اداره‌ی مراکز حکومتی در این مناطق در سال‌های آینده نگرانند.
برخی از این مناطق شهرک‌های بیابانی یا مخفی‌گاه‌هایی هستند که از نگاه استراتژیکی اهمیتی ندارند، اما از دست دادن سایر مناطق طالبان را قادر خواهند ساخت تا بر جاده‌ها تسلط یابند. طالبان هم‌اکنون با متوسل شدن به تاکتیک‌های محاصره‌ی قرون وسطایی برخی از شهرها را محاصره کرده و عرضه‌ی مواد غذایی در برخی جاها را مختل ساخته است (در نتیجه‌ی چنین اقدامی قیمت گندم در ولسوالی آزره‌ی ولایت لوگر در جریان تابستان سال گذشته نظر به حالت عادی شش برابر افزایش یافته بود).
آن‌ها راه‌ها را می‌بندند تا از دسترسی نیروهای مجروح اردوی ملی و پولیس ملی به مراکز صحی جلوگیری کرده و باعث می‌شوند که این نیروها در نتیجه‌ی جراحت‌های ساده جان‌شان را از دست دهند، نیروهایی که با فریاد از طریق تیلفون‌های‌شان خواهان هلی‌کوپتر می‌شوند تا مجروحان را به شفاخانه انتقال دهند. برخی از شهرهای افغانستان، در معرض خطر تبدیل شدن به مجمع ‌الجزایر نفوذ حکومت این کشور قرار دارند.
فرماندهان افغانستان در ماه سپتامبر در ولایت فاریاب، از یک حمله‌ی پرمخاطره‌ی تابستانی برای درهم شکستن یک پایگاه طالبان با من گفتند. شورشیان پرچم سفیدی را بر فراز دفتری برافراشته بودند تا حضور روزافزون‌شان را در صدها مایل دورتر و در شمال‌غربی منطقه‌ی مرکزی‌شان را به رخ نیروهای امنیتی افغانستان بکشند. در نبود حمایت هوایی نیروهای امریکایی، یک گروه از نیروهای سواره نظام را به آن منطقه فرستادند تا ده‌ها مرد از پشت اسپ‌های‌شان سلاح‌های اتومات را شلیک کنند (این عملیات موفق بود).
کاهش کنترول حکومت در مرزها و حاشیه‌های این کشور هشدار دهنده است. از بی‌پرده شدن حکومت افغانستان می‌توان جلوگیری کرد، اما این کار نیاز به حضور جامعه‌ی جهانی در افغانستان دارد. برخلاف ادعای مطرح شده از سوی دیوید کامرون، ‌نخست وزیر بریتانیا، مأموریت در افغانستان به پایان نرسیده است. نیروهای افغانستان فرصت مبارزه را دارند، اما آن‌ها به کمک نیز ضرورت دارند.
رهبران افغانستان و ایالات متحده‌ی امریکا باید موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی را به امضا برسانند، موافقت‌نامه‌ای که به تعداد اندکی از نیروهای خارجی اجازه می‌دهد تا بعد از پایان مأموریت رسمی ناتو در افغانستان، در این کشور بمانند. نیروهای امنیتی افغانستان به هلی‌کوپترها، تدارکات، استخبارات و حمایت‌های طبی‌ بیش‌تر ضرورت دارند. آن‌ها هم‌چنین به کمک سالانه‌ی 4.1 میلیارد دالر که از سوی اشتراک کنندگان نشست شیکاگوی سال 2012 ناتو به این کشور تعهد شده است، ضرورت دارند.
نظر به گفته‌های یک روزنامه‌نگار محلی در گردیز، گزینه‌ی دیگری وجود ندارد. این روزنامه‌نگار گفت: «جنگ در افغانستان مانند چنگ زدن به دم گرک است. اگر آن را در دست داشته باشید، نگرانید که گرگ شما را دندان خواهد گرفت، اما اگر رهایش کنید، مطمئناً شما را دندان خواهد گرفت».

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *